73
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

۲۸۱۷.الأمالى ، طوسىـ به نقل از ربيعة بن ناجذ ـ: امام على عليه السلام مردم را به عزيمت براى جنگ فراخواند و آنان فرونشستند و بر يارى نكردن وى هماهنگ شدند و امام عليه السلام در اين مورد خطبه خواند . سپس مردم از هر طرف سخن گفتند و سر و صدا راه انداختند . مردى برخاست و با صدايى رسا گفت: جاى خالى مالك اشتر براى عراقيان روشن شد . اگر زنده بود، اين همه سر و صدا نبود و هركس مى دانست كه چه مى گويد.

۲۸۱۸.أنساب الأشرافـ به نقل از مدائنى ـ: نزد معاويه [ به بدى ] سخن از مالك اشتر به ميان آمد. مردى از قبيله نَخَع به كسى كه از او ياد كرد، گفت: ساكت باش! همانا مرگ او اهل عراق را ذليل ساخت، و حيات او نيز شاميان را ذليل ساخته بود. معاويه هم سكوت كرد و چيزى نگفت.

۲۸۱۹.شرح نهج البلاغةـ پس از اشاره به نبرد مالك اشتر در «يوم الهرير» ـ: خدا مادرى كه مالك را زاد، پاداش خير دهد! اگر كسى سوگند بخورد كه خداوند نه در عرب و نه در عجم، دليرتر از مالك اشتر نيافريده است ، مگر استادش على عليه السلام ، بيم ندارم كه گناهى مرتكب شده باشد . خدا خير دهد به آن كسى كه وقتى از او درباره مالك اشتر پرسيدند، گفت: چه بگويم درباره مردى كه زندگى اش اهل شام را به هزيمت وا داشت و مرگش اهل عراق را! بجاست آنچه على عليه السلام درباره او فرمود كه: «مالك اشتر براى من همان گونه بود كه من براى پيامبر خدا بودم».

۶ / ۹

نامه امام به محمّد بن ابى بكر

۲۸۲۰.الغاراتـ به نقل از ابن ابى سيف ، از ياران وى ـ: چون به محمّد بن ابى بكر خبر رسيد كه على عليه السلام مالك اشتر را به سوى مصر روانه كرده است، بر او دشوار آمد. على عليه السلام هم پس از شهادت مالك، نامه اى به محمّد بن ابى بكر نوشت ، آن هم وقتى كه به آن حضرت خبر رسيد كه محمّد بن ابى بكر، از آمدن مالك اشتر ناراحت است:
به نام خداوند بخشنده مهربان . از بنده خدا على امير مؤمنان به محمّد بن ابى بكر . سلام بر تو ! امّا بعد؛ به من خبر رسيده كه از فرستادنم مالك اشتر را به جاى تو ناراحتى. چنين نكردم به خاطر آن كه تو را در جهاد، كُند و بى كوشش بشمارم يا از تو تلاش و كوشش بيشترى خواستار باشم . اگر حكومتى را كه در دست توست از دست تو گرفتم، تو را به كارى مى گمارم كه سنگينى و رنج آن كم تر و امارت آن بر تو خوشايندتر باشد.
همانا مردى را كه به حكومت مصر گماشته بودم، مردى بود كه خيرخواه ما و سرسخت بر دشمن ما بود. رحمت خدا بر او باد، كه روزگارش را به سر رساند و با مرگ خود روبه رو شد! ما از او راضى هستيم. خدا هم از او راضى باشد و پاداشى دوچندان عطايش كند و فرجامش را نيكو گرداند. پس به سوى دشمنت بشتاب و آستين براى نبرد ، بالا زن و با حكمت و پند شايسته، به راه پروردگارت فراخوان و بسيار خدا را ياد كن و از او يارى بجوى و از او بترس تا آنچه را اندوهگينت ساخته، برطرف سازد و بر آنچه به تو سپرده، يارى ات كند. خداوند، ما و تو را بر آنچه جز به رحمت او نتوان به آن رسيد، يارى كند! والسّلام».


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
72

۲۸۱۷.الأمالي للطوسي عن ربيعة بن ناجذـ بَعدَ ذِكرِ استِنفارِ الإِمامِ عليه السلام النّاسَ ، وتَقاعُدِهِم عَنهُ ، وَاجتِماعِهِم عَلى خِذلانِهِ ، وخُطبَةِ الإِمامِ في ذلِكَ ـ: ثُمَّ تَكَلَّمَ النّاسُ مِن كُلِّ ناحِيَةٍ ولَغَطوا ، فَقامَ رَجُلٌ فَقالَ بِأَعلى صَوتِهِ : اِستَبانَ فَقدُ الأَشتَرِ عَلى أهلِ العِراقِ ، لَو كانَ حَيّا لَقَلَّ اللَّغَطُ ، ولَعَلِمَ كُلُّ امرِئٍ ما يَقولُ . ۱

۲۸۱۸.أنساب الأشراف عن المدائني :ذُكِرَ الأَشتَرُ النَّخَعِيُّ عِندَ مُعاوِيَةَ ، فَقالَ رَجُلٌ مِنَ النَّخَعِ لِلَّذي ذَكَرَهُ : اُسكُت ، فَإِنَّ مَوتَهُ أذَلَّ أهلَ العِراقِ ، وإنَّ حَياتَهُ أذَلَّت أهَلَ الشّامِ ! فَسَكَتَ مُعاوِيَةُ ولَم يَقُل شَيئا . ۲

۲۸۱۹.شرح نهج البلاغةـ بَعدَما أشارَ إلى قِتالِ الأَشتَرِ يَومَ الهَريرِ ـ: قُلتُ : للّهِِ اُمٌّ قامَت عَنِ الأَشتَرِ ! لَو أنَّ إنسانا يُقسِمُ أنَّ اللّهَ تَعالى ما خَلَقَ فِي العَرَبِ ولا فِي العَجَمِ أشجَعَ مِنهُ إلّا اُستاذَهُ عليه السلام لَما خَشيتُ عَلَيهِ الإِثمَ ! وللّهِِ دَرُّ القائِلِ وقَد سُئِلَ عَنِ الأَشتَرِ : ما أقولُ في رَجُلٍ هَزَمَت حَياتُهُ أهلَ الشّامِ ، وهَزَمَ مَوتُهُ أهلَ العِراقِ ! وبِحَقِّ ما قالَ فيهِ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : كانَ الأَشتَرُ لي كَما كُنتُ لِرَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله . ۳

۶ / ۹

كتابُ الإِمامِ إلى مُحَمَّدِ بنِ أبي بَكرٍ

۲۸۲۰.الغارات عن ابن أبي سيف عن أصحابه :إنَّ مُحَمَّدَ بنَ أبي بَكرٍ لَمّا بَلَغَهُ أنَّ عَلِيّا عليه السلام قَد وَجَّهَ الأَشتَرَ إلى مِصرَ شَقَّ عَلَيهِ ، فَكَتَبَ عَلِيٌّ عليه السلام عِندَ مَهلِكِ الأَشتَرِ إلى مُحَمَّدِ بنِ أبي بَكرٍ ـ وذلِكَ حينَ بَلَغَهُ مَوجِدَةُ ۴ مُحَمَّدِ بنِ أبي بَكرٍ لِقُدومِ الأَشتَرِ عَلَيهِ ـ :
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ . مِن عَبدِ اللّهِ عَلِيٍّ أميرِ المُؤمِنينَ إلى مُحَمَّدِ بنِ أبي بَكرٍ ، سَلامٌ عَلَيكَ . أمّا بَعدُ ، فَقَد بَلَغَني مَوجِدَتُكَ مِن تَسريحِيَ الأَشتَرَ إلى عَمَلِكَ ، ولَم أفعَل ذلِكَ استِبطاءً لَكَ فِي الجِهادِ ، ولَا استِزادَةً لَكَ مِنّي فِي الجِدِّ ، ولَو نَزَعتُ ما حَوَت يَداك مِن سُلطانِكَ لَوَلَّيتُكَ ما هُوَ أيسَرُ مَؤونَةً عَلَيكَ ، وأعجَبُ ولاِيَةً إلَيكَ ، إلّا أنَّ الرَّجُلَ الَّذي كُنتُ وَلَّيتُهُ مِصرَ كانَ رَجُلاً لَنا مُناصِحا ، وعَلى عَدُوِّنا شَديدا ، فَرَحمَةُ اللّهِ عَلَيهِ ، وقَد استَكمَلَ أيّامَهُ ، ولاقى حِمامَهُ ، ونَحنُ عَنهُ راضونَ ، فَرَضِيَ اللّهُ عَنهُ ، وضاعَفَ لَهُ الثَّوابَ ، وأحسَنَ لَهُ المَآبَ ، فَأصحِر لِعَدُوِّكَ ، وشَمِّر لِلحَربِ ، وَادعُ إلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ، وأكثِر ذِكرَ اللّهِ والاِستِعانَةَ بِهِ وَالخَوفَ مِنهُ يَكفِكَ ما أهمَّكَ ، ويُعِنكَ عَلى ما وَلّاكَ ، أعانَنا اللّهُ وإيّاكَ عَلى ما لايُنالُ إلّا بِرَحمَتِهِ . وَالسَّلامُ . ۵

1.الأمالي للطوسي : ص ۱۷۴ ح ۲۹۳ ، الغارات : ج ۲ ص ۴۸۱ ؛ شرح نهج البلاغة : ج ۲ ص ۹۰ .

2.أنساب الأشراف : ج ۵ ص ۴۱ ، عيون الأخبار لابن قتيبة : ج ۱ ص ۱۸۶ ، شرح نهج البلاغة : ج ۲ ص ۲۱۴ كلاهما نحوه .

3.شرح نهج البلاغة : ج ۲ ص ۲۱۳ .

4.وَجَدَ عليه يَجِدُ موجدَة : غضبَ (لسان العرب : ج ۳ ص ۴۴۶ «وجد») .

5.الغارات : ج ۱ ص ۲۶۷ ، نهج البلاغة : الكتاب ۳۴ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۵۵۶ ح ۷۲۲ و ص ۵۹۳ ح ۷۳۹ ؛ تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۹۶ عن أبي مخنف ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۴۱۰ كلاهما نحوه ، شرح نهج البلاغة : ج ۶ ص ۷۸ وج۱۶ ص ۱۴۲ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 34880
صفحه از 580
پرینت  ارسال به