47
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9

ر . ك : ج ۱۳ ص ۴۶۵ (قنبر ، بنده آزاد شده امير مؤمنان) .

۷ / ۱۶

مالك اَشتر

۳۹۰۷.تاريخ اليعقوبىـ در يادكرد بيعت مردم با اميرمؤمنان: ... آن گاه، مالك بن حارث اشتر به پا ايستاد و گفت : اى مردم! اين وصىّ وصى ها، و وارث دانش پيامبران، آزمايش دهنده بزرگ، و نيكْ بى نياز است. آن است كه كتاب خدا به ايمان ، و پيامبر خدا به بهشت رضوان براى او گواهى داده است ؛ آن كه در او فضايل، كمال يافته اند و در سابقه و دانش و فضلش، پيشينيان و پسينيان، ترديدى ندارند.

۳۹۰۸.وقعة صفينـ به نقل از ادهم ـ: مالك اشتر، در منطقه قُناصرين [ در شام]، در حالى كه بر اسبى سياه چون كلاغْ سوار بود، براى مردم سخنرانى كرد و گفت : ... پسر عموى پيامبرمان ، شمشيرى از شمشيرهاى خداوند، على بن ابى طالب با ماست ؛ آن كه با پيامبر خدا نماز گزارْد، هيچ مردى حتى تا زمان پيرى ، در نماز بر او پيشى نگرفته است. او را بيهوده گرى، خطاكارى و لغزش نبوده است . در دين خدا آگاه است، حدود الهى را مى داند، داراى رأيى اصيل، و بردبارى اى نيكو، و عفّتى ديرين است.

۳۹۰۹.شرح نهج البلاغةـ در يادكردِ آنچه كه مالك اشتر در پى سخنرانى امام على عليه السلام در منطقه ذى قار به هنگام رفتن به بصره و نفرين آن حضرت بر طلحه و زبير، گفت ـ: سپاسْ خدايى را كه بر ما منّت نهاد و ما را برترى داد، به ما نيكى كرد و حقّ نيكى را به جا آورد! سخن تو را ـ اى اميرمؤمنان ـ شنيديم. تو درست گفتى و موفّق بودى. تو پسر عموى پيامبر ما، و داماد و وصىّ اويى. اوّلين كسى هستى كه او را پذيرفتى و با وى نماز گزارْدى، در همه جنگ هاى او حضور داشتى، و در همه آنها، برترى از آنِ تو نسبت به همه امّت است . هر كس تو را پيروى كرد، به نصيبش رسيد و به پيروزى مژده داده شد، و هر كس تو را نافرمانى كرد و از تو روى گردانْد، به جايگاهش در سياه چال جهنم بازگشته است.
به جانم سوگند ـ اى اميرمؤمنان ـ كه جريان طلحه، زبير و عايشه برايمان دور از ذهن نبود. آن دو مرد، در جريانى قدم گذاشتند و بدون آن كه تو چيزى انجام دهى و يا ستمى كرده باشى، از تو جدا شدند. اگر آن دو مى پندارند كه خون عثمان را مى خواهند، بايد نخست از خود بخواهند؛ چرا كه آن دو اوّلين كسانى بودند كه مردم را عليه او شوراندند و به ريختن خونش واداشتند ، و خدا را گواه مى گيرم كه اگر آن دو به بيعتى كه از آن بيرون رفتند، دوباره وارد نشوند، آن دو را هم به عثمان ملحق خواهيم ساخت ؛ چرا كه شمشيرهايمان بر دوشمان است و دل هايمان در سينه هايمان، و ما امروز، همان گونه ايم كه ديروز بوديم.


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
46

راجع : ج ۱۳ ص ۴۶۴ (قنبر) .

۷ / ۱۶

مالِكٌ الأَشتَرُ

۳۹۰۷.تاريخ اليعقوبيـ في ذِكرِ بَيعَةِ النّاسِ لِأَميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام ـ: ... ثُمَّ قامَ مالِكُ بنُ الحارِثِ الأَشتَرُ فَقالَ : أيُّهَا النّاسُ ! هذا وَصِيُّ الأَوصِياءِ ، ووارِثُ عِلمِ الأَنبِياءِ ، العَظيمُ البَلاءِ ، الحَسَنُ الغَناءِ ، الَّذي شَهِدَ لَهُ كِتابُ اللّهِ بِالإيمانِ ورَسولُهُ بِجَنَّةِ الرِّضوانِ ، مَن كَمُلَت فيهِ الفَضائِلُ ، ولَم يَشُكَّ في سابِقَتِهِ وعِلمِهِ وفَضلِهِ الأَواخِرُ ولَا الأَوائِلُ . ۱

۳۹۰۸.وقعة صفّين عن أدهم :إنَّ الأَشتَرَ قامَ يَخطُبُ النّاسَ بِقُناصِرينَ ۲ ، وهُوَ يَومَئِذٍ عَلى فَرَسٍ أدهَمَ مِثلُ حَلَكِ الغُرابِ ، فَقالَ : ... مَعَنَا ابنُ عَمِّ نَبِيِّنا ، وسَيفٌ مِن سُيوفِ اللّهِ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ ، صَلّى مَعَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله لَم يَسبِقهُ بِالصَّلاةِ ذَكَرٌ حَتّى كانَ شَيخا ، لَم يَكُن لَهُ صَبوَةٌ ولا نَبوَةٌ ولا هَفوَةٌ ، فَقيهٌ في دينِ اللّهِ ، عالِمٌ بِحُدودِ اللّهِ ، ذو رَأيٍ أصيلٍ ، وصَبرٍ جَميلٍ ، وعِفافٍ قَديمٍ . ۳

۳۹۰۹.شرح نهج البلاغةـ في ذِكرِ ما قالَهُ الأَشتَرُ بَعدَ خُطبَةِ الإِمامِ عَلِيٍّ عليه السلام بِذي قارٍ عِندَ سَيرِهِ لِلبَصرَةِ ، ودُعائِهِ عَلى طَلحَةَ وَالزُّبَيرِ ـ: الحَمدُللّهِ الَّذي مَنَّ عَلَينا فَأَفضَلَ ، وأحسَنَ إلَينا فَأَجمَلَ ، قَد سَمِعنا كلامَكَ يا أميرَ المُؤمِنينَ ، ولَقَد أصَبتَ ووُفِّقتَ ، وأنتَ ابنُ عَمِّ نَبِيِّنا وصهِرُهُ ووَصِيُّهُ ، وأوَّلُ مُصَدِّقٍ بِهِ ، ومُصَلٍّ مَعَهُ ، شَهِدتَ مَشاهِدَهُ كُلَّها ، فَكانَ لَكَ الفَضلُ فيها عَلى جَميعِ الاُمَّةِ ، فَمَنِ اتَّبَعَكَ أصابَ حَظَّهُ ، وَاستَبشَرَ بِفَلجِهِ ۴ ، ومَن عَصاكَ ورَغِبَ عَنكَ ، فَإِلى اُمِّهِ الهاوِيَةِ !
لَعَمري يا أميرَ المُؤمِنينَ ! ما أمرُ طَلحَةَ وَالزُّبَيرِ وعائِشَةَ عَلَينا بِمُخيلٍ ، ولَقَد دَخَلَ الرَّجُلانِ فيما دَخَلا فيهِ ، وفارَقا عَلى غَيرِ حَدَثٍ أحدَثتَ ، ولا جَورٍ صَنَعتَ ، فَإِن زَعَما أنَّهُما يَطلُبانِ بِدَمِ عُثمانَ فَليُقيدا مِن أنفُسِهِما ؛ فَإَنَّهُما أوَّلُ مَن ألَّبَ عَلَيهِ وأغرَى النّاسَ بِدَمِهِ ، واُشهِدُ اللّهَ لَئِن لَم يَدخُلا فيما خَرَجا مِنهُ لَنُلحِقَنَّهُما بِعُثمانَ ؛ فَإِنَّ سُيوفَنا في عَواتِقِنا ، وقُلوبَنا في صُدورِنا ، ونَحنُ اليَومَ كَما كُنّا أمسِ . ۵

1.تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۱۷۹ .

2.موضع بالشام (تاج العروس : ج ۷ ص ۴۲۱ «قنصر») .

3.وقعة صفّين : ص ۲۳۸ ؛ شرح نهج البلاغة : ج ۵ ص ۱۹۰ وزاد فيه «ولا سقطة» بعد «ولا هفوة» .

4.الفَلج : الظَّفَر والفوز (تاج العروس : ج ۳ ص ۴۵۷ «فلج») .

5.شرح نهج البلاغة : ج ۱ ص ۳۱۰ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 40086
صفحه از 551
پرینت  ارسال به