۱۰ / ۸
سيّد حِمْيَرى ۱
۴۰۰۳ . او كه از بزرگان شعر در قرن دوم است ، مى گويد :
به خدا و نعمت هايش سوگند مى خورم
ـ و البته هركس ، مسئول گفتار خويش است ـ
كه [ سرشت] على بن ابى طالب
بر تقوا و خوبى سرشته شده است
و او پيشوايى است كه
بر امّت ، برترى دارد .
به حقْ سخن مى گويد و حق را اراده مى كند
و باطل ها او را به خود ، مشغول نمى سازند .
هرگاه كه جنگ ، نيزه ها را بيرون كشد
و قهرمانان ، عقب نشينى كنند
به سوى هماورد خود مى رود ، در حالى كه در دستش
شمشيرى درخشنده ، تيز و صيقل خورده است .
راه رفتنى چون راه رفتن شير در بين همگِنانش
كه بيشه ، او را به شكار كشانده است .
آن كه در شبى سلام فرستادند
بر او ، ميكائيل و جبرئيل .
ميكائيل با هزار و جبرئيل با
هزار [ فرشته ] و اسرافيل ، درپى آنها
در شب بدر ، براى يارى فرود آمدند
گويى كه پرندگان ابابيل بودند .
هنگامى كه پيشش آمدند ، بر او سلام كردند
و اين ، بزرگداشت و تجليل او بود .