۵ / ۴
خبر دادنِ امام از رويدادهاى آينده جنگ
۲۷۰۴.الكامل فى التّاريخ :خوارج به سوى پلى كه بر نهر بود ، روان شدند و نزديك آن بودند . ياران على عليه السلام به وى گفتند : ايشان از نهر برگذشتند .
على عليه السلام گفت : «هرگز عبور نخواهند كرد» .
آن گاه ، ديده بانى فرستادند . او بازگشت و خبرشان داد كه ايشان از نهر برگذشته اند ، در حالى كه ميان آنها و او رشته اى از آب نهر فاصله افكنده بود ؛ امّا ديده بان از بيم ، به ايشان نزديك نشده و بازگشته و گفته بود : آنها از نهر برگذشته اند .
على عليه السلام گفت : «به خدا سوگند ، از آن عبور نكرده اند و همانا پيش از پل هلاك خواهند شد . به خدا سوگند ، از شما بيش از ده تن كشته نمى شوند و از آنها ، بيش از ده تن زنده نمى مانند» .
على عليه السلام ، خود ، به سوى آنان پيش رفت و ايشان را بر كناره پل ديد كه هنوز از آن بر نگذشته اند . مردم ، پيش تر ، در گفتار او ترديد ورزيده و برخى در او به شكّ افتاده بودند . چون ديدند كه خوارج عبور نكرده اند ، تكبير سر دادند و على عليه السلام را از حال خويش ، آگاه كردند .
على عليه السلام گفت : «خداى را سوگند ، نه دروغ گفتم و نه به من دروغ گفته شده» . ۱
۲۷۰۵.امام على عليه السلامـ آن گاه كه براى جنگ با خوارج روان گشت و به وى گفته شد كه ايشان از پل نهروان برگذشته اند ـ: آنان اين سوىِ آب ، هلاك مى شوند . به خدا سوگند ، از آنها بيش از ده تن رهايى نمى يابند و از شما [ نيز] افزون بر ده نفر كشته نمى شوند .
۲۷۰۶.الكامل ، مبرّد :به على عليه السلام گفته شد : خوارج مى خواهند از پل برگذرند . وى گفت : «آنان هرگز به آب نخواهند رسيد» .
مردم به چند و چون در اين باب پرداختند ، چندان كه نزديك بود به ترديد افتند . سپس گفتند : اى امير مؤمنان! ايشان بازگشته اند .
پس گفت : «به خدا سوگند ، من نه دروغ مى گويم و نه به من دروغ گفته شده» .
آن گاه ، در ميان يارانش به سوى ايشان روانه شد و به همراهانش گفت : «به خدا سوگند ، همانا از شما [حتّى ]ده تن كشته نخواهند شد و از ايشان ، [حتّى ]ده نفر رهايى نخواهند يافت» .
پس ، از ياران وى نُه نفر كشته شدند و از خوارج ، هشت تن رهايى يافتند .