509
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

۳۰۶۷.المناقب ، ابن مغازلىـ به نقل از عبّاد بن عبد اللّه ـ: شنيدم على عليه السلام مى فرمود : «هيچ آيه اى در كتاب خداوند عز و جل نازل نشده ، جز آن كه مى دانم كِى و درباره چه كسى نازل شده است و هيچ مردى از قريش نيست، جز آن كه درباره او آيه اى از كتاب خدا نازل شده است كه او را به بهشت يا دوزخ مى كشانَد».
كسى برخاست و گفت : اى امير مؤمنان! درباره تو چه آيه اى نازل شده است؟
فرمود : «اگر در ميان جمع از من نپرسيده بودى، به تو پاسخ نمى دادم.مگر آيه: «آيا كسى كه از جانب پروردگارش بر حجّتى روشن است و شاهدى از او در پى اوست ...» را نخوانده اى؟ پيامبر خدا بر حجّتى روشن از جانب پروردگارش است و من شاهدى از اويم ، از پى او و تابع اويم . سوگند به خدا، ويژگى هايى را كه خداوند عز و جل به ما اهل بيت اختصاص داده ، بدانيد براى من دوست داشتنى تر از تمامى زرهاى سرخ و نقره هاى سفيد روى زمين است.

۳۰۶۸.تذكرة الخواصـ به نقل از زادان ـ: از على عليه السلام شنيدم كه مى فرمود : «سوگند به آن كه دانه را شكافت و زندگان را آفريد، اگر برايم مَسندى نهاده شود، در ميان اهل تورات با تورات و در ميان انجيليان با انجيل و در ميان زبوريان با زبور و در ميان اهل قرآن با قرآنشان داورى مى كنم. سوگند به آن كه جانم در دست اوست، هيچ فردى از قريش كه تيغ سلمانى بر سرش خورده نيست، ۱ مگر اين كه آيه اى كه او را به سوى بهشت مى رانَد يا به دوزخ مى كشاند، مى شناسم».
مردى گفت : اى امير مؤمنان! آيه اى كه درباره تو نازل شده، كدام است؟
فرمود : «آيه « آيا كسى كه از جانب پروردگارش بر حجّتى روشن است و شاهدى از او در پى اوست ...» . پيامبر خدا ، بر حجّت روشن اوست و من شاهدى از او» هستم.

1.اصطلاح «هر آن كه تيغ سلمانى بر سرش خورده است» ، در واقع يك ضرب المثل است و يكى از دو احتمال در منشأ پيدايش آن به نظر مى رسد: يا از مراسم عبادى تقصير و حلق در ايّام حج برگرفته شده است و يا از مراسم «عقيقه» براى فرزندان كه در بين عرب سابقه ديرينه اى داشته است. البته احتمال دوم ، قوى تر است. در هر صورت ، مراد از آن در اين جا ، عمومِ قريش است.


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
508

۳۰۶۷.المناقب لابن المغازلي عن عبّاد بن عبد اللّه :سَمِعتُ عَلِيّا عليه السلام يَقولُ : ما نَزَلَت آيَةٌ في كِتابِ اللّهِ جَلَّ وعَزَّ إلّا وقَد عَلِمتُ مَتى نَزَلَت ، وفيمَ اُنزِلَت . وما مِن قُرَيشٍ رَجُلٌ إلّا قَد نَزَلَت فيهِ آيَةٌ مِن كِتابِ اللّهِ تَسوقُهُ إلى جَنَّةٍ أو نارٍ .
فَقامَ إلَيهِ رَجُلٌ فَقالَ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، فَما نَزَلَت فيكَ ؟
فَقالَ عليه السلام : لَولا أنَّكَ سَأَلتَني عَلى رُؤوسِ المَلَأِ ما حَدَّثتُكَ ، أما تَقرَأُ : «أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ» ؟ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله عَلى بَيِّنَةٍ مِن رَبِّهِ ، وأنَا الشّاهِدُ مِنهُ ، أتلوهُ وأتَّبِعُهُ . وَاللّهِ لَاءِن تَعلَموا ۱ ما خَصَّنَا اللّهُ عَزَّ وجَلَّ بِهِ أهلَ البَيتِ أحَبُّ إلَيَّ مِمّا عَلَى الأَرضِ مِن ذَهَبَةٍ حَمراءَ ، أو فِضَّةٍ بَيضاءَ . ۲

۳۰۶۸.تذكرة الخواصّ عن زاذان :سَمِعتُهُ [عَلِيّا عليه السلام ]يَقولُ : وَالَّذي فَلَقَ الحَبَّةَ وبَرَأَ النَّسَمَةَ ، لَو ثُنِيَت لي وِسادَةٌ لَحَكَمتُ بَينَ أهلِ التَّوراةِ بِتَوراتِهِم ، وبَينَ أهلِ الإِنجيلِ بِإِنجيلِهِم ، وأهلِ الزَّبورِ بِزَبورِهِم ، وبَينَ أهلِ الفُرقانِ بِفُرقانِهِم . وَالَّذي نَفسي بِيَدِهِ ، ما مِن رَجُلٍ مِن قُرَيشٍ جَرَت عَلَيهِ المَواسي ۳ إلّا وأنَا أعرِفُ لَهُ آيَةً تَسوقُهُ إلَى الجَنَّةِ أو تَقودُهُ إلَى النّارِ .
فَقالَ لَهُ رَجُلٌ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، فَما آيَتُكَ الَّتي اُنزِلَت فيكَ ؟
فَقالَ : «أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ» ، فَرَسولُ اللّهِ عَلى بَيِّنَةٍ ، وأنَا شاهِدٌ مِنهُ . ۴

1.في المصدر : «تعلمون» ، والصحيح ما أثبتناه .

2.المناقب لابن المغازلي : ص ۲۷۰ ح ۳۱۸ .

3.المواسي : جمع مُوسى الحديد ؛ وهو ما يُحلق به (لسان العرب : ج ۱۵ ص ۳۹۱ «وسي») .

4.تذكرة الخواصّ : ص ۱۶ ؛ تفسير الحبري : ص ۲۷۷ ح ۳۶ ، تفسير فرات : ص ۱۸۸ ح ۲۳۹ ، بصائر الدرجات : ص ۱۳۲ ح ۲ عن الأصبغ بن نباتة وكلّها نحوه وراجع الأمالي للطوسي : ص ۳۷۱ ح ۸۰۰ وتفسير فرات : ص ۱۸۷ ح ۲۳۸ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35363
صفحه از 580
پرینت  ارسال به