159
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

۲۸۵۵.الإرشاد:چون به على عليه السلام خبر رسيد كه ضحّاك به قيس شبيخون زده و ابن عميس را كشته است، فرمود: «اى كوفيان! به سوى بنده شايسته و سربازان خودتان كه تعدادى از آنان كشته شده اند ، بيرون شويد . بيرون رويد و با دشمنشان بجنگيد و اگر اهل كاريد، از حريم خود دفاع كنيد».
پاسخ ضعيفى به او دادند. امام عليه السلام از آنان ناتوانى و سستى ديد . آن گاه فرمود: «به خدا سوگند ، دوست داشتم در مقابل هر هشت نفر از شما يكى از آنان را داشتم! واى بر شما! با من بيرون آييد و آن گاه اگر خواستيد، از دور من فرار كنيد! به خدا سوگند ، با اين نيّت و بصيرتم، از ديدار پروردگارم ناخرسند نيستم و اگر كشته شوم، برايم آسايشى بزرگ و گشايشى از هم صحبتى و برخورد و مدارا با شماست، آن گونه كه با شتران تازه كار آبكش يا با جامه هاى پوسيده مدارا مى كنند كه هر طرفش را مى دوزند، طرف ديگرش بر تن صاحب جامه پاره مى شود».

۲۸۵۶.امام على عليه السلامـ پس از آن كه ضحّاك بن قيس، رفيق معاويه، پس از ماجراى حكميّت ، بر حاجيان شبيخون زد و حضرت على عليه السلام ياران خود را به خاطر آنچه در اطراف پديد آمده بود، به مبارزه تشويق كرد ـ: اى مردمى كه بدن هايتان جمع، ولى خواسته هايتان مختلف است! سخنتان صخره هاى سخت را سست مى سازد؛ ولى كارتان دشمنان را به طمع مى اندازد. در مجالسْ چنين و چنان مى گوييد، ولى جنگ كه پيش مى آيد ، مى گوييد: حِيدى حياد! (يعنى : اى جنگ! از من دور شو) . كسى كه شما را به يارى خوانْد، عزّت نيافت و هر كه با شما سر و كار داشت ، نياسود . عذرها و بهانه هايى با گم راهى ها آورديد! از من خواستيد كه به تأخير اندازم، همچون بدهكارى كه [ بازپرداخت ]بدهى خود را بى جهت به تأخير مى اندازد.
خوار و ذليل نمى تواند جلوى ستم را بگيرد و حق را هم جز با جدّيت نتوان گرفت. پس از خانه هاى خود، مى خواهيد از كدام خانه دفاع كنيد؟ و پس از من با كدام پيشوا به جهاد مى رويد؟ به خدا سوگند، فريب خورده كسى است كه شما فريبش داده ايد. كسى كه با شما بخواهد برنده شود، به خدا سوگند ، با ناكام ترين تير، كامياب شده است و هركس با شما بخواهد به دشمن تيراندازد، با تير شكسته تير انداخته است.
به خدا سوگند ، چنان شده ام كه نه سخنتان را باور مى كنم و نه اميد به يارى شما دارم و نه مى توانم با شما دشمن را تهديد كنم. شما را چه مى شود؟ داروى دردتان چيست؟ درمان شما چگونه است؟ دشمنان نيز مردانى مثل شمايند. آيا سخنى مى گوييد بدون آگاهى، و غفلتى داريد بدون پارسايى ، و طمعى به غير حق؟!».


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
158

۲۸۵۵.الإرشادـ لَمّا بَلَغَ عَلِيّا عليه السلام غارَةُ الضَّحّاكِ بنِ قَيسٍ وقَتلُهُ ابنَ عُمَيسٍ ـ: يا أهلَ الكوفَةِ ! اُخرُجوا إلَى العَبدِ الصّالِحِ وإلى جَيشٍ لَكُم قَد اُصيبَ مِنهُ طَرَفٌ ، اُخرُجوا فَقاتِلوا عَدُوَّكُم ، وَامنَعوا حَريمَكُم إن كُنتُم فاعِلينَ .
قالَ : فَرَدّوا عَلَيهِ رَدّا ضَعيفا ، ورَأى مِنهُم عَجزا وفَشَلاً .
فَقالَ : وَاللّهِ لَوَدِدتُ أنَّ لي بِكُلِّ ثَمانِيَةٍ مِنكُم رَجُلاً مِنهُم ، وَيحَكُم ! اُخرُجوا مَعي ثُمَّ فِرّوا عَلَيَّ إن بَدا لَكُم ، فَوَاللّهِ ما أكرَهُ لِقاءَ رَبّي عَلى نِيَّتي وبَصيرَتي ، وفي ذلِكَ رَوحٌ لي عَظيمٌ ، وفَرَجٌ مِن مُناجاتِكُم ومُقاساتِكُم ومُداراتِكُم مِثلَ ما تُدارَى البِكارُ العَمِدَةُ أوِ الثِّيابُ المُتَهَتِّرَةُ ، كُلَّما خِيطَت مِن جانِبٍ تَهَتَّكَت مِن جانِبٍ عَلى صاحِبِها . ۱

۲۸۵۶.الإمام عليّ عليه السلامـ مِن كَلامٍ لَهُ بَعدَ غارَةِ الضَّحّاكِ بنِ قَيسٍ صاحِبِ مُعاوِيَةَ عَلَى الحاجِّ بَعدَ قِصَّةِ الحَكَمَينِ وفيها يَستَنهِضُ أصحابَهُ لِما حَدَثَ فِيالأَطرافِ ـ:أيُّهَا النّاسُ المُجتَمِعَةُ أبدانُهُم ، المُختَلِفَةُ أهواؤُهُم ، كَلامُكُم يُوهِي الصُّمَّ الصَّلابِ ، وفِعلُكُم يُطمِعُ فيكُمُ الأَعداءَ ؛ تَقولونَ فِي المَجالِسِ كَيتَ وكَيتَ ، فَإِذا جاءَ القِتالُ قُلتُم : حِيدي حَيادِ ۲ .
ما عَزَّت دَعوَةُ مَن دَعاكُم ، ولَا استَراحَ قَلبُ مَن قاساكُم ، أعاليلُ بِأَضاليلَ ، وسَأَلتُمونِيَ التَّطويلَ ، دِفاعَ ذِي الدَّينِ المَطولِ ، لا يَمنَعُ الضَّيمَ الذَّليلُ ، ولا يُدرَكُ الحَقُّ إلّا بِالجِدِّ .
أيَّ دارٍ بَعدَ دارِكُم تَمنَعونَ ، ومَعَ أيِّ إمامٍ بَعدي تُقاتِلونَ ؟ المَغرورُ وَاللّهِ مَن غَرَرتُموهُ .
ومَن فازَ بِكُم فَقَد فازَ ـ وَاللّهِ ـ بِالسَّهمِ الأَخيَبِ ، ومَن رَمى بِكُم فَقَد رمى بِأَفوَقِ ۳ ناصِلٍ ، أصبَحتُ وَاللّهِ لا اُصدِّقُ قَولَكُم ، ولا أطمَعُ في نَصرِكُم ، ولا اُوعِدُ العَدُوَّ بِكُم ، ما بالُكُم ؟ ما دَواؤُكُم ؟ ما طِبُّكم ؟ القَومُ رِجالٌ أمثالُكُم ، أ قَولاً بِغَيرِ عِلمٍ ، وغَفلةً مِن غَيرِ وَرَعٍ ، وطَمَعا في غَيرِ حَقٍّ ؟ ۴

1.الإرشاد : ج ۱ ص ۲۷۱ ، الغارات : ج ۲ ص ۴۲۳ عن أبي روق عن أبيه ؛ أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۱۹۸ كلاهما نحوه وراجع تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۱۹۵ .

2.حِيدِي : أي مِيلي . وحَيَادِ بوَزن قَطَامِ (النهاية : ج ۱ ص ۴۶۶ «حيد») .

3.أي رَمَى بسَهم مُنكسر الفُوْق لا نَصلَ فيه . والفُوْق : مَوضع الوَتَر منه (النهاية : ج ۳ ص ۴۸۰ «فوق») .

4.نهج البلاغة : الخطبة ۲۹ ، الإرشاد : ج ۱ ص ۲۷۳ ، الأمالي للطوسي : ص ۱۸۰ ح ۳۰۲ ؛ أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۱۵۴ كلاهما عن جندب بن عبد اللّه الأزدي ، البيان والتبيين : ج ۲ ص ۵۶ ، الإمامة والسياسة : ج ۱ ص ۱۷۱ كلّها نحوه إلى «لا أطمع في نصركم» .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35267
صفحه از 580
پرینت  ارسال به