347
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

۵ / ۱ ـ ۳

آيا با تو نيكى نكردم؟

۲۹۵۷.تاريخ الطبرىـ به نقل از اسماعيل بن راشد ـ: على عليه السلام فرمود: «آن مرد (ابن ملجم) را بياوريد». او را نزد على عليه السلام آوردند. سپس فرمود: «اى دشمن خدا! آيا به تو نيكى نكرده بودم؟».
گفت: چرا.
فرمود: «پس چه چيزى تو را بر اين كار وا داشت؟».
گفت: چهل روز تيغ خود را تيز كردم و از خدا خواستم كه با آن ، بدترينِ خلقش كشته شود!
حضرت فرمود: «جز اين نمى بينم ، كه با همين تيغ كشته مى شوى و تو را نمى بينم ، جز اين كه از بدترين خلقِ خدايى».

۵ / ۲

خطاب اُمّ كلثوم به ابن مُلجَم

۲۹۵۸.تاريخ الطبرىـ به نقل از اسماعيل بن راشد ـ: مردم به حضور حسن عليه السلام آمدند و از حادثه اى كه براى على عليه السلام پيش آمده بود ، بى تاب بودند . در همان حال كه ابن ملجم هم دست بسته در برابرش بود، امّ كلثوم دختر على عليه السلام با گريه خطاب به او گفت: اى دشمن خدا! پدرم را باكى نيست [ و بهبود خواهد يافت ] . خدا تو را خوار مى كند.
گفت: پس بر چه كس گريه مى كنى؟ به خدا سوگند، شمشير را به هزار [ درهم ] خريدم و با هزار [ درهم ]آن را زهراگين كردم . اگر اين ضربت بر همه اهل شهر وارد مى شد، يكى هم زنده نمى ماند.


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
346

۵ / ۱ ـ ۳

ألَم اُحسِن إلَيكَ ؟ !

۲۹۵۷.تاريخ الطبري عن إسماعيل بن راشد :قالَ عَلِيٌّ : عَلَيَّ بِالرَّجُلِ [ابنِ مُلجَمٍ] ، فَاُدخِلَ عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ : أي عَدُوَّ اللّهِ ، أ لَم اُحسِن إلَيكَ ؟ ! قالَ : بَلى ، قالَ : فَما حَمَلَكَ عَلى هذا ؟ قالَ : شَحَذتُهُ أربَعينَ صَباحا ، وسَألتُ اللّهَ أن يَقتُلَ بِهِ شَرَّ خَلقِهِ ، فَقالَ عليه السلام : لا أراكَ إلّا مَقتولاً بِهِ ، ولا أراكَ إلّا مِن شَرِّ خَلقِهِ . ۱

۵ / ۲

خِطابُ اُمِّ كُلثومٍ لِابنِ مُلجَمٍ

۲۹۵۸.تاريخ الطبري عن إسماعيل بن راشد :إنَّ النّاسَ دَخَلوا عَلَى الحَسَنِ فَزِعينَ لِما حَدَثَ مِن أمرِ عَلِيٍّ ، فَبَينَما هُم عِندَهُ وَابنُ مُلجَمٍ مَكتوفٌ بَينَ يَدَيهِ إذ نادَتهُ اُمُّ كلثُومٍ بِنتُ عَلِيٍّ وهِيَ تَبكي : أي عَدُوَّ اللّهِ ! لا بَأسَ عَلى أبي ، وَاللّهُ مُخزيكَ ، قالَ : فَعَلى مَن تَبكينَ ؟ وَاللّهِ لَقَدِ اشتَرَيتُهُ بِأَلفٍ ، وسَمَمتُهُ بِأَلفٍ ، ولَو كانَت هذِهِ الضَّربَةُ عَلى جَميعِ أهلِ المِصرِ ما بَقِيَ مِنهُم أحَدٌ . ۲

1.تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۱۴۵ ، المعجم الكبير : ج ۱ ص ۹۹ ح ۱۶۸ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۴۳۵ ، مقتل أمير المؤمنين : ص ۳۰ ح ۶ عن عمر بن عبد الرحمن بن نفيع بن جعدة بن هبيرة ، المناقب للخوارزمي : ص ۳۸۳ ح ۴۰۱ ، البداية والنهاية : ج ۷ ص ۳۲۸ .

2.تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۱۴۶ ، المعجم الكبير :ج ۱ ص ۹۹ ح ۱۶۸ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۴۳۶ ، مقاتل الطالبيّين : ص ۴۹ عن عبد اللّه بن محمّد الأزدي ؛ الإرشاد : ج ۱ ص ۲۱ كلاهما نحوه وراجع الطبقات الكبرى : ج ۳ ص ۳۷ واُسد الغابة : ج ۴ ص ۱۱۳ الرقم ۳۷۸۹ والكامل للمبرّد : ج ۳ ص ۱۱۱۹ وتاريخ دمشق : ج ۴۲ ص ۵۵۹ . اختلفوا هل ضربه في الصلاة أو قبل الدخول فيها؟ وهل استخلف من أتمّ بهم الصلاة أو هو أتمّها؟ والأكثر أنّه استخلف جعدة بن هبيرة فصلّى بهم تلك الصلاة (راجع الاستيعاب : ج ۳ ص ۲۱۹ الرقم ۱۸۷۵ والرياض النضرة : ج ۳ ص ۲۳۶) .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35270
صفحه از 580
پرینت  ارسال به