17
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9

۷ / ۴

اُمّ سِنان

۳۸۹۱.العقد الفريدـ به نقل از سعيد بن ابى حذافه ـ: مروان بن حكم ـ كه فرماندار مدينه بود ـ ، جوانى از خاندان ليث را به سبب جنايتى كه مرتكب شده بود، به زندان افكند. مادر بزرگ پدرىِ جوان كه امّ سنان، دختر خيثمه بن خراشه مَذحِجى بود ، نزد مروان آمد و با وى درباره جوان، صحبت كرد. مروان با وى تندى كرد.
زن ، از پيش او نزد معاويه رفت. بر معاويه وارد شد و نَسَب خود را بيان كرد. معاويه او را شناخت و به وى گفت : آفرين، دختر خَيثمه! چه شد كه به سرزمين ما آمدى، حالْ آن كه به ياد دارم تو ما را بد مى گفتى و دشمنان ما را عليه ما تحريك مى كردى؟ اين سخنت يادت مى آيد :


خفتگان دور شدند و چشمان من به خواب نمى روند
و شب، غم ها را مى آورَد و مى بَرد.

اى مَذحِجيان! وقت درنگ نيست. همّت كنيد
كه دشمن، آل احمد را قصد كرده است.

اين، على است، چون ماه
كه در وسط ستارگان، خوش بختى اطرافش را گرفته است.

بهترينِ مردم و پسر عموى محمّد صلى الله عليه و آله
اگر به نورْ هدايت مى شويد، از او هدايت بجوييد.

از زمانى كه در جنگ حاضر شد، همواره پيروز بود
و پيروزى از فراز پرچمش رخت برنمى بندد.

گفت : اى امير المؤمنين! چنان بود و من اميدوارم كه پس از او (على عليه السلام ) تو براى ما جانشين او باشى.
يكى از اهل مجلس گفت : چه طور چنين باشد، در حالى كه او (امّ سنان) مى گفت :


هرگز نميرى ـ اى ابوالحسين ـ كه همواره
هادى و هدايت شده به حق، شناخته مى شوى.

برو. درود خدايت بر تو باد، تا هنگامى كه
بر بالاى شاخه ها كبوترى مى خواند.

تو پس از محمّد صلى الله عليه و آله ، جانشين او بودى
همان گونه كه او به ما درباره تو سفارش كرد، تو وفادار بودى.

امروزه، به هيچ كس پس از او براى جانشينى اميد نمى رود
هيهات كه پس از او كسى را آرزو كنيم!

امّ سنان گفت : اى امير المؤمنين! زبانى گويا و سخنى راست است. اگر آنچه كه گمان مى بريم، در تو تحقّق داشته باشد، كه بهره فراوان از آنِ توست. سوگند به خدا، جز اين افراد ، هيچ كس دشمنىِ تو را در دل مسلمانان نگذاشته است . حرف هايشان را كنار بنِه و آنان را از خود، دور كن كه اگر چنين كنى، به خدا نزديك و محبوب مسلمانان مى شوى.
معاويه گفت : تو چنين سخنى مى گويى؟
امّ سنان گفت : سبحان اللّه ! سوگند به خدا كه كسى چون تو را به باطل، مدح نمى كنند و به دروغ، نزدش عذر نمى آورند و تو خود، نظر ما را مى دانى و از آنچه درون دلمان است، آگاهى. سوگند به خدا، على از تو براى ما دوست داشتنى تر بود، و تو از ديگرى برايمان دوست داشتنى ترى.
معاويه گفت : از چه كسى؟
امّ سنان گفت : از مروان بن حكم و سعيد بن عاص.


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
16

۷ / ۴

اُمُّ سِنانٍ

۳۸۹۱.العقد الفريد عن سعيد بن أبي حذافة :حَبَسَ مَروانُ بنُ الحَكَمِ ـ وهُوَ والِي المَدينَةِ ـ غُلاما مِن بَني لَيثٍ في جِنايَةٍ جَناها ، فَأَتَتهُ جَدَّةُ الغُلامِ اُمُّ أبيهِ ، وهِيَ اُمُّ سِنانٍ بِنتُ خَيثَمَةَ ابنِ خَرشَةَ المَذحِجِيَّةُ ، فَكَلَّمَتهُ فِي الغُلامِ ، فَأَغلَظَ مَروانُ ، فَخَرَجَت إلى مُعاوِيَةَ ، فَدَخَلَت عَلَيهِ فَانتَسَبَت ، فَعَرَفَها ، فَقالَ لَها : مَرحَبا يَابنَةَ خَيثَمَةَ ، ما أقدَمَكِ أرضَنا وقَد عَهِدتُكِ تَشتُمينَنا وتُحِضّينَ عَلَينا عَدُوَّنا ؟ ... فَكَيفَ قَولُكِ :


عَزُبَ الرُّقادُ فَمُقلَتي لا تَرقُدُ
وَاللَّيلُ يُصدِرُ بِالهُمومِ ويورِدُ

يا آلَ مَذحِجِ لا مُقامَ فَشَمِّروا
إنَّ العَدُوَّ لِالِ أحمَدَ يَقصِدُ

هذا عَلِيٌّ كَالهِلالِ تُحُفُّهُ
وَسطَ السَّماءِ مِنَ الكَواكِبِ أسعَدُ

خَيرُ الخَلائِقِ وَابنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ
إن يَهدِكُم بِالنّورِ مِنهُ تَهتَدوا

ما زالَ مُذ شَهِدَ الحُروبَ مُظَفَّرا
وَالنَّصرُ فَوقَ لِوائِهِ ما يُفقَدُ

قالَت : كانَ ذلِكَ يا أميرَ المُؤمِنينَ ، وأرجو أن تَكونَ لَنا خَلَفا بَعدَهُ . فَقالَ رَجُلٌ مِن جُلَسائِهِ : كَيفَ يا أميرَ المُؤمِنينَ وهِيَ القائِلَةُ :


إمّا هَلَكتَ أبَا الحُسَينِ فَلَم تَزَل
بِالحَقِّ تُعرَفُ هادِيا مَهدِيّا

فَاذهَب عَلَيكَ صَلاةُ رَبِّكَ ما دَعَت
فَوقَ الغُصونِ حَمامَةٌ قُمرِيّا

قَد كُنتَ بَعدَ مُحَمَّدٍ خَلَفا كَما
أوصى إلَيكَ بِنا فَكُنتَ وَفِيّا

فَاليَومَ لا خَلَفٌ يُؤَمَّلُ بَعدَهُ
هَيهاتَ نَأمُلَ بَعدَهُ إنسِيّا

قالَت : يا أميرَ المُؤمِنينَ ! لِسانٌ نَطَقَ ، وقَولٌ صَدَقَ ، ولَئِن تَحَقَّقَ فيكَ ما ظَنَنّا فَحَظُّكَ الأَوفَرُ ، وَاللّهِ ما وَرَّثَكَ الشَّنَآنَ في قُلوبِ المُسلِمينَ إلّا هؤُلاءِ ، فَأدحِض مَقالَتَهُم ، وأبعِد مَنزِلَتَهُم ، فَإِنَّكَ إن فَعَلتَ ذلِكَ تَزدَد مِنَ اللّهِ قُربا ، ومِنَ المُؤمِنينَ حُبّا . قالَ : وإنَّكَ لَتَقولينَ ذلِكَ ؟
قالَت : سُبحانَ اللّهِ ! وَاللّهِ ما مِثلُكَ مُدِحَ بِباطِلٍ ، ولَا اعتُذِرَ إلَيهِ بِكَذِبٍ ، وإنَّكَ لَتَعلَمُ ذلِكَ مِن رَأيِنا ، وضَميرِ قُلوبِنا ، كانَ وَاللّهِ عَلِيٌّ أحَبَّ إلَينا مِنكَ ، وأنتَ أحَبُّ إلَينا مِن غَيرِكَ ، قالَ : مِمَّن ؟ قالَت : مِن مَروانَ بنِ الحَكَمِ وسَعيدِ بنِ العاصِ . ۱

1.العقد الفريد : ج ۱ ص ۳۳۹ ، بلاغات النساء : ص ۹۲ عن سعيد بن حذافة .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39968
صفحه از 551
پرینت  ارسال به