331
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

برگزين .
على عليه السلام گفت : «من بيم دارم كه يمنىِ شما فريفته شود ؛ زيرا عمرو كسى نيست كه اگر كارى موافق هواى نفس او باشد ، ذرّه اى از خدا پروا كند» .
اشعث گفت : به خدا سوگند ، اگر يكى از آن دو ، يمنى باشد و داورى شان برابر با بخشى از خواسته ما نباشد ، براى ما دوست داشتنى تر است از آن كه هر دو مُضَرى باشند و داورى شان برابر با بخشى از خواسته ما باشد .
بدين سان ، عصبيّتِ قبيله اى و خوى جاهلى اشعث و تنى چند از همراهانش كه پس از آن ، جريان آفرينى نهروان را به دست گرفتند ، باعث شد كه مردى تنگْ انديش و احمق چون ابوموسى (از اشعريان كه يَمَنى بودند) درمقابل حيله گرى فتنه آفرينى چون عمرو (مكّارترينِ قريش) قرار گيرد و سرنوشت تاريخ اسلام، دگرگون شود .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
330

اندكى رازهاى توطئه روشن شد ، همان فريب خوردگان ، على عليه السلام را به ارتكاب گناه متّهم كردند و از او خواستند توبه كند و چون على عليه السلام با تعبيرى لطيف خواست فتنه را خاموش كند و نيروها را به سوى شام بسيج كند ، اشعث فتنه جويى را ادامه داد و بار ديگر فريب خوردگان را كه مى رفتند سر بر آستان حق نهند، به جايگاه آغازينشان برگردانْد و فتنه را شعله ورتر كرد . ۱
بدين سان ، او تخم فتنه را كاشت و با كسان بسيارى سرِ خويش گرفت و از سپاه على عليه السلام بيرون رفت و آهنگ كوفه كرد .
اشعث ، جانى آلوده و ذهنى بيمار و موضعى خصمانه داشت ، و بدين سان ، نقش فتنه گرى خود را به گونه اى بس مؤثّر در جريان نهروان بازى كرد . او نه براساس معيارهاى الهى و انسانى ، بلكه بر اساس هواهاى نفسانى ، گرايش هاىِ مادّى و عصبيّت هاى قبيله اى موضع مى گرفت . اين نكته نيز گفتنى است كه چون على عليه السلام عبد اللّه بن عباس را به عنوان حَكَمْ پيشنهاد كرد ، اشعث گفت :
لا وَاللّهِ لا يَحكُمُ فيها مُضَرِيّانِ حَتّى تَقومَ السّاعَةُ ! ولكِنِ اجعَلهُ رَجُلاً مِن أهلِ اليَمَنِ إذ جَعَلوا رَجُلاً مِن مُضَرَ .
فَقالَ عَلِيٌّ عليه السلام : إنّي أخافُ أن يُخدَعَ يَمَنِيُّكُم ، فَإنَّ عَمرا لَيسَ مِنَ اللّهِ في شَيءٍ إذا كانَ لَهُ في أمرٍ هَوىً .
فَقالَ الأَشعَثُ : وَاللّهِ لَأَن يَحكُما بِبَعضِ ما نَكرَهُ وأحَدُهُما مِن أهلِ اليَمَنِ ، أحَبُّ إلَينا مِن أن يَكونَ بَعضُ ما نُحِبُّ في حُكمِهِما وهُما مُضَرِيّانِ ! ۲
نه ! به خدا سوگند ، تا قيامت بر پا شود ، نبايد دو تن از مُضَر در اين بابْ داورى كنند . اكنون كه ايشان مردى از مُضَر را به داورى گزيده اند ، تو مردى از يمن

1.شرح نهج البلاغة : ج ۲ ص ۲۸۰ .

2.وقعة صفّين : ص ۵۰۰ . نيز ، ر . ك : ح ۲۵۸۸ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32785
صفحه از 604
پرینت  ارسال به