79
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

فصل هفتم : اشغال مصر

۷ / ۱

فرستادن عمرو عاص براى جنگ با محمّد بن ابى بكر

۲۸۲۲.الغارات:چون به معاويه خبر رسيد كه مردم از گِرد على عليه السلام پراكنده شده اند و او را يارى نكرده اند، عمرو عاص را همراه سپاهى از شاميان به مصر فرستاد. پيش رفت تا به نزديكى مصر رسيد و با محمّد بن ابى بكر كه كارگزار على عليه السلام در مصر بود، برخورد كرد. چون در مناطق پايين مصر فرود آمد، عثمانى ها دور او جمع شدند و او آن جا ماندگار شد.

۲۸۲۳.تاريخ الطبرىـ به نقل از عبد اللّه بن حواله ازدى، در ذكر فرستادن معاويه، عمرو عاص را به مصر ـ: او را با شش هزار مرد فرستاد... عمرو عاص رفت، تا به نزديكى هاى سرزمين مصر رسيد. عثمانى ها دور او گرد آمدند و او آن جا ماند و به محمّد بن ابى بكر چنين نوشت:
اى پسر ابو بكر! ريخته شدن خونت را از من دور ساز . من دوست ندارم كه از من خراشِ ناخنى هم به تو برسد. مردم اين سامان بر سرپيچى از تو هماهنگ شده و فرمان تو را وا نهاده و از پيروى تو پشيمان شده اند. اگر كار بالا بگيرد ، تو را تسليم مى كنند . از مصر بيرون شو، كه من از خيرخواهان تواَم. والسّلام!
عمرو عاص، همراه اين نامه ، نامه معاويه [ به محمّد بن ابى بكر ] را هم برايش فرستاد كه در آن آمده بود:
امّا بعد؛ سرانجام تجاوز و ستم، وبالى بزرگ است . كسى هم كه خون محترمى را بريزد، از انتقام در دنيا و كيفر ابدى آخرت نمى رهد. ما هم كسى را نمى شناسيم كه تجاوزكارتر، عيبجوتر و سرسخت تر از تو بر ضدّ عثمان بوده باشد. با انتقادگران و خونريزان او هم دست و هم داستان بودى . آن گاه مى پندارى من از كار تو در خوابم يا فراموش كرده ام، تا آن جا كه به سرزمينى در همسايگى من مى آيى و حكومت مى كنى و آسوده اى، در حالى كه بيشتر مردم آن جا با من هم فكرند، سخنم را مى پذيرند و در فرياد خواهى بر ضد تو فرمانبردار من اند؟
من كسانى را به سوى تو فرستاده ام كه از تو خشمگين اند، تشنه خون تواَند و با جهاد بر ضدّ تو به خدا تقرّب مى جويند و با خدا عهد بسته اند كه تو را مُثله كنند و اگر آنان جز كشتن تو هدفى نداشتند [و نمى خواستند مُثله ات كنند] ، تو را هشدار و انذار نمى دادم و دوست داشتم كه تو را به خاطر ستم و قطع رَحِم و هجومى بكشند كه بر عثمان داشتى ؛ آن روز كه سر نيزه تو در گردن و رگ هاى گلوى او فرو مى رفت. ولى خوش نمى دارم كه يك قرشى را مُثله كنم . هرجا كه باشى، خداوند هرگز تو را از قصاص نمى رهاند. والسلام!


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
78

الفصل السابع: احتلال مصر

۷ / ۱

إشخاصُ عَمرِو بنِ العاصِ لِقتالِ مُحَمَّدِ بنِ أبي بَكرٍ

۲۸۲۲.الغارات :إنَّ مُعاوِيَةَ لَمّا بَلَغَهُ تَفَرُّقُ النّاسِ عَن عَلِيٍّ عليه السلام وتَخاذُلُهُم ، أرسَلَ عَمرَو بنَ العاصِ إلى مِصرَ في جَيشٍ مِن أهلِ الشّامِ ، فَسارَ حَتّى دَنا مِن مِصرَ ، فَتَلقّى مُحَمَّدَ بنَ أبي بَكرٍ وكانَ عامِلَ عَليٍّ عَلى مِصرَ ، فَلَمّا نَزَلَ أدانِيَ مِصرَ اجتَمَعَت إلَيهِ العُثمانِيَّةُ فَأَقامَ بِها . ۱

۲۸۲۳.تاريخ الطبري عن عبد اللّه بن حوالة الأزديـ في ذِكرِ إشخاصِ مُعاوِيَةَ عَمرَو ابنَ العاصِ إلى مِصرَ ـ: بَعَثَهُ في سِتَّةِ آلافِ رَجُلٍ ... فَخَرَجَ عَمرٌو يَسيرُ حَتّى نَزَلَ أدانِيَ أرضِ مِصرَ ، فَاجتَمَعَتِ العُثمانِيَةُ إلَيهِ فَأَقامَ بِهِم ، وكَتَبَ إلى مُحَمَّدِ بنِ أبي بَكرٍ :
أمّا بَعدُ ، فَتَنَحَّ عَنّي بِدَمِكَ يَابنَ أبي بَكرٍ فَإِنّي لا اُحِبُّ أن يُصيبَكَ مِنّي ظُفُرٌ ، إنَّ النّاسَ بِهِذِهِ البِلادِ قَد اجتَمَعوا عَلى خِلافِكَ ورَفضِ أمرِكَ ونَدِموا عَلَى اتِّباعِكَ ، فَهُم مُسَلِّموكَ لَو قَدِ التَقَت حَلَقَتَا البِطانِ ۲ ، فَاخرُجِ مِنها فَإِنّي لَكَ مِنَ النّاصِحينَ ، وَالسَّلامُ .
وبَعَثَ إلَيهِ عَمرٌو أيضاً بِكِتابِ مُعاوِيَةَ إلَيهِ :
أمّا بَعدُ ، فَإِنَّ غِبَّ البَغيِ وَالظُّلمِ عَظيمُ الوَبالِ ، وإنَّ سَفكَ الدَّمِ الحَرامِ لا يَسلَمُ صاحبَهُ مِنَ النِّقمَةِ فِي الدُّنيا ومِنَ التِّبعَةِ الموبِقَةِ فِي الآخِرَةِ ، وإنّا لا نَعلَمُ أحَداً كانَ أعظَمَ عَلى عُثمانَ بَغياً ولا أسوَأَ لَهُ عَيباً ولا أشَدَّ عَلَيهِ خِلافاً مِنكَ ، سَعَيتَ عَلَيهِ فِي السّاعينَ وسَفَكتَ دَمَهُ فِي السّافِكينَ ، ثُمَّ أنتَ تَظُنُّ أنّي عَنكَ نائِمٌ أو ناسٍ لَكَ حَتّى تَأتِيَ فَتَأَمَّرَ عَلى بِلادٍ أنتَ فيها جاري ، وجُلُّ أهلِها أنصارِي يَرَونَ رَأيي ويَرقُبونَ قَولي ويَستَصرِخوني عَلَيكَ ، وقَد بَعَثتُ إلَيكَ قَوماً حِناقاً عَلَيكَ يَستَسقونَ دَمَكَ ويَتَقَرَّبونَ إلَى اللّهِ بِجِهادِكَ ، وقَد أعطَوُا اللّهَ عَهداً لَيَمثِلُنَّ بِكَ ، ولَو لَم يَكُن مِنهُم إلَيكَ ما عَدا قَتلِكَ ما حَذَّرتُكَ ولا أنذَرتُكَ ، ولَأَحبَبتُ أن يَقتُلوكَ بِظُلمِكَ وقَطيعَتِكَ وعُدُوِّكَ عَلى عُثمانَ يَومَ يُطعَنُ بِمَشاقِصِكَ ۳ بَينَ خُشَشائِهِ ۴ وأوداجِهِ ، ولكِن أكرَهُ أن أمثِلَ بِقُرَشِيٍّ ، ولَن يُسَلِّمَكَ اللّهُ مِنَ القِصاصِ أبَداً أينَما كُنتَ . وَالسَّلامُ . ۵

1.الغارات : ج ۱ ص ۲۷۶ ؛ البداية والنهاية : ج ۷ ص ۳۱۴ ، شرح نهج البلاغة : ج ۶ ص ۸۳ كلاهما نحوه .

2.البِطانُ : حِزام القتب الذي يجعل تحت بطن البعير . يقال : التقت حَلَقَتا البِطان للأمر إذا اشتدّ (تاج العروس : ج ۱۸ ص ۶۲ «بطن») .

3.المِشقص : نصلُ السَّهم إذا كان طويلاً غير عَريض (النهاية : ج ۲ ص ۴۹۰ «شقص») .

4.خششائه : هو العَظم الناتِئ خَلْفَ الاُذُن (النهاية : ج ۲ ص ۳۴ «خشش») .

5.تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۱۰۰ ، البداية والنهاية : ج ۷ ص ۳۱۴ نحوه ، شرح نهج البلاغة : ج ۶ ص ۸۳ ؛ الغارات : ج ۱ ص ۲۷۷ ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۵۵۷ ح ۷۲۲ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 34921
صفحه از 580
پرینت  ارسال به