239
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

مشكل حكومت را به بهاى تباه ساختن ارزش هاى انسانى حل مى كند.
چنين جامعه اى و چنين مشكل زدايى ها و راه حل هايى چه نيازى به برانگيخته شدن رسولان دارد؟ و چه نيازى به رهبران الهى و چه نيازى به على عليه السلام دارد؟ در چنين سياستى، حكومت علوى بى مفهوم است. هركس كه زورى در بازو داشته باشد و دريدگى اى در عمل، عاطفه را به يك سو نهد و خِرد انسانى را به سويى ديگر، كرامت هاى اخلاقى را وا بنهد و به هر آنچه بر چيرگى اش كارآمد است، روى آورد، مى تواند حكومت كند.
در حكومت على عليه السلام ارزش ها اصالت دارند. او به هيچ بهايى حاضر نيست ارزش هاى انسانى و اسلامى را قربانى كند . حكومتى كه در آن ارزش ها قربانى مى شوند و معيارها و ارزش هاى انسانى در مسلخ مصالح زمامدارى گردن زده مى شوند، حكومتى شيطانى و اموى است. اين گونه حكومت ها علوى و اسلامى نخواهند بود، گرچه عنوان على عليه السلام و اسلام را نيز يدك بكشند.
اكنون اين را نيز بيفزاييم كه در جهان امروز، سياست شمشير و زور و خشونت، ديگر كارآيى ندارد. ابزارهاى نظامى، به تدريج ، كارآيى خود را از دست مى دهند و زمامداران، با شيوه هاى جديدى حكومت ها را پى مى نهند. اكنون ارزش هاى انسانى به گونه اى ديگر قربانى مى شوند و بردن عدالت اجتماعى به مسلخ اصلاحات اقتصادى و خُرد كردن فرودستان در زير بار پيشرفت هاى اقتصادى ، از جمله اين سياست هاست.


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
238

بدانيد كه ما به ياران مُهلّب ، سه روز مهلت داديم و هركه را پس از آن بگيريم ، كيفرش زدنِ گردن اوست .
و براى اين كه نشان دهد اين بيانيه بدون هيچ ترديدى اجرا خواهد شد، به فرمانده نيروى انتظامى و حاجب خود، زياد بن عروه دستور داد كه شمارى از سپاه در شهر بگردند و مردم را به جبهه اعزام كنند و هر آن كه را تأخير كرد و يا امتناع ورزيد، بكشند.
و بدين گونه، همه نيروهايى كه مهلَّب بن ابى صفره را ـ كه از جانب او فرماندهى جنگ با ازارقه را به عهده داشت ـ تنها گذاشته بودند، به جبهه بازگشتند و حتّى يك نفر هم تخلّف نكرد. ۱
بدين سان، عبد الملك، با اجراى سياست تهديد و تطميع در گستره جامعه آن روز، تمام مخالفان حكومت مركزى را سركوب كرد و در سال ۷۵ هجرى با خاطرى آسوده، راهى حج شد! يعقوبى مى نويسد:
ولما استقامت الأمور لعبد الملك وصلحت البلدان ولم تبق ناحيه تحتاج إلى صلاحها والإهتمام بها ، خرج حاجّا سنة ۷۵ . ۲ و چون كارها به سود عبد الملك ، سامان گرفت و شهرها آرامش يافت و منطقه اى نماند كه نيازمند ساماندهى و توجّه بدان باشد ، در سال ۷۵ هجرى براى حج گزاردن ، بيرون رفت .
اصلاح، رام كردن و ايجاد آرامش در زير برق شمشير! اين، همان اصلاحى است كه امام على عليه السلام آن را به بهاى فاسد شدن اصلاح كننده مى دانست و حاضر نبود بپذيرد و جامعه را بدين گونه به «صلاح» آورَد. او نمى توانست به سياستى تن در دهد كه

1.الفتوح : ج ۷ ص ۱۳ .

2.تاريخ اليعقوبى : ج ۲ ص ۲۷۳ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35227
صفحه از 580
پرینت  ارسال به