اسلام ، پايبند نمى مانند .
شگفتا كه اينان جامه زهد به تن دارند و ظاهرى عبادتگرانه يا قيافه اى زاهدانه ؛ امّا از نگاه پيامبر صلى الله عليه و آله از دين به دَر هستند و از حقيقت به دور . اينان عنوان «قارى» را نيز يدك مى كشيدند . طُرفه آن كه اين ويژگى آنان را نيز پيامبر صلى الله عليه و آله بر نموده و چگونگى اش را روشن كرده است :
يَقرَؤونَ القُرآنَ لا يُجاوِزُ حَناجِرَهُم ! قرآن مى خوانند و قرآن از حنجرهايشان فراتر نمى رود .
عنوان «قارى» ، از آن روى كه در تاريخ اسلام زمينه اى اجتماعى يافته ، شايسته است كه به اجمالْ تبيين شود :
جريان قُرّاء و شكل گيرى آن
در جامعه اسلامى كسانى به نيكوخوانى قرآن شهره بودند . اينان در جامعه اسلامى از محبوبيتى شايان توجّه و رويكردى شايسته برخوردار بودند ، تا بدان جا كه گاه در تعيين مناصب ، عنوان «قارى» و از «قُرّاء» بودنْ امتيازى به شمار مى رفت . ۱
اين گونه كسان در گذرگاه زمان فزونى يافتند . آنان براى مشخّص شدن خود، سرهاى خود را به گونه اى خاص مى تراشيدند ۲ و كلاه ويژه اى بر سر مى نهادند كه بدان «بُرنُس» گفته مى شد و آنان به آن جهت «اصحاب بَرانِس» نيز ناميده مى شدند .
قُرّاء در مكّه ، مدينه ، شام و كوفه پراكنده بودند ؛ امّا بيشترين حضور آنان در كوفه بود . ۳ قُرّاء در امور سياسى غالبا شركت نمى كردند ، امّا به روزگار عثمان، انتقاد عليه او را آغاز كردند . عثمان، انتقادها و درشتگويى هاى آنان را برنتابيد و آنان را تبعيد
1.تاريخ الطبرى : ج ۳ ص ۹۹ ، الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۳۵۲ و ج ۱ ص ۲۲۶ .
2.ابن ابى الحديد گفته: علامت آنان اين بود كه وسط سرشان را مى تراشيدند و موها در اطراف سرشان مثل تاج ، حلقه اى مى گشت (شرح نهج البلاغة : ج ۸ ص ۱۲۳ . نيز ، ر . ك : بحار الأنوار : ج ۶۸ ص ۲۸۹) .
3.حياة الشعر فى الكوفة : ص ۲۴۴ .