569
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

۳ / ۷

دردتان چيست و درمانتان كدام است؟

۲۷۶۹.أنساب الأشراف:چون على عليه السلام كوفيان را به جنگ فراخواند و آنان سستى و كُندى كردند، عتاب و سرزنششان كرد و چون ناتوانى آنان آشكار شد و بيم آن داشت كه كار آنان به ترك جنگ و يارى بينجامد، بزرگان كوفه و پيروانش را كه به خيرخواهى و اطاعتشان اعتماد داشت ، فراخواند و فرمود:
«حمد خداى راست. گواهى مى دهم كه جز خدا معبودى نيست و محمّد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده اوست . اما بعد؛ اى مردم! شما مرا به اين بيعت فرا خوانديد و من آن را بر شما رد نكردم . سپس بر زمامدارى با من بيعت كرديد، در حالى كه از شما نخواسته بودم. عدّه اى بر من شوريدند، كه خداوند زحمت آنان را كفايت كرد و به خاكشان افكند و ناكامشان كرد و بدخواهى را به خودشان بازگرداند.
عدّه اى مانده اند كه در اسلام ، پديده هاى تازه و بدعت مى آفرينند، به دلخواه عمل مى كنند و به ناحق داورى مى كنند. شايسته آنچه ادّعا مى كنند ، نيستند. كسانى اند كه وقتى به آنان گفته مى شود گامى به جلو برداريد، جلو مى روند و چون گفته مى شود روى آوريد، مى آيند . آن گونه كه باطل را مى شناسند حق را نمى شناسند و آن گونه كه حق را باطل مى شمرند، باطل را باطل نمى دانند.
آگاه باشيد كه من از عتاب و خطاب شما به ستوه آمدم. روشن بگوييد كه چه خواهيد كرد؟ اگر با من به نبرد دشمنم بيرون مى آييد، اين خواسته و محبوب من است و اگر آمدنى نيستيد، وضع خود را برايم روشن كنيد تا ببينم چه خواهم كرد. به خدا سوگند ، اگر همگان همراه من به جهاد دشمنتان بيرون نياييد و با آنان پيكار نكنيد تا آن كه خداوند كه بهترين داور است، ميان ما و آنان داورى كند، نفرينتان خواهم كرد، آن گاه خود به سوى نبرد با دشمن خواهم شتافت، هرچند جز ده نفر همراه من نباشند.
آيا باديه نشينانِ خشن شاميان بر يارى كردن گم راهى از شما شكيباتر و بر اجتماعشان بر باطل از شما بر حمايت از هدايت و حق، استوارترند؟ شما را چه مى شود؟ درمان شما چيست؟ آن قوم نيز مثل شمايند كه اگر كشته شوند، تا روز قيامتْ ديگر زنده نخواهند شد».


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
568

۳ / ۷

ما بالُكُم ؟ ما دَواؤُكُم ؟

۲۷۶۹.أنساب الأشراف :لَمَّا استَنفَرَ عَلِيٌّ أهلَ الكوفَةِ فَتَثاقَلوا وتَباطَؤوا ، عاتَبَهُم ووَبَّخَهُم ، فَلَمّا تَبَيَّنَ مِنهُمُ العَجزُ ، وخَشِيَ مِنهُمُ التِمامَ عَلَى الخِذلانِ ، جَمَعَ أشرافَ أهلِ الكوفَةِ ودَعا شيعَتَهُ الَّذينَ يَثِقُ بِمُناصَحَتِهِم وَطاعَتِهِم فَقالَ :
الحَمدُ للّهِِ ، وأشهَدُ أن لا إلهَ إلّا اللّهُ ، وأنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ ، أمّا بَعدُ ؛ أيُّهَا النّاسُ ! فَإِنَّكُم دَعَوتُموني إلى هذِهِ البَيعَةِ فَلَم أرُدَّكُم عَنها ، ثُمَّ بايَعتُموني عَلَى الإِمارَةِ ولَم أسأَلُكُم إيّاها ، فَتَوَثَّبَ عَلَيَّ مُتَوَثِّبونَ ، كَفَى اللّهُ مَؤونَتَهُم ، وصَرَعَهُم لِخُدودِهِم ، وأتعَسَ جُدودَهُم ، وجَعَلَ دائِرَةَ السَّوءِ عَلَيهِم .
وبَقِيَت طائِفَةٌ تُحدِثُ فِي الإِسلامِ أحداثا ؛ تَعمَلُ بِالهَوى ، وتَحكُمُ بِغَيرِ الحَقِّ ، لَيسَت بِأهلٍ لِمَا ادَّعَت، وهُم إذا قيلَ لَهُم: تُقَدِّموا قَدَما، تَقَدَّموا، وإذا قيلَ لَهُم: أقبِلوا أقبَلوا ، لا يَعرِفونَ الحَقَّ كَمَعرِفَتِهِمُ الباطِلَ ، وَلا يُبطِلونَ كَإِبطالِهِمُ الحَقَّ .
أما إنّي قَد سَئِمتُ مِن عِتابِكُم وخِطابِكُم ، فَبَيِّنوا لي ما أنتُم فاعِلونَ ؛ فَإِن كُنتُم شاخِصينَ مَعي إلى عَدُوّي فَهُوَ ما أطلُبُ وأُحِبُّ ، وإن كُنتُم غَيرَ فاعِلينَ فَاكشِفوا لي عَن أمرِكُم أرى رَأيي . فَوَاللّهِ لَئِن لَم تَخرُجوا مَعي بأَجمَعِكُم إلى عَدُوِّكُم فَتُقاتِلوهُم حَتّى يَحكُمَ اللّهُ بَيننَا وبَينَهُم وهُوَ خَيرُ الحاكِمينَ لَأَدعُوَنَّ اللّهَ عَلَيكُم ، ثُمَّ لَأَسيرَنَّ إلى عَدُوِّكُم ولَو لَم يَكُن مَعي إلّا عَشَرَةٌ .
أ أَجلافُ أهلِ الشّامِ وأعرابُها أصبَرُ عَلى نُصرَةِ الضَّلالِ ، وأشَدُّ اجتِماعا عَلَى الباطِلِ مِنكُم عَلى هُداكُم وحَقِّكُم ؟ ما بالُكُم ؟ ما دَواؤُكُم ؟ إنَّ القَومَ أمثالُكُم لا يُنشَرونَ إن قُتِلوا إلى يَومِ القِيامَةِ . ۱

1.أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۲۳۵ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32291
صفحه از 604
پرینت  ارسال به