263
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9

۱۰ / ۱۷

ابو الفتح محمود بن محمّد كشاجم ۱

۴۰۲۰ . از نابغه هاى قرن چهارم هجرى است كه مى گويد :


پدرشان سرور اوصياست
دهنده به فقير و به خاك افكن قهرمانان!

كسى كه به سر نيزه آموخت چگونه در قلب دشمن فرو رود
و به شمشير ، كه چگونه بر فرق ها فرود آيد .

اگر زمين در روز جوش و خروش ، بجنبد
او هرگز از جاى نمى جنبد .

كسى كه از دنياى آنان رو گرداند
دنيايى كه خود را با زر و زيور ، آراسته بود .

و هر گاه با او سنجيده مى شدند
برترين نمونه آنها بود .

همانند آسمان ، كه پست ترين نقطه نيز با آن سنجيده مى شود
و دريا ، كه با آبى اندك ، قياس مى گردد .

بخشندگى را ابرها از او آموخته اند
و كوه ها از او بردبارى يافته اند .

چه شبهه هاى فراوانى كه با راهنمايى او پاسخ گرفتند
و چه مشكلاتى كه با تدبير او پايان يافتند!

و بَسا آتش هاى گمراهى كه خداوند ، آنها را با او خاموش كرد
در حالى كه تير چنين گمراهى ها ، هدايت را نشانه رفته بود!

او ، كسى است كه آفريدگار ما براى او برگرداند
خورشيد را هنگام غروب آن .

اگر خورشيد باز نمى گشت ، هم تابش
و هم روى آن ، بدل [به رو سياهى] مى شد .

كسى است كه بر سر مردم به لطف و مهر كوبيد
به خاطر دين ، همانند كوبيدن بر سر شتر عربى .

آنان قطعا دانستند كه روز غدير
با حيله آنان ، روز جمل را خواهد آورد .

1.ابو الفتح ، محمود بن محمّد بن حسين بن سندى بن شاهك رملى ، مشهور به «كشاجم» ، نابغه اى از بزرگان امت اسلامى است ؛ نادره دوران ، شاعرى نويسنده ، متكلّم ، منطق دان و محدّث . لقب دادن او به كشاجم ، براى اشاره هر يك از حروف اين كلمه به دانشى از دانش هاى اوست . كاف ، اشاره به كاتب (نويسنده) بودن ، شين ، به شاعرى ، الف ، به اديب بودن ، جيم به جَدَلى بودن ، و ميم اشاره به متكلّم ، منطقى و يا منجّم بودنش است . او در ميانه هاى قرن سوم ـ همان گونه كه در شعرش اشاره مى كند ـ به دنيا آمد و شيعه اى صادق بود ؛ از دوستداران اهل بيت وحى ، و ذوب در ولايت آنان . او از مصاديق آيه شريف «زنده را از مرده بيرون مى آورد» بود . جدّش سندى بن شاهك ، مردى ناصبى و از دشمنان اهل بيت عليهم السلام بود كه امام كاظم عليه السلام را در زندان هارون ، تحت فشار قرار داد كه آوازه اش زبانزد است . اما نوه او ، از دوستداران اهل بيت بود كه آشكارا به ايشان ، اعلام وفادارى مى كرد . در تاريخ درگذشت او اختلاف هست . گفته شده به سال ۳۶۰ يا ۳۵۰ يا ۳۳۰ ق از دنيا رفته است .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
262

۱۰ / ۱۷

أبُو الفَتحِ مَحمودُ بنُ مُحَمَّدٍ كَشاجِمٌ ۱

۴۰۲۰ . من نوابغ القرن الرابع ، يقول :


ووالِدُهُم سَيِّدُ الأَوصياءِ
ومُعطِي الفَقيرِ ومُردِي البَطَلْ

ومَن عَلَّمَ السُّمْرَ طَعنَ الحَلِيّ
لَدَى الرَّوعِ وَالبيضَ ضَربَ القُلَلْ ۲

ولَو زالَتِ الأَرضُ يَومَ الهِيا
جِ مِن تَحتِ أخمَصِهِ لَم يَزُلْ

ومَن صَدَّ عَن وَجهِ دُنياهُمُ
وقَد لَبِسَت حُليِها وَالحُلَلْ

وكانَ إذا ما اُضيفوا إلَيهِ
فَأَرفَعُهُم رُتبَةً فِي المَثَلْ

سماءٌ اُضيفَ إلَيهَا الحَضيضْ
وبَحرٌ قَرَنتَ إلَيهِ الوَشَلْ ۳

بِجودٍ تَعَلَّمَ مِنهُ السَّحابْ
وحِلمٍ تَوَلَّدَ مِنهُ الجَبَلْ

وكَم شُبهَةٌ بِهُداهُ جَلا
وكَم خُطَّةٌ بِحِجاهُ فَصَلْ

وكَم أطفَأَ اللّهُ نارَ الضَّلالْ
بِهِ وَهْيَ تَرمِي الهُدى بِالشُّعَلْ

ومَن رَدَّ خالِقُنا شَمسَهُ
عَلَيهِ وقَد جَنَحَت لِلطَّفَلْ ۴

ولَو لَم تَعُد كانَ في رَأيِهِ
وفي وَجهِهِ مِن سَناها بَدَلْ

ومَن ضَرَبَ النّاسَ بِالمُرهَفاتْ ۵
عَلَى الدّينِ ضَربَ عِرابِ الإِبِلْ

وقَد عَلِموا أنَّ يَومَ الغَديرْ
بِغَدرِهُمُ جَرَّ يَومَ الجَمَلْ ۶

1.أبو الفتح محمود بن محمّد بن الحسين بن سندي بن شاهك الرملي ، المعروف بكشاجم : هو نابغة من رجالات الاُمّة ، وفذّ من أفذاذها ، كان شاعرا كاتبا متكلّماً منجّما منطقيّا محدّثا ، وإنّما لقّب نفسه بكشاجم إشارة بكلّ حرف منها إلى علم . فبالكاف إلى أنّه كاتب ، وبالشين إلى أنّه شاعر ، وبالألف إلى أدبه أو إنشاده ، وبالجيم إلى نبوغه في الجدل أو جوده ، وبالميم إلى أنّه متكلّم منطقي أو منجِّم . كانت ولادته في أواسط القرن الثالث كما يلوح من شعره ، وكان إماميّا صادق التشيّع ، مواليا لأهل بيت الوحي ، متفانيا في ولائهم . وكان من مصاديق الآية الكريمة «يُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَيِّتِ» (الأنعام : ۹۵) فإنّ نصب جدّه السندي بن شاهك وعداءه لأهل البيت الطاهر ، وضغطه واضطهاده الإمام موسى الكاظم عليه السلام في سجن هارون ممّا سار به الركبان ، إلّا أنّ حفيده كان من محبّيهم والمجاهرين بولائهم ، ووقع الاختلاف في تاريخ وفاته فقيل : سنة ۳۶۰ ه وقيل : سنة ۳۵۰ ه وقيل : سنة ۳۳۰ ه (راجع الغدير : ج ۴ ص ۴) .

2.جمع قُلّة ؛ وهي من كلّ شيء : رأسه وأعلاه (لسان العرب : ج۱۱ ص ۵۶۵ «قلل») .

3.الوَشَل : الماء القليل (النهاية : ج۵ ص ۱۸۹ «وشل») .

4.طَفَلَت الشمس : دنت للغروب (لسان العرب : ج۱۱ ص ۴۰۳ «طفل») .

5.الرَّهْف : الرقّة واللطف ، وأرهفت سيفي : أي رقّقته ؛ فهو مرهف (لسان العرب : ج۹ ص ۱۲۸ «رهف») .

6.الغدير : ج ۴ ص ۳ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39994
صفحه از 551
پرینت  ارسال به