353
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9

۱۰ / ۵۶

سروش اصفهانى ۱

۳۳ . سروش اصفهانى در يكى از سروده هايش مى گويد :


امروز ، كردگار بُود روز رحمتش
بر بندگان ، تمامْ همى كرد نعمتش

امروز ، دين و داد ، كمالى تمام يافت
اسلام ، سود بر سرِ عيّوق ، رايتش

امروز با پيمبر مُرسل پديد كرد
مقصود آنچه داشت خداى از رسالتش

بسپُرد مصطفى درِ دين را به مرتضى
مولاى مؤمنان شد و هارون اُمّتش

مرد اُحُد ، مبارز صفّين ، امير بدر
شُهره در آسمان ها صيت شجاعتش

جزوى است «هل أتى»ش ز مجموعه كَرَم
حرفى است «لا فتى» ز كتاب فتوّتش

بر خلق آسمان و زمين ، حجّت خداى
شمشير تيز بر سر كفّار ، حجّتش

داده رسول ، او را در حرب ها لوا
كرده خداى ، بخشگرِ نار و جنّتش

بوده است از عبادت جِنّ و بشر ، فزون
در روز حربِ خندق ، بر عمرو ضربتش

از باره ، در ، به قوّت دادار در رُبود
زيرا كه بود قوّت دادارْ قوّتش...

روزى كه شد پيمبر انگيخته به خلق
مر خلق را به حُبّ على بود دعوتش

بيخ درختِ بر شده طوبى بُود نبى
شاخ درخت و ساق ، على اند و عترتش

خوانده ولايتش را ايزد ، حصار خويش
ايمن ، كسى كه شد به حصار ولايتش

تا شهد حُبّ او نچشى ، كى برى نصيب
از جوى انگبين بهشت و حلاوتش؟ ۲

1.شمس الشعراء ميرزا محمّد على سروش اصفهانى ، در سال ۱۲۲۸ ق ، در اصفهان به دنيا آمد . او به نقاط مختلف ايران سفر كرد ، چندى ، در تبريز اقامت گزيد و همراه ناصر الدين شاه به تهران آمد . وى غير از ديوان ، مثنوياتى مانند : ساقى نامه ، الهى نامه ، زينة المدايح و حماسه اى دينى به نام اردى بهشت نامه در احوال پيامبر اسلام دارد . وى در سال ۱۲۸۵ ق ، درگذشت .

2.ديوان سروش اصفهانى : ص ۲۱۲ .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
352

۱۰ / ۵۵

وصال شيرازى ۱

۳۲ . وصال شيرازى ، در ضمن قصيده اى ، در وصف على عليه السلام مى سرايد :


اى بُرده آسمان ز تو رفعت به التماس
وز سايه تو خجسته لباسى به التباس

از شمسه تو شمس ضيا كرده اكتساب
وز شرفه تو ماه شرف كرده اقتباس

بر گوش فرقدين كند پايه ات سخن
بر دوش نيّرَين دهد سايه ات لباس

وهم از تو بر شدن نتواند به پاى جهد
ز آن رفعت تو را به فلك مى كند قياس

چون آهويى كه بگذرد از مرغزار شير
خور بگذرد به بام تو با وهم و با هراس

گر مرغزار شيرت خوانم ، شگفت نيست
كاندر تو خفته شير خدا ، پيشواى ناس

داماد مصطفى و ولىّ خدا ، على
كاسلام شد ز نصرت تيغش قوى اساس

شاهى كه عاجز است ز اوصاف او خِرد
لغزيده نزد مور كه در اندرون طاس

آن شير حق كه جان بود از عون او به گور
ايمن ز گرگ ايمان ، چون شير در كُناس

در جنگ خيبر ار نشدى حامل لوا
تا حشر داشت رايت اسلام ، انتكاس

يك تن اَحد شناس به دشت اُحد نبود
دين را نكردى ار دم شمشيرت احتراس

تيغش هلال عيد ظفر شد به روز بدر
ور نه عدو به كِشته دين برده بود داس. ۲

1.ميرزا محمّد شفيع وصال شيرازى ، معروف به ميرزا كوچك ، از شاعران غزلسراى قرن سيزدهم است . وى در سال ۱۱۹۷ ق ، به دنيا آمد . در جوانى به تحصيل ادب و هنر پرداخت و خط و موسيقى را خوب مى دانست . وى مثنوى فرهاد و شيرين وحشى بافقى را تكميل كرده است ، أطواق الذهب زمخشرى را به فارسى شرح و ترجمه كرده است و ديوان او شامل قصيده ، غزل و مثنوى است . وى در سال ۱۲۶۲ ق ، در گذشته است . وصال شيرازى ، نزديك به بيست بار از غدير خُم ياد كرده و غديريه هاى بلند و بالايى سروده است كه نقل همه آنها در مجال اين نوشتار نمى گنجد (ر .ك : به ديوان وصال شيرازى : ص ۳۳ ، ۵۲ ، ۱۵۶) .

2.ديوان وصال شيرازى (به سعى : محمد عبّاسى ، كتابفروشى فخر رازى) : ص ۱۹۹ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 40223
صفحه از 551
پرینت  ارسال به