۴۱۳۳. اُسد الغابة ـ به نقل از احمد بن محمّد بن ابراهيم ثعلبى ـ : در كتابى ديدم كه چون پيامبر خدا تصميم به هجرت گرفت ، على بن ابى طالب عليه السلام را در مكّه براى اداى دَينها و پس دادن امانتهايى كه در نزدش بود ، به جا گذاشت و در شبى كه به طرف غار حركت كرد ، در حالى كه مشركان ، اطراف خانه را گرفته بودند ، به او دستور داد تا در جايش بخوابد و به او فرمود : «بُردِ حَضْرَمى ۱ سبزم را به خودت بپيچ و به خواست خداوند متعال ، هيچ بدىاى به تو نخواهد رسيد» و او چنين كرد .
خداوند متعال به جبرئيل و ميكائيل عليهماالسلام وحى كرد كه : «من ، بين شما پيمان برادرى بستم و عمر يكى از شما را از عمر ديگرى طولانىتر قرار دادم . كداميك از شما ديگرى را براى زندگى ترجيح مىدهد؟». هر دو زنده بودن را برگزيدند .
خداوند عز و جل به آن دو وحى كرد : «آيا شما مثل على بن ابى طالب نيستيد؟ بين او و
بين محمّد ، پيامبرم ، پيمان برادرى بستم و على ، در جاى او خوابيد و جانش را فداى او كرد و زندگى را براى او خواست . به زمين فرود آييد و او را از شرّ دشمنانش محفوظ داريد» .
هر دو فرود آمدند . جبرئيل عليه السلام بالاى سر على عليه السلام بود و ميكائيل عليه السلام پايين پايش و جبرئيل عليه السلام فرياد مىزد : آفرين ، آفرين به فردى چون تو ـ اى على بن ابى طالب ـ كه خداوند عز و جل به تو بر فرشتگانش مباهات مىكند !
خداوند عز و جل به پيامبرش ـ به هنگامى كه به سوى مدينه مىرفت ـ ، درباره على عليه السلام اين آيه را فرو فرستاد : «و از ميان مردم ، كسى هست كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مىفروشد» .