65
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

۲۸۰۵.الغاراتـ به نقل از مغيره ضبّى ـ: معاويه، غلامى از آل عمر را به دسيسه براى كشتن مالك اشتر گماشت. آن غلام، پيوسته نزد مالك، از فضايل على عليه السلام و بنى هاشم سخن مى گفت، تا آن كه اعتماد مالك را جلب كرد و به او انس گرفت. روزى مالك اشتر از بار و بنه خود جلو افتاد، يا بار و بنه اش جلوتر بود. تشنه شد و آب خواست. آن غلام گفت: آيا ميل به شربت قاووت دارى، خدا برايت خير پيش آورد؟ و شربتى زهرآلود از قاووت به او نوشاند و او مُرد.
راوى گويد: چون معاويه غلام عمر را به دسيسه بر ضد مالك وا داشت، به مردم شام گفت: مالك اشتر را نفرين كنيد. آنان هم نفرين كردند. چون خبر مرگ مالك به او رسيد، گفت: مى بينيد خداوند چگونه دعايتان را پذيرفت؟!

۲۸۰۶.الاختصاصـ به نقل از عبد اللّه بن جعفر ـ: معاويه جاسوسى در مصر داشت به نام مسعود بن جرجه. چون مرگ مالك اشتر را در نامه اى به معاويه گزارش داد، معاويه در ميان ياران خود به سخنرانى پرداخت و گفت: على دو دست داشت . يكى در جنگ صِفّين قطع شد ـ مقصودش عمّار بود ـ و ديگرى امروز.
مالك اشتر عازم مصر بود كه از اَيله گذشت. نافع، غلام عثمان همراهش شد و به او خدمت و لطف بسيار كرد، تا آن كه مالك از او خوشش آمد و به او اطمينان كرد. چون در قلزم فرود آمد، شربتى از عسل كه زهرآلود بود برايش فراهم ساخت. مالك از آن نوشيد و مُرد.
معاويه گفت : آگاه باشيد كه خداوند، سپاهيانى از عسل دارد!


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
64

۲۸۰۵.الغارات عن مغيرة الضبّي :إنَّ مُعاوِيَةَ دَسَّ لِلأَشتَرِ مَولىً لِالِ عُمَرَ ، فَلَم يَزَلِ المَولى يَذكُرُ لِلأَشتَرِ فَضلَ عَلِيٍّ وبَني هاشِمٍ حَتَّى اطمَأَنَّ إلَيهِ الأَشتَرُ ، وَاستَأنَسَ بِهِ ، فَقَدَّمَ الأَشتَرُ يَوما ثِقلَهُ أو تَقَدَّمَ ثِقلَهُ فَاستَسقى ماءً ، فَقالَ لَهُ مَولى عُمَرَ : هَل لَكَ ـ أصلَحَكَ اللّهُ ـ في شَربَةِ سَويقٍ ؟ فَسَقاهُ شَربَةَ سَويقٍ فيها سَمٌّ ، فَماتَ .
قالَ : وقَد كانَ مُعاوِيَةُ قالَ لِأَهلِ الشّامِ لَمّا دَسَّ إلَيهِ مَولى عُمَرَ : اُدعوا عَلَى الأَشتَرِ ، فَدَعَوا عَلَيهِ ، فَلَمّا بَلَغَهُ مَوتُهُ ، قالَ : أ لا تَرَونَ كَيفَ استُجيبَ لَكُمَ ! ۱

۲۸۰۶.الاختصاص عن عبد اللّه بن جعفر :كان لِمُعاوِيَةَ بِمِصرَ عَينٌ يُقالُ لَهُ:مَسعودُ بنُ جَرَجَةَ،فَكَتَبَ إلى مُعاوِيَةَ بِهَلاكِ الأَشتَرِ ، فَقامَ مُعاوِيَةُ خَطيبا في أصحابِهِ فَقالَ : إنَّ عَلِيّا كانَت لَهُ يَمينانِ ، قُطِعَت إحداهُما بِصفّينَ ـ يَعني عَمّارا ـ واُخرَى اليَومَ ؛ إنَّ الأَشتَرَ مَرَّ بِأَيلَةَ مُتَوَجِّها إلى مِصرَ ، فَصَحِبَهُ نافِعٌ مَولى عُثمانَ ، فَخَدَمَهُ وألطَفَهُ حَتّى أعجَبَهُ ، وَاطمَأَنَّ إلَيهِ ، فَلَمّا نَزَلَ القُلزُمَ أحضَرَ ۲ لَهُ شَربَةً مِن عَسَلٍ بِسَمٍّ فَسَقاهُ ۳ فَماتَ ، ألا وإنَّ للّهِِ جُنودا مِن عَسَلٍ . ۴

1.الغارات : ج ۱ ص ۲۶۳ ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۵۵۵ ح ۷۲۲ ؛ شرح نهج البلاغة : ج ۶ ص ۷۶ .

2.في المصدر : «حاضر» ، والصحيح ما أثبتناه كما في معجم رجال الحديث نقلاً عن المصدر .

3.في المصدر : «فسقاها» ، والصحيح ما أثبتناه .

4.الاختصاص : ص ۸۱ ، معجم رجال الحديث : ج ۱۴ ص ۱۶۳ الرقم ۹۷۹۶ ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۵۹۱ ح ۷۳۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35325
صفحه از 580
پرینت  ارسال به