۴۱۱۵. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى على! تو ، برترين امّت من در فضل ، پيشتازترينِ آنان در اسلام آوردن ، داناترينِ آنان و پر بردبارترينِ آنانى .
۴۱۱۶. المستدرك على الصحيحين ـ به نقل از ابن يحيى ـ : در حالى كه على عليه السلام در نماز صبح بود ، يكى از اِفراطيان ۱ ، ايشان را مخاطب ساخت و اين آيه را خواند : «قطعا به تو و به كسانى كه پيش از تو بودند ، وحى شدهاست: اگر شرك ورزى ، حتما كردارت تباه مىشود و مسلّما از زيانكاران خواهى شد» .
على عليه السلام در حالى كه در نماز بود ، چنين پاسخ داد : «پس صبر كن كه وعده خدا حق است ، و زنهار تا كسانى كه يقين ندارند ، تو را به سبُكْسرى وا ندارند» .
۴۱۱۷. شرح نهج البلاغة ـ به نقل از زُرارة بن اَعيَن ، از پدرش ، از امام باقر عليه السلام ـ : على عليه السلام هرگاه نماز صبح مىگزارد ، تعقيب نماز را تا طلوع خورشيد ، ادامه مىداد و آن گاه كه خورشيد طلوع مىكرد ، تهىدستان و بينوايان و ديگر مردم ، گِرد او جمع مىشدند و او به آنان دين و قرآن آموزش مىداد و در وقتى خاص ، از اين مجلس خود برمىخاست .
روزى هنگامى كه از اين مجلس بيرون آمده بود ، كسى از كنارش گذشت و كلمهاى زشت به او گفت (امام باقر عليه السلام آن شخص را نام نبرد) . على عليه السلام برگشت و به منبر رفت و دستور داد تا مردم را براى نماز فرا خوانند . خدا را سپاس گفت و او را ثنا كرد و بر پيامبرش درود فرستاد و فرمود : «اى مردم! هيچ چيزى پيش خدا دوستداشتنىتر و پرسودتر از بردبارى و دينشناسى پيشوا نيست و هيچ چيزى در پيش خدا ، ناخوشايندتر و پر زيانتر از نادانى و كودنىِ پيشوا نيست .
آگاه باشيد كه آن كه از درون خود ، پند دهندهاى ندارد ، از سوى خدا نگهدارندهاى برايش نيست . آگاه باشيد كه هر كس پيش وجدانش انصاف داشته باشد ، خداوند ، جز عزّت بر او نمىافزايد . آگاه باشيد كه فروتنى در اطاعت خدا ، از عزّت جويى در عصيان او به خداوند نزديكتر است» .
آنگاه فرمود : «آن كه چندى قبل سخن گفت ، كجاست؟».
آن شخص نتوانست انكار كند و گفت : اى امير مؤمنان! منم .
على عليه السلام فرمود : «اگر بخواهم ، مىگويم» .
گفت : اگر ببخشى و درگذرى ، شايسته است كه شايسته گذشتى .
[ على عليه السلام ]فرمود : «بخشيدم و درگذشتم» .
از محمّد بن على (امام باقر عليه السلام ) پرسيده شد : على عليه السلام مىخواست چه بگويد؟ فرمود : «مىخواست نَسَب او را نشان دهد» .