69
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

۲۸۰۹.رجال الكشّى:چون خبر مـرگ مـالك اشتر بـه امير مؤمنان رسيد، آهى اندوهناك كشيد و گفت: «رحمت خدا بر مالك! و مالك چه بود؟! مرگ او برايم بسيار سخت و گران است. اگر صخره بود، صخره اى با صلابت بود و اگر كوه بود، كوهى تك بود . گويا پاره اى از من جدا شد!» .

۲۸۱۰.الغاراتـ به نقل از فضيل بن خديج، از پيرمردان قبيله نَخَع ـ: وقتى خبر مرگ مالك به على عليه السلام رسيده بود، نزد آن حضرت رفتيم. پيوسته حسرت و تأسّف مى خورد و مى گفت: «خدا مالك را پاداش نيك دهد! مالك چه بود؟! اگر كوه بود، كوهى تك بود و اگر سنگ بود، سنگى سخت و محكم بود. سوگند به خدا، همانا مرگ تو جهانى را درهم شكست و جهانى را خوش حال كرد . گريه كنندگان ، بايد بر چنين كسى بگريند. آيا كسى چون مالك هست؟!».

۲۸۱۱.الاختصاصـ به نقل از عوانه ـ: چون خبر جان باختن مالك اشتر به على بن ابى طالب عليه السلام رسيد، بر منبر رفت و خطبه خواند و فرمود: «آگاه باشيد! همانا مالك اشتر درگذشت و به پيمانش وفا كرد و به ديدار پروردگارش شتافت. رحمت خدا بر مالك! اگر كوه بود، يگانه بود و اگر سنگ بود، با صلابت بود . اجر او با خدا. مالك چه بود؟ آيا زنان مى توانند همچو او بزايند؟! آيا كسى مثل او هست؟!».
راوى گويد: چون فرود آمد و به خانه رفت، مردانى از قريش به نزد او آمدند و گفتند: خيلى براى او بى تابى كردى و ناليدى . او كه مُرد. فرمود: «به خدا سوگند ، مرگ او اهل مغرب را عزّت بخشيد و اهل مشرق را خوار كرد. چند روز بر او مى گريست و بسيار در فقدان او اندوهناك بود و مى فرمود: «ديگر مانند او را هرگز نخواهم ديد!».

۲۸۱۲.الغاراتـ به نقل از صعصعة بن صُوحان ـ: چون خبر مرگ مالك اشتر به على عليه السلام رسيد، گفت: «إنا للّه و إنا إليه راجعون! حمد ، سزاوار خداوند است كه پروردگار جهانيان است. پروردگارا! همانا من اين مصيبت را [ براى پاداش بردن ]نزد تو به حساب مى گذارم، كه به يقين، مرگ او از مصيبت هاى روزگار است. خدا مالك را رحمت كند، كه به عهدش وفا كرد و جان باخت و به ديدار پروردگارش شتافت! با اين حال ما پس از رحلت پيامبر خدا كه بزرگ ترين مصيبت هاست، خود را آماده كرده بوديم كه بر هر مصيبتى شكيبا باشيم».


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
68

۲۸۰۹.رجال الكشّي :لَمّا نُعِيَ الأَشتَرُ مالِكُ بنُ الحارِثِ النَّخَعِيُّ إلى أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام تَأوَّهَ حُزنا وقالَ : رَحِمَ اللّهُ مالِكا ، وما مالِكٌ ! عَزَّ عَلَيَّ بِهِ هالِكا ، لَو كانَ صَخرا لَكانَ صَلدا ، ولَو كانَ جَبَلاً لَكانَ فِندا ۱ ، وكَأنَّهُ قُدَّ مِنّي قِدّا . ۲

۲۸۱۰.الغارات عن فضيل بن خديج عن أشياخ النخع :دَخَلنا عَلى عَلِيٍّ عليه السلام حينَ بَلَغَهُ مَوتُ الأَشتَرِ ، فَجَعَلَ يَتَلَهَّفُ ويَتَأَسَّفُ عَلَيهِ ، ويَقولُ : للّهِِ دَرُّ مالِكٍ ! وما مالِكٌ ! لَو كانَ جَبَلاً لَكانَ فِندا ، ولَو كانَ حَجَرا لَكانَ صَلدا ، أما وَاللّهِ لَيَهِدَّنَّ مَوتُكَ عالَما ، ولَيُفرِحَنَّ عالَما ، عَلى مِثلِ مالِكٍ فَلتَبكِ البَواكي ، وهَل مَوجودٌ كَمالِكِ ! ! ۳

۲۸۱۱.الاختصاص عن عوانة :لَمّا جاءَ هَلاكُ الأَشتَرِ إلى عَلِيِّ بنِ أبي طالبٍ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِ صَعِدَ المِنبَرَ فَخَطَبَ النّاسَ ، ثُمَّ قالَ : ألا إنَّ مالِكَ بنَ الحارِثِ قَد مَضى نَحبَهُ ، وأوفى بِعَهدِهِ ، ولَقِيَ رَبَّهُ ، فَرَحِمَ اللّهُ مالِكا ، لَو كانَ جَبَلاً لَكانَ فَذّا ، ولَو كانَ حَجَرا لَكانَ صَلدا ، للّهِِ مالِكٌ ، وما مالِكٌ ! وهَل قامَتِ النِّساءُ عَن مِثلِ مالِكٍ ! وهَل مَوجودٌ كَمالِكِ !
قالَ : فَلَمّا نَزَلَ ودَخَلَ القَصرَ أقبَلَ عَلَيهِ رِجالٌ مِن قُرَيشٍ ، فَقالوا : لَشَدَّ ما جَزِعتَ عَلَيهِ ، ولَقَد هَلَكَ . قال : أما ـ وَاللّهِ ـ هَلاكُهُ فَقَد أعَزَّ أهلَ المَغرِبِ ، وأذَلَّ أهلَ المَشرِقِ . قالَ : وبَكى عَلَيهِ أيّاما ، وحَزَنَ عَلَيهِ حُزنا شَديدا ، وقالَ : لا أرى مِثلَهُ بَعدَهُ أبَدا . ۴

۲۸۱۲.الغارات عن صعصعة بن صوحان :لَمّا بَلَغَ عَلِيّا عليه السلام مَوتُ الأَشتَرِ قالَ : إنّا للّهِِ وإنّا إلَيهِ راجِعونَ ، وَالحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمينَ ، اللّهُمَّ إنّي أحتَسِبُهُ عِندَكَ ، فَإِنَّ مَوتَهُ مِن مَصائِبِ الدَّهرِ ، فَرَحِمَ اللّهُ مالِكا ، فَقَد وَفى بِعَهدِهِ ، وقَضى نَحبَهُ ، ولَقِيَ رَبَّهُ ، مَعَ أنّا قَد وَطَّنّا أنفُسَنا عَلى أن نَصبِرَ عَلى كُلِّ مُصيبَةٍ بَعدَ مُصابِنا بِرَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَإِنَّها أعظَمُ المَصائِبِ . ۵

1.في المصدر : «قيداً» ، والصحيح ما أثبتناه كما في جامع الرواة نقلاً عن المصدر .

2.رجال الكشّي : ج۱ ص۲۸۳ الرقم ۱۱۸ ، رجال ابن داوود : ص۱۵۷ الرقم ۱۲۵۴ ، جامع الرواة : ج ۲ ص ۳۷ .

3.الغارات : ج ۱ ص ۲۶۵ ، الأمالي للمفيد : ص ۸۳ ح ۴ ، الاختصاص : ص ۸۳ كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج ۸۲ ص ۱۳۰ ح ۹ .

4.الاختصاص : ص ۸۱ ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۵۹۱ ح ۷۳۵ .

5.الغارات : ج ۱ ص ۲۶۴ ، الأمالي للمفيد : ص ۸۳ ح ۴ نحوه .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35165
صفحه از 580
پرینت  ارسال به