333
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

مى گردد.
روايتى از امام رضا عليه السلام نقل شده كه بنا بر يك احتمال مى تواند مؤيّد اين پاسخ باشد:
حسن بن جهم گويد : به حضرت رضا عليه السلام گفتم: امير مؤمنان ، قاتل خود و شبى را كه در آن به شهادت مى رسد و جايى را كه در آن كشته مى شود ، مى دانست و سخن آن حضرت ـ وقتى صيحه اردك ها را در خانه شنيد ـ كه : «صيحه كنندگانى اند كه در پى آنها نوحه گران اند» و سخن اُم كلثوم به آن حضرت كه : «كاش نماز را امشب داخل خانه بخوانى و به ديگرى دستور دهى كه با مردم نماز بخواند» و امتناع آن حضرت، و ورود و خروج مكرّر او در آن شب بدون سلاح، در حالى كه مى دانست ابن ملجم ملعون او را با شمشير مى كشد، همه اينها از دلايلى است كه آن حضرت نمى بايست خود را در معرض قرار مى داد .
ايشان فرمود : «ذلِكَ كانَ ، ولكِنَّهُ خُيِّرَ في تِلكَ اللَّيلَةِ لِتَمضِيَ مَقاديرُ اللّهِ عَزَّوجَلَّ ؛ اينها بود ؛ ولى آن حضرت در آن شبْ مخيّر شده بود كه تقدير خداى متعال را محقّق سازد» . ۱
در برخى از نسخه هاى مصدر اين حديث ، به جاى كلمه «خُير (مخير شده بود)» «حُيّر (متحيّر شده بود)» آمده است . بنابراين ، احتمال سخن امام عليه السلام ، به روشنى دلالت دارد كه براى امام عليه السلام در آن لحظه حالتى پيش آمد كه تكليفى براى پيشگيرى از قتل خود نداشت تا تقدير الهى جريان يابد.

۳ . امام ، مكلّف است شهادت را انتخاب كند

بى ترديد ، تقدير شهادت براى امام عليه السلام براساس حكمت بالغه الهى است و مصالح ملزمه اى دارد كه بايد تحقق پيدا كند . از اين رو ، امام عليه السلام نه تنها نبايد از آن پيشگيرى نمايد ؛ بلكه با اين كه دقيقا مى داند چگونه شهيد مى شود ، بايد شهادت را انتخاب

1.الكافى : ج ۱ ص ۲۵۹ ح ۴ ، بحار الأنوار : ج ۴۲ ص ۲۴۶ ح ۴۷ .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
332

همه آنان منتقل شده است)، كتب انبياى الهى، كتاب امام على عليه السلام ، مصحف فاطمه عليهاالسلام، كتاب جَفْر، كتاب جامعه ، و الهام. ۱
و بر اساس متونى كه در فصل چهارم همان بخش آورده ايم، امامان اهل بيت ، از طرقى كه بدانها اشارت رفت ، آنچه را كه مى خواستند بدانند ، مى دانستند.

چرا امام ، خود را در معرض كشته شدن قرار داد؟

براى توجيه پيشگيرى نكردن امامان از شهادت خود (با اين كه از آن مطّلع بودند)، پاسخ هاى متعددى ارائه شده است كه مى توان گفت اصلى ترين آنها بدين شرح است :

۱ . عدم علم تفصيلى

پاسخ نخست اين كه هر چند اهل بيت عليهم السلام اجمالاً مى دانستند چگونه شهيد مى شوند ، امّا علم تفصيلى به اين موضوع نداشتند ، هرچند سبب عدم علم تفصيلى آنان ، عدم خواست آنان باشد.
اين پاسخ برخلاف ظاهر رواياتى است كه دلالت دارد ائمه عليه السلام به تفصيل از جريان شهادت خود خبر داشتند و لااقل در مورد شخص امام على عليه السلام با آن همه متون تاريخى و حديثى كه بخشى از آن ملاحظه شد، اين توجيهْ قابل قبول نيست و شگفت از مرحوم شيخ مفيد كه مى فرمايد: «اين كه امام، به وقت شهادت خويش علم داشته باشد، حديثى كه بر اين علم دلالت كند وجود ندارد»!

۲ . عدم علم در هنگام تحقّق تقدير الهى

پاسخ دوم اين است كه امامان عليهم السلام به تفصيل ، جريان شهادت خود را مى دانند ؛ امّا در هنگامى كه طبق تقدير قطعى الهى بايد شهيد شوند، آن علم و اطّلاع از آنان سلب

1.ر . ك : اهل بيت در قرآن و حديث : جلد يكم / بخش چهارم / فصل سوم : مبادى علوم اهل بيت .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 34943
صفحه از 580
پرینت  ارسال به