485
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

۷ / ۳

كراماتى كه نزد قبر او آشكار شده است

كراماتى كه كنار قبر امام على عليه السلام و در حرم شريف او آشكار شده است، بيش از آن است كه بخشى از آن در اين كتاب آيد، تا چه رسد كه در صدد شمارش همه آنها باشيم، كه نيازمند كتابى مستقل است و بلكه چند جلد مى شود. ليكن در اين جا به نمونه هايى از آنها اشاره مى شود:

۷ / ۳ ـ ۱

كرامت او درباره كمال الدين قمى

۳۰۵۱.إرشاد القلوبـ به نقل از كمال الدين غياث قمى ـ: به حرم مولايمان امير مؤمنان وارد شدم . سپس ايستادم . ميخى از ضريح مقدّس به قبايم گير كرد و آن را پاره كرد. خطاب به امير مؤمنان عرض كردم: من عوضِ اين را جز از تو نمى خواهم!
كنار من مردى از مخالفان مذهبم ايستاده بود . از روى استهزا گفت: به جاى آن يك قبا و عبا خواهد داد!
زيارتمان تمام شد . به حلّه آمديم. كمال الدين بن قشم ناصرى، براى كسى كه مى خواست به بغداد برود، قبا و عبايى آماده كرده بود. خادم وى بيرون آمد و از قول او گفت: كمال الدين قمى را صدا كنيد. من رفتم. دست مرا گرفت و به گنجينه برد و قبا و عبايى بر من پوشاند.
من بيرون آمدم و پيش ابن قشم رفتم كه بر او سلام كنم و دستش را ببوسم . نگاهى بر من انداخت كه ناخشنودى را از چهره اش شناختم. رو به خادم كرده، گفت: من فلانى را طلبيدم!
خادم گفت: شما كمال الدين قمى را طلبيديد. جماعت حاضر از هم نشينان امير هم شهادت دادند كه وى دستور داده است همين كمال الدين قمى حاضر شود .
گفتم: اى امير! اين خلعت را تو به من ندادى؛ بلكه امير مؤمنان به من بخشيد.
از من خواست كه ماجرا را بگويم. برايش حكايت كردم. به سجده افتاد و گفت: خداوند و پروردگار جهانيان را سپاس، كه خلعت به دست من داده شد!


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
484

۷ / ۳

ما ظَهَرَ عِندَ قَبرِهِ مِنَ الكَراماتِ

أقول : إنّ ما ظهر من الكرامات عند قبر الإمام علي عليه السلام وفي مشهده الشريف أكثر من أن يذكر جزء منه في هذا الكتاب ، فضلاً عن استقصائه ؛ فإنّه بحاجة إلى كتاب مستقلّ ، بل قد يكون ذا عدّة أجزاء . ولكن نشير هنا إلى عدّة نماذج منها :

۷ / ۳ ـ ۱

كَرامَةٌ لَهُ في حَقِّ كَمالِ الدّينِ القُمِّيِّ

۳۰۵۱.إرشاد القلوب عن كمال الدين غياث القمّي :دَخَلتُ حَضرَةَ مَولانا أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام ثُمَّ قُمتُ ، فَتَعَلَّقَ مِسمارٌ مُنَ الضَّريحِ المُقَدَّسِ في قَبائي فَخَرَّقَهُ ، فَقُلتُ مُخاطِباً لِأَميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام : ما أعرِفُ عِوَضَ هذا إلّا مِنكَ .
وكانَ إلى جانِبي رَجُلٌ رَأيُهُ غَيرُ رَأيي ، فَقالَ مُستَهزِئاً : ما يُعطيكَ عِوَضَهُ إلّا قَباءً ورِداءً ! وَانفَصَلنا عَنِ الزِّيارَةِ وجِئنا إلَى الحِلَّةِ ، وكانَ كَمالُ الدّينِ بنُ قِشمٍ النّاصِرِيُّ هَيَّأَ لِشَخصٍ يُريدُ أن يُنفِذَهُ إلى بَغدادَ قَباءً ورِداءً ، فَخَرَجَ الخادِمُ عَلى لِسانِ ابنِ قِشمٍ وقالَ : اُطلُبوا كَمالَ الدّينِ القُمِّيَّ ، فَجِئتُ وأخَذَ بِيَدي إلَى الخَزانَةِ وألبَسَني قَباءً ورِداءً ، فَخَرَجتُ ودَخَلتُ حَتّى اُسَلِّمَ عَلَى ابنِ قِشمٍ واُقَبِّلُ كَفَّهُ ، فَنَظَرَ إلَيَّ نَظَراً عَرَفتُ الكَراهِيَةَ في وَجهِهِ ، وَالتَفَتَ إلَى الخادِمِ وقالَ لَهُ : طَلَبتُ فُلاناً ! فَقالَ الخادِمُ : إنَّما طَلَبتُ كَمالَ الدّينِ القُمِّيَّ ، فَشَهِدَ الجَماعَةُ الَّذينَ هُم جُلَساءُ الأَميرِ أنَّهُ [أمَرَ ۱ ]بِحُضورِ كَمالِ الدّينِ القُمِّيِّ المَذكورِ .
فَقُلتُ : أيُّهَا الأَميرُ ، ما خَلَعتَ أنتَ عَلَيَّ هذِهِ الخَلعَةَ بَل أميرُ المُؤمِنينَ خَلَعَني ، فَالتَمَسَ مِنِّي الحِكايَةَ ، فَحَكَيتُ لَهُ ، فَخَرَّ ساجِداً وقالَ : الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمينَ إذ كانَتِ الخَلعَةُ عَلى يَدي . ۲

1.ما بين المعقوفين أثبتناه من بحار الأنوار .

2.إرشاد القلوب : ص ۴۳۷ ، بحار الأنوار : ج ۴۲ ص ۳۱۶ ح ۳ نحوه .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35151
صفحه از 580
پرینت  ارسال به