7
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9

فصل هفتم : على از زبان يارانش

۷ / ۱

ابو الأسود دُئلى

۳۸۸۷.ربيع الأبرار :زياد بن ابيه ، از ابو الأسود درباره دوستى على عليه السلام پرسيد. ابو الأسود گفت : دوستىِ على در دل من ، شديدتر مى گردد ، همان گونه كه دوستىِ معاويه در دل تو افزوده مى شود. من از دوست داشتن على ، خداوند و خانه آخرت را مى طلبم ، و تو با دوست داشتن معاويه ، دنيا و زيور آن را مى جويى. مَثَل من و تو ، چنان است كه شاعر مَذحِجى گفته است :


دو دوست با خواستِ گونه گونيم
من بزرگى مى جويم و او به يمن ، علاقه دارد.

من خون بنى مالك را و شير دوش ،
سفيدىِ شير را در نظر مى دارد.

۳۸۸۸.الاستيعابـ در سوگ امير مؤمنان عليه السلام ـ: ابو الأسود دؤلى ـ و اكثر آن را به امّ هيثم ، دختر عريان نخعى نسبت مى دهند ـ ، سرود :


اى ديده ، واى بر تو! ياريمان كن
بر امير مؤمنان ، گريه نمى كنى؟

امّ كلثوم ، بر او گريست
و به يقين ديد.

به خوارج ، هر جا كه هستند ، بگو :
ديدگانِ بدخواهان ما روشن مباد!

آيا در ماه رمضان ، همه ما را سوگوار كرديد؟
با كشتن بهترينِ مردم؟

آن كه كشتيدش، بهترين كسى بود كه بر اسب نشست وآن را رام ساخت
و [ بهترين كسى كه] بر شتر ، سوار شد.

و [ بهترين] كسى كه نعلين پوشيد و كفش به پا كرد
و آن كه آيات سوره هاى بلند و كوتاه را مى خوانْد.

همه صفت هاى خوب در او بود
و [ نيز] دوستىِ فرستاده پروردگار جهانيان.

قريشيان، هر جا كه بودند ، مى دانستند كه تو
از نظر دين و خاندان ، بهترينِ آنانى.

اگر با ابو حسين ، رو به رو شوى
ماه را بر بالاى ديدگان وى مى بينى.

ما پيش از كشته شدن او ، به خير بوديم
و ولىّ پيامبر خدا را در بين خود مى ديديم.

آن كه حق را به پا مى داشت و در آن ، ترديد نمى كرد
و در بين دشمن و نزديكان ، عدالت را به كار مى گرفت.

دانشى را كه در نزدش بود ، پوشيده نداشت
و از ستمكاران ، آفريده نشده بود.

مردم، آن هنگامى كه على را از دست دادند
چون چارپايانى بودند كه سال ها در شهر ، حيران بودند.

اى معاوية بن صخر! او را سرزنش مكن
چرا كه [ او] باقى مانده خليفه ها در بين ما بود.


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
6

الفصل السابع : عليّ عن لسان أصحابه

۷ / ۱

أبُو الأَسوَدِ الدُّؤَلِيُّ

۳۸۸۷.ربيع الأبرار :سَأَلَ زِيادُ بنُ أبيهِ أبَا الأَسوَدِ عَن حُبِّ عَلِيٍّ فَقالَ : إنَّ حُبَّ عَلِيٍّ يَزدادُ في قَلبي حِدَّةً ، كَما يَزدادُ حُبُّ مُعاوِيَةَ في قَلبِكَ ؛ فَإِنّي اُريدُ اللّهَ وَالدّارَ الآخِرَةَ بِحُبّي عَلِيّا ، وتُريدُ الدُّنيا بِزينَتِها بِحُبِّكَ مُعاوِيَةَ ، ومَثَلي ومَثَلُكَ كَما قالَ إخوَةُ مَذحِجٍ :


خَليلانِ مُختَلِفٌ شَأنُنا
اُريدُ العَلاءَ ويَهوِى اليَمَن

اُحِبُّ دِماءَ بَني مالِك
وراقَ المُعَلّى ۱ بَياضَ اللَّبَنِ ۲

۳۸۸۸.الاستيعابـ في رِثاءِ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام ـ: وقالَ أبُو الأَسوَدِ الدُّؤَلِيُّ وأكثَرُهُم يَرويها لِاُمِّ الهَيثَمِ بِنتِ العُريانِ النَّخَعِيَّةِ :


ألا يا عَينُ وَيحَكِ أسعِدينا
أ لا تَبكي أميرَ المُؤمِنينا

تُبَكّي اُمُّ كُلثومٍ عَلَيهِ
بِعَبرَتِها وقَد رَأَتِ اليَقينا

ألا قُل لِلخَوارِجِ حَيثُ كانوا
فَلا قَرَّت عُيونُ الشّامِتينا

أ في شَهرِ الصِّيامِ فَجَعتُمونا
بِخَيرِ النّاسِ طُرّا أجمَعينا

قَتَلتُم خَيرَ مَن رَكِبَ المَطايا
وذَلَّلَها ومَن رَكِبَ السَّفينا

ومَن لَبِسَ النِّعالَ ومَن حَذاها
ومَن قَرَأَ المَثانِيَ وَالمِئينا

فَكُلُّ مَناقِبِ الخَيراتِ فيهِ
وحُبُّ رَسولِ رَبِّ العالَمينا

لَقَد عَلِمَت قُرَيشٌ حَيثُ كانَت
بِأَنَّكَ خَيرُها حَسَبا ودينا

إذَا استَقبَلتَ وَجهَ أبي حُسَينِ
رَأَيتَ البَدرَ فَوقَ النّاظِرينا

وكُنّا قَبلَ مَقتَلِهِ بِخَيرِ
نَرى مَولى رَسولِ اللّهِ فينا

يُقيمُ الحَقَّ لا يَرتابُ فيهِ
ويَعدِلُ فِي العِدا وَالأَقرَبينا

ولَيسَ بِكاتِمٍ عِلماً لَدَيهِ
ولَم يُخلَق مِنَ المُتَجَبِّرينا

كَأَنَّ النّاسَ إذ فَقَدوا عَلِيّا
نَعامٌ حارَ في بَلَدٍ سِنينا

فَلا تَشمَت مُعاوِيَةَ بنَ صَخرِ
فَإِنَّ بَقِيَّةَ الخُلَفاءِ فينا ۳

1.في المصدر : «العلى» ، والصحيح ما أثبتناه كما في تاج العروس : ج ۱۹ ص ۶۹۸ .

2.ربيع الأبرار : ج ۳ ص ۴۷۹ .

3.الاستيعاب : ج ۳ ص ۲۲۳ الرقم ۱۸۷۵ ، اُسد الغابة : ج ۴ ص ۱۱۶ الرقم ۳۷۸۹ وفيه «بعضهم يرويها» بدل «أكثرهم يرويها» وراجع مروج الذهب : ج ۲ ص ۴۲۸ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج9
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39936
صفحه از 551
پرینت  ارسال به