۳۹۳۴.المناقب ، ابن شهرآشوب :وقتى خبر كشته شدن على عليه السلام اعلام شد ، عمرو بن عاص بر معاويه وارد شد ، بشارت داد و گفت : شير درنده اى كه پنجه هايش را بر عراق گسترده بود ، مرگ را دريافت.
معاويه گفت :
به خرگوش بگوييد كه هر جا كه مى خواهد ، بچرَد
و به آهو [ بگوييد] كه بدون ترس و واهمه [ بچرَد].
۳۹۳۵.نفحات الأزهار :ابو محمّد حسن بن احمد بن يعقوب هَمْدانى يمنى گفت : گزارش شده كه روزى معاوية بن ابى سفيان به هم نشينانش گفت : هر كَس على را آن گونه كه بود ، توصيف كند ، كيسه اى [ حاوى هزار و يا ده هزار سكّه] از آنِ او خواهد بود.
هر كدام سخنى نادرست در ناسزاى امير مؤمنان گفتند ، جز عمرو عاص كه اشعارى سرود كه بدان معتقد بود (گرچه با رفتارش بر خلاف آن ، عمل كرد) :
درستى ، با آل محمد صلى الله عليه و آله شناخته شد
و قرآن در خانه هاى آنان ، نازل شد.
آنان ، حجّت هاى خدايى بر مردم اند
و به آنان و جدّشان ، شكّى نيست.
بويژه ابو الحسن على
كه در بزرگى ، جايگاهى با هيبت دارد.
هرگاه شمشيرهاى آنان ، جان هايى را بخواهد
جز پاسخ «آرى» در برابرش نيست.
غذاى شمشيرش مرگ دشمنان است
و جريان خونِ گردن ها ، نوشيدنى آن.
جاى ضربه او همچون [ جايگاه] بيعتش در خُم
گردن هاى مردم است.
اگر از دشمنان على برائت نجويى
در دوستى او ثوابى نصيبت نيست.
اوست كه شب ها در دل محراب ، بسيار گريان است
و آن گاه كه جنگ پيش آيد ، بسيار خندان .
او خبر بزرگ و كشتى نوح است
و باب خداوند و پايان پاسخ.
معاويه ، كيسه را به او داد و ديگران را محروم كرد ۱ .