297
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

مجموع اين تناقض ها ساختگى بودن اصل داستان را تأييد مى كند. گويا داستان قطام را ساخته و به كار آن سه تن پيوند داده اند تا بيشتر در ذهن ها جاى گيرد. ۱
به نظر مى رسد براى آن كه پژوهشگر در ريشه يابى جريان توطئه ترور امام عليه السلام و شناسايى عوامل آن به حقيقتْ نزديك شود ، بايد نقش هر يك از خوارج، معاويه و قطام را در قتل امام عليه السلام به طور جداگانه مورد بررسى قرار دهد:

۱ . نقش خوارج

نقش شمارى از خوارج در توطئه قتل امام عليه السلام از مسلّمات تاريخ اسلام و غيرقابل انكار است. خود خوارج نيز به اين مطلبْ اذعان داشتند و بعضا آن را مى ستودند . عمران بن حطّان در ستايش از اقدام ابن ملجم ، چنين سروده است:
چه ضربتى از پروا پيشه! كه اراده نكرده بودجز رسيدن به رضايت خداى صاحب عرش را.
من روزى كه از او ياد مى كنم، از نظر وزنه عملاو را نزد خداوند ، برترينِ مردم مى پندارم. ۲
همچنين ابن ابى ميّاس مرادى مى گويد:
ما بوديم كه ابو الحسن حيدر را ضربت زديم ، و فرقش شكافت .
ما بوديم كه با ضربت شمشيرى كه فرا رفت و با صلابت فرود آمد حكومت او را از نظامش برون آورديم .
بزرگانى هستيم در سحرگاه و عزيزانى هستيم آن گاه كه مرگ ، جامه و رداى مرگ به بركند.

1.على از زبان على : ص ۱۶۲.

2.شرح نهج البلاغة : ج ۵ ص ۹۳ .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
296

به نام قطام و با همكارى وردان بن مجالد و شبيب بن بجره، نيّت پليد خود را عملى ساخت و امام على عليه السلام را به قتل رساند.
آنچه ذكر شد ، مى توان گفت تقريبا مورد اتّفاق همه مورّخان اسلامى است؛ اما آيا به راستى داستانْ چنين بوده است و يا حقيقت ، چيزى ديگر است؟ آيا همان طور كه در متون تاريخى آمده است ، خوارجْ طراح اصلى ترور امام عليه السلام بوده اند و معاويه هيچ نقشى در آن نداشته است؟ آيا داستانسرايى هايى كه در ارتباط با نقش قطام در ترور امام شده است ، صحت دارد؟ و يا آن كه طراح اصلى ترور امام عليه السلام معاويه بوده و همه آنچه در تاريخ درباره عاملان ترور امام عليه السلام آمده ، ساختگى است و براى تبرئه كردن معاويه از قتل آن حضرت، جعل شده است؟
برخى از تاريخ نويسان معاصر ، طرفدار فرضيه اخير هستند و اصولاً دخالت خوارج را در قتل امام عليه السلام انكار مى كنند. دكتر سيّد جعفر شهيدى ، ضمن اشاره به اين نظريه مى نويسد:
من نمى خواهم همانند تاريخ نويس معاصر اباضى، شيخ سليمان يوسف بن داوود بگويم خوارج ، ياران على عليه السلام بودند و در كشتن او شركت نداشتند و قبيله بنى مراد ـ كه ابن ملجم از آنان بود ـ در شمار خوارج نيست و داستان پسر ملجم و آن دو تن ديگر ، برساخته قصه پردازان معاويه است تا حقيقت را بر مردم نهان سازند. بر چند جاى كتاب او، هم در حضور وى در الجزيره خُرده گرفتم و هم در نامه به وى نوشتم؛ امّا اگر كسى بگويد توطئه شهادت على عليه السلام چنان كه بر زبان ها افتاده است نيست، گفته اش را چندان دور از حقيقت نمى دانم. ۱
و نيز پس از نقد برخى از متونى كه در شرح نقش قُطام در توطئه ترور آن حضرت است، مى نويسد:

1.على از زبان على : ص ۱۶۰.

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35134
صفحه از 580
پرینت  ارسال به