395
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

۲۹۹۳.الإرشادـ به نقل از حبّان بن على عنزى، از غلامى آزاد شده على عليه السلام ـ: چون وفات امير مؤمنان فرا رسيد، به حسن و حسين عليهماالسلام فرمود: «وقتى كه من مُردم، مرا درون تابوتم بگذاريد. سپس تابوت مرا بيرون آوريد. عقب تابوت را برداريد، كه جلوى آن را برمى دارند. سپس مرا به «غَريَّين» ۱ ببريد. آن جا سنگ سفيد نورافشانى را خواهيد ديد. آن جا را حفر كنيد. در آن جا تخته چوبى مى بينيد. مرا آن جا دفن كنيد».
چون وفات يافت، او را بيرون برديم و عقب تابوت را برداشتيم و جلوى آن بلند شده بود. صداى زمزمه و خِش خِش مى شنيديم، تا به غريّين رسيديم. آن جا سنگ سفيد نورافشانى بود . آن جا را كنديم . به تخته چوبى برخورديم كه بر آن نوشته بود: «از آنچه نوح براى على بن ابى طالب آماده كرده است».
پس او را در آن دفن كرديم و از اين كه خداوند، امير مؤمنان را مورد اكرام قرار داده، خوش حال برگشتيم. گروهى از شيعه به ما پيوستند كه در نماز بر آن حضرت حضور نيافته بودند. آنچه را كه گذشت و اكرام الهى را نسبت به امير مؤمنان به آنان خبر داديم. گفتند: دوست داريم آنچه را شما از قضيّه او ديديد، ما هم به چشم خود ببينيم. به آنان گفتيم: طبق وصيّت خود آن حضرت، نشانه هاى محلّ دفن را محو كرديم. رفتند و برگشتند و گفتند كه آن جا را كاويدند، ولى چيزى نيافتند.

۶ / ۲

خطبه امام حسن پس از پدرش

۲۹۹۴.تاريخ الطبرىـ به نقل از خالد بن جابر ـ: شنيدم حسن عليه السلام پس از كشته شدن على عليه السلام به خطبه ايستاد و فرمود: «ديشب مردى را كشتيد، در شبى كه قرآن نازل شده و در اين شب، عيسى بن مريم عليهماالسلام به آسمان رفته است و در اين شب، يوشع بن نون، وصىّ موسى عليه السلام كشته شده است. به خدا سوگند ، كسى پيش از او به اين شرافت دست نيافته و آيندگان نيز اين شرافت را نخواهند يافت. به خدا سوگند، پيامبر خدا او را به جنگ مى فرستاد، در حالى كه جبرئيل در سمت راست او و ميكائيل در سمت چپ او بود. به خدا ، درهم و دينارى از خود به جا نگذاشت، مگر هشتصد (يا هفتصد) درهم كه آن را براى [خريدنِ] خادم ذخيره كرده بود».

1.غريّين ، دو بنا مثل صومعه در پشت كوفه بود (معجم البلدان : ج ۴ ص ۱۹۶) .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
394

۲۹۹۳.الإرشاد عن حبّان بن عليّ العنزي عن مولىً لعليّ عليه السلام :لَمّا حَضَرَت أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام الوَفاةُ قالَ لِلحَسَنِ وَالحُسَينِ عليهماالسلام : إذا أنَا مُتُّ فَاحمِلاني عَلى سَريري ، ثُمَّ أخرِجاني وَاحمِلا مُؤَخَّرَ السَّريرِ ؛ فَإِنَّكُما تُكفيانِ مُقَدَّمَهُ ، ثُمَّ ائتِيا بِيَ الغَرِيَّينِ ؛ فَإِنَّكُما سَتَرَيانِ صَخرَةً بَيضاءَ تَلمَعُ نورا ، فَاحتَفِرا فيها ؛ فَإِنَّكُما تَجِدانِ فيها ساجَةً ، فَادفِناني فيها .
قالَ : فَلَمّا ماتَ أخرَجناهُ وجَعَلنا نَحمِلُ مُؤَخَّرَ السَّريرِ ونُكفى مُقَدَّمَهُ ، وجَعَلنا نَسمَعُ دَويّا وحَفيفا حَتّى أتَينَا الغَرِيَّينِ ، فَإِذا صَخرَةٌ بَيضاءَ تَلمَع نورا ، فَاحتَفَرنا فَإِذا ساجَةٌ مَكتوبٌ عَلَيها : «مِمَّا ادَّخَرَ نوحٌ لِعَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ» . فَدَفَنّاهُ فيها ، وَانصَرَفنا ونَحنُ مَسرورونَ بِإِكرامِ اللّهِ لِأَميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام ، فَلَحِقَنا قَومٌ مِنَ الشّيعَةِ لَم يَشهَدوا الصَّلاةَ عَلَيهِ ، فَأَخبَرناهُم بِما جَرى وبِإِكرامِ اللّهِ أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام فَقالوا : نُحِبُّ أن نُعايِنَ مِن أمرِهِ ما عايَنتُم . فَقُلنا لَهُم : إنَّ المَوضِعَ قَد عُفِّيَ أثَرُهُ بِوَصِيَّةٍ مِنهُ عليه السلام ، فَمَضَوا وعادوا إلَينا فَقالوا : إنَّهُمُ احتَفَروا فَلَم يَجِدوا شَيئا . ۱

۶ / ۲

خُطبَةُ الإِمامِ الحَسَنِ بَعدَ أبيهِ

۲۹۹۴.تاريخ الطبري عن خالد بن جابر :سَمِعتُ الحَسَنَ يَقولُ ـ لَمّا قُتِلَ عَلِيٌّ عليه السلام وقَد قامَ خَطيبا ، فَقالَ ـ : لَقَد قَتَلتُمُ اللَّيلَةَ رَجُلاً في لَيلَةٍ فيها نَزَلَ القُرآنُ ، وفيها رُفِعَ عيسَى بنُ مَريَمَ عليهاالسلام ، وفيها قُتِلَ يوشَعُ بنُ نونٍ فَتى موسى عليهماالسلام .
وَاللّهِ ما سَبَقَهُ أحَدٌ كانَ قَبلَهُ ، ولا يُدرِكُهُ أحَدٌ يَكونُ بَعدَهُ ، وَاللّهِ إن كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله لَيَبعَثُهُ فِي السَّرِيَّةِ وجَبريلُ عَن يَمينِهِ وميكائيلُ عَن يَسارِهِ ، وَاللّهِ ما تَرَكَ صَفراءَ ولا بَيضاءَ إلّا ثَمانُمِئَةٍ ـ أو سَبعُمِئَةٍ ـ أرصَدَها لِخادِمِهِ . ۲

1.الإرشاد : ج ۱ ص ۲۳ ، إعلام الورى : ج ۱ ص ۳۹۳ ، فرحة الغري : ص ۳۶ عن حسّان بن عليّ القسري عن مولى لعليّ عليه السلام ، روضة الواعظين : ص ۱۵۲ وراجع الخرائج والجرائح : ج ۱ ص ۲۳۴ ح ۷۸ .

2.تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۱۵۷ ، مقتل أمير المؤمنين : ص ۹۵ ح ۸۸ عن جابر وفيه إلى «فتى موسى» ؛ روضة الواعظين : ص ۱۵۴ عن حبيب بن عمرو نحوه .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35155
صفحه از 580
پرینت  ارسال به