۳ / ۷
دردتان چيست و درمانتان كدام است؟
۲۷۶۹.أنساب الأشراف:چون على عليه السلام كوفيان را به جنگ فراخواند و آنان سستى و كُندى كردند، عتاب و سرزنششان كرد و چون ناتوانى آنان آشكار شد و بيم آن داشت كه كار آنان به ترك جنگ و يارى بينجامد، بزرگان كوفه و پيروانش را كه به خيرخواهى و اطاعتشان اعتماد داشت ، فراخواند و فرمود:
«حمد خداى راست. گواهى مى دهم كه جز خدا معبودى نيست و محمّد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده اوست . اما بعد؛ اى مردم! شما مرا به اين بيعت فرا خوانديد و من آن را بر شما رد نكردم . سپس بر زمامدارى با من بيعت كرديد، در حالى كه از شما نخواسته بودم. عدّه اى بر من شوريدند، كه خداوند زحمت آنان را كفايت كرد و به خاكشان افكند و ناكامشان كرد و بدخواهى را به خودشان بازگرداند.
عدّه اى مانده اند كه در اسلام ، پديده هاى تازه و بدعت مى آفرينند، به دلخواه عمل مى كنند و به ناحق داورى مى كنند. شايسته آنچه ادّعا مى كنند ، نيستند. كسانى اند كه وقتى به آنان گفته مى شود گامى به جلو برداريد، جلو مى روند و چون گفته مى شود روى آوريد، مى آيند . آن گونه كه باطل را مى شناسند حق را نمى شناسند و آن گونه كه حق را باطل مى شمرند، باطل را باطل نمى دانند.
آگاه باشيد كه من از عتاب و خطاب شما به ستوه آمدم. روشن بگوييد كه چه خواهيد كرد؟ اگر با من به نبرد دشمنم بيرون مى آييد، اين خواسته و محبوب من است و اگر آمدنى نيستيد، وضع خود را برايم روشن كنيد تا ببينم چه خواهم كرد. به خدا سوگند ، اگر همگان همراه من به جهاد دشمنتان بيرون نياييد و با آنان پيكار نكنيد تا آن كه خداوند كه بهترين داور است، ميان ما و آنان داورى كند، نفرينتان خواهم كرد، آن گاه خود به سوى نبرد با دشمن خواهم شتافت، هرچند جز ده نفر همراه من نباشند.
آيا باديه نشينانِ خشن شاميان بر يارى كردن گم راهى از شما شكيباتر و بر اجتماعشان بر باطل از شما بر حمايت از هدايت و حق، استوارترند؟ شما را چه مى شود؟ درمان شما چيست؟ آن قوم نيز مثل شمايند كه اگر كشته شوند، تا روز قيامتْ ديگر زنده نخواهند شد».