۱۰ / ۷۰
مدرّس اصفهانى ۱
۴۸ . ميرزا يحيى مدرّس اصفهانى در مدح مولا عليه السلام مى فرمايد :
باده از خُمّ غديرم ده ، نه از خُمّ عصير
مست از شوق امامم كن ، نه از شُرب شراب
آفتاب مشرقِ «اليومَ أكملتُ لكُمْ»
گشت از برج ولايتِ آشكارا بى حجاب
نعمت بى حدّ «أتممتُ عليكُمْ نعمتى»
در چنين روز شريف ، اِنعام شد بر شيخ و شاب
بى حسابْ ايزد گنه بخشد ، خدا را تا به كى
باشد اندر دلْ مرا انديشه از يوم الحساب؟
در چنين روزى خشوع اوليا شد سودمند
در چنين روزى دعاى اوليا شد مستجاب
در چنين روزى ، نبى ، قدر على ظاهر نمود
دين عيان شد ، كافتاب آمد دليل آفتاب!
فى علىٍّ ـ يا رسولَ اللّه ـ بَلّغ مانَزَل
ورنه تبليغ رسالت را نكردى بهره ياب
مصطفى اصحاب را فرمود كاينك منبرى
از جهاز اشتران سازيد بهرم با شتاب
منبرى آراستند ، آن گه پيمبر برنشست
بر فراز منبر و بگرفت دست بوتراب
گفت كاى قوم! اين على مولا بُود بر خاص و عام
گفت كاى قوم! اين على سَرور بود بر شيخ وشاب
بى ولاى او اطاعت ، با ولايش معصيت
اين عِقاب اندر عِقاب است ، آن ثواب اندر ثواب
هم ركاب از ماه و زين از مِهر و تنگ از كهكشان
اِسپَر از گردون و رُمْح از رامح و تير از شهاب
گر خدايت خوانم ـ اى فرمانده مُلك خدا ـ
اين سخن در نزد دانايان بُود دور از صواب
من نمى گويم خدايى ، ليكن اوصاف خدا
در تو ظاهر گشت ، همچون بوى گُل اندر گلاب
قادرى بر انقلاب ذات اشيا در جهان
گرچه اشيا را به ماهيّت ، محال است انقلاب
اختر عمر عدو را در رسد وقت غروب
چون بر آرى تيغ چون مهرِ درخشان از قراب
شهريارا ! بنده «يحيى» را ز هجران تو گشت
تن ز تيغ كين ، هلاك و دل ز نار غم ، كباب . ۲
1.ميرزا يحيى ، معروف به «مدرّس بيدآبادى» ، فرزند محمّد اسماعيل اصفهانى ، در سال ۱۲۵۴ ق ، در كربلا به دنيا آمد و علوم مقدماتى را همان جا گذراند . او در شانزده سالگى به اصفهان آمد و در علوم عقلى ، نقلى ، ادبيات ، رياضيات ، هيئت و نجوم ، تبحّر يافت و آن گاه به تدريس پرداخت . وى علاوه بر مقام علمى در شاعرى نيز توانا بود و ديوان وى متجاوز از پانزده هزار بيت است كه شامل مدايح و مراثى حضرت رسول و ائمه اطهار عليهم السلام است . او در هفتم ذى قعده سال ۱۳۴۹ ق در ۹۵ سالگى درگذشت .
2.ديوان ميرزا يحيى مدرس اصفهانى : ص ۵۳ـ۵۷ (با تلخيص) .