۹ / ۴
شهادت اويس بن عامر قَرَنى
۲۴۹۴.رجال الكشّىـ به نقل از اصبغ بن نباته ـ: همراهِ على عليه السلام در صفّين بوديم كه ۹۹ مرد با او پيمان بستند . سپس وى گفت : «صدمين تَن كجاست؟ پيامبر خدا به من وعده داده است كه در چنين روزى ، صد مرد با من پيمان مى بندند» .
در اين حال ، مردى پيش آمد كه قبايى پشمين داشت و دو شمشير آويخته بود . پس گفت : دست بگشاى تا با تو پيمان بندم .
على عليه السلام گفت : «بر چه چيز با من پيمان مى بندى؟» .
گفت : بر اين كه جان خويش را به پاى تو ريزم .
گفت : «كيستى؟» .
گفت : اُويس قَرَنى هستم .
پس با على عليه السلام بيعت كرد و پيشاپيشِ او همچنان جنگيد تا كشته شد و [ پيكرش ]در ميانِ پيادگان يافت گشت .
۲۴۹۵.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از ابو مكين ـ: زنى را در مسجد اويس قرنى ديدم كه گفت : اويس و يارانش در آن مسجد به نماز گزاردن و قرائت مُصحَف هاشان مشغول مى شدند و من صبحانه و شامشان را بدين جا مى آوردم تا آنان نماز بگزارند . و تا بودند ، شيوه ايشان همين بود ، تا اين كه به جنگ رفتند و اويس و گروهى از يارانش در جمعِ پيادگان ، پيشاپيش علىّ بن ابى طالب عليه السلام ، شهيد شدند . خداى از همه ايشان خشنود باد!