581
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

۴ / ۲

طارق بن عبد اللّه

۲۷۸۱.الغاراتـ به نقل از ابو زناد ـ: چون على عليه السلام بر نجاشى حد جارى كرد، بر اين كار، يمنى هايى كه با على عليه السلام بودند ، خشمگين شدند. ويژه ترين آنان به او طارق بن عبد اللّه بن كعب نهدى بود. خدمت امير مؤمنان رسيد و گفت: اى امير مؤمنان! فكر نمى كرديم كه معصيتكاران و مطيعان و تفرقه انگيزان و وحدت طلبان، نزد حاكمان دادگر و سرچشمه هاى نيكى، در كيفر يكسان باشند، تا آن كه رفتار تو را با نجاشى ديدم . دل هايمان را رنجاندى و كار ما را پريشان ساختى و ما را به راهى كشاندى كه فكر مى كرديم پوينده اين راه، جهنّمى است.
على عليه السلام فرمود: «اين بزرگ است، مگر بر خاشعان» . اى برادرِ نهدى! جز اين است كه او يكى از مسلمانان است كه حرمتى از حرمت هاى الهى را شكسته است، ما هم حدّى بر او جارى كرديم كه كفّاره اش بود؟! خداوند مى فرمايد: «زشتى كار گروهى شما را به بى عدالتى وادار نكند. دادگرى پيشه كنيد كه به تقوا نزديكتر است» ».
طارق از نزد على عليه السلام بيرون آمد، در حالى كه عذرخواه بود و پذيراى اجراى حدّ . مالك اشتر به او برخورد و به وى گفت: طارق! تو به امير مؤمنان گفته اى كه: دل هاى ما را رنجاندى و كارهايمان را پريشان ساختى؟
طارق گفت: آرى ، من گفته ام.
مالك اشتر به او گفت: به خدا سوگند ، آن چنان نيست كه گفته اى. همانا دل هاى ما مطيع و شنواى او و كارهايمان براى او هماهنگ و يك پارچه است.
طارق خشمگين شد و گفت: اى مالك! به زودى خواهى فهميد كه نه چنان است كه گفتى. شب كه فرا رسيد، او و نجاشى به سوى معاويه گريختند.


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
580

۴ / ۲

طارِقُ بنُ عَبدِ اللّهِ

۲۷۸۱.الغارات عن أبي الزناد :لَمّا حَدَّ عَلِيٌّ عليه السلام النَّجاشِيَّ غَضِبَ لِذلِكَ مَن كانَ مَعَ عَلِيٍّ مِنَ اليَمانِيَّةِ ، وكانَ أخَصُّهُم بِهِ طارِقَ بنَ عَبدِ اللّهِ بنِ كَعبِ بنِ اُسامَةَ النَّهدي ، فَدَخَلَ عَلى أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام فَقالَ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ! ما كُنّا نَرى أنَّ أهلَ المَعصِيَةِ وَالطّاعَةِ ، وأهلَ الفِرقَةِ وَالجَماعَةِ ، عِندَ وُلاةِ العَدلِ ومَعادِنِ الفَضلِ سِيّانُ فِي الجَزاءِ ، حَتّى رَأَيتُ ما كانَ مِن صَنيعِكَ بِأخِيَ الحارِثِ ، فَأَوغَرتَ صُدورَنا ، وشَتَّتَّ اُمورَنا ، وحَمَلتَنا عَلَى الجادَّةِ الَّتي كُنّا نَرى أنَّ سَبيلَ مَن رَكِبَهَا النّارُ .
فَقالَ عَلِيٌّ عليه السلام : «إِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَا عَلَى الْخَـشِعِينَ» ۱ يا أخا بَني نَهدٍ ، وهَل هُوَ إلّا رَجُلٌ مِنَ المُسلِمينَ انتَهَكَ حُرمَةَ مَن حَرُمَ اللّهُ، فَأَقَمنا عَلَيهِ حَدّا كانَ كَفّارَتَهُ ! إنَّ اللّهَ تَعالى يَقولُ: «وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَـئانُ قَوْمٍ عَلَى أَلَا تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» ۲ .
قالَ : فَخَرَجَ طارِقٌ مِن عِندِ عَلِيٍّ وهُوَ مُظهِرٌ بِعُذرِهِ قابِلٌ لَهُ ، فَلَقِيَهُ الأَشتَرُ النَّخَعِيُّ ؛ فَقالَ لَهُ : يا طارِقُ أنتَ القائِلُ لِأَميرِ المُؤمِنينَ : إنَّكَ أوغَرتَ صُدورَنا وشَتَّتَّ اُمورَنا ؟ قالَ طارِقٌ : نَعَم أنَا قائِلُها . قالَ لَهُ الأَشتَرُ : وَاللّهِ ما ذاكَ كَما قُلتَ ، وإنَّ صُدورَنا لَهُ لَسامِعَةٌ ، وإنَّ اُمورَنا لَهُ لَجامِعَةٌ .
قالَ : فَغَضِبَ طارِقٌ وقالَ : سَتَعلَمُ يا أشتَرُ أنَّهُ غَيرُ ما قُلتَ ! فَلَمّا جَنَّهُ اللَّيلُ هَمَسَ ۳ هُوَ وَالنَّجاشِيُّ إلى مُعاوِيَةَ . ۴

1.البقرة : ۴۵ .

2.المائدة : ۸ .

3.الهَمْس : السَّير بالليل بلا فُتور (تاج العروس : ج ۹ ص ۴۵ «همس») .

4.الغارات : ج ۲ ص ۵۳۹ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج ۲ ص ۱۴۷ نحوه إلى «فخرج طارق» ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۳۷۳ ح ۵۳۷ ؛ شرح نهج البلاغة : ج ۴ ص ۸۹ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32308
صفحه از 604
پرینت  ارسال به