۵ / ۳
ديدار پزشك
۲۹۵۹.مقاتل الطالبيّينـ به نقل از عمر بن تميم و عمرو بن ابى بكار ـ: چون على عليه السلام ضربت خورد، همه پزشكان كوفه را براى او گرد آوردند . هيچ كس از آنان از اثير بن عمرو بن هانى سكونى نسبت به جراحت او داناتر نبود. او طبيبِ مداواگر و صاحب كرسى بود و جراحت ها را درمان مى كرد و از جمله چهل جوانى بود كه خالد بن وليد ، آنان را در «عين التمر» به اسارت گرفته بود. چون اثير به زخم امير مؤمنان نگاه كرد، ريه گرم گوسفندى طلبيد و از آن رگى بيرون كشيد و آن را در شكاف زخم گذاشت ، سپس بيرون آورد كه سفيدى مغز بر آن بود. گفت: اى امير مؤمنان، وصيّت خود را بكن . ضربت دشمن خدا به مغز سرت رسيده است.
۵ / ۴
وصيّت هاى امام
۲۹۶۰.تاريخ دمشقـ به نقل از عقبة بن ابى صهباء ـ: چون ابن ملجم؛ على عليه السلام را ضربت زد، حسن عليه السلام گريان بر او وارد شد. فرمود: «پسرم! چرا گريه مى كنى؟».
گفت: چرا گريه نكنم، در حالى كه تو در اوّلين روز آخرت و آخرين روز دنيايى؟
فرمود: «پسرم! چهار چيز و چهار چيز را مراقبت كن . با عمل به آنها سفارش، هر كار كنى ، زيان نمى بينى».
گفت: آن چهار چيز كدام است ، پدر؟
فرمود: «خِرد، سرشارترين ثروت است . حماقت، بزرگ ترين فقر است . عُجب، وحشتناك ترين تنهايى است ، و بزرگوارى و اخلاق نيكو، برترين شرافت است».
[ حسن عليه السلام ] گويد: گفتم: پدر! اين شد چهارتا . آن چهار سفارش ديگر را هم بفرما.
فرمود: «از دوستى با نادان بپرهيز، چرا كه مى خواهد به تو سود برساند، ولى زيان مى زند؛ از دوستى با دروغگو برحذر باش، چرا كه دور را برايت نزديك جلوه مى دهد و نزديك را دور ؛ از رفاقت با بخيل بپرهيز، چرا كه در شديدترين حالت نياز، از تو دريغ مى كند؛ و از دوستى با گنهكار بپرهيز، چرا كه تو را به اندك مى فروشد».