25
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

۸ / ۸

روزِ پنجمِ نبرد

۲۴۷۹.وقعة صِفّينـ به نقل از زُهْرى ، در بيان رويدادهاى روز پنجم نبرد ـ: آن روز ، شِمر بن اَبْرهة بن صباح حِمْيَرى بيرون آمد و همراهِ دسته اى از قاريان شام ، به على عليه السلام پيوست . اين كار ، توانِ معاويه و عمرو بن عاص را كاست .
عمرو گفت : اى معاويه! تو مى خواهى همراه شاميان با مردى بجنگى كه با محمّد صلى الله عليه و آله خويشاوندى نزديك و پيوند استوار دارد و در پيشينه مسلمانى ، هيچ كس با وى برابر نيست و مهابت و دليرى اش در جنگ را هيچ يك از ياران محمّد صلى الله عليه و آله ندارد . اينك او با شمارى از ياران محمّد و تكْ سواران و قاريان و بزرگان و پيشينه دارانِ ايشان در اسلام ، به سوى تو آمده است و همه ايشان در دل ها مهابت مى افكَنند .
پس با شاميان به آوردگاه هاى خَشِن و گُدارهاى تنگ درآ و آنان را به سختكوشى وا دار و پيش از اين كه تن آسا شوند و از درنگِ بسيار خسته گردند و آثار شكست در ايشان پيدا شود ، آنان را به طمع برانگيز . هر چه را فراموش كردى ، اين را فراموش نكنى كه تو بر باطلى!
چون عمرو با معاويه چنين گفت ، معاويه در صدد برآمد كه سخنانى ايراد كند . دستور داد منبرى بيرون نهادند و آن گاه ، سپاه اهل شام را فرمان داد تا در سخنرانى اش حاضر شدند . پس حمد و ثناى خداوند را به جاى آورد و گفت :
اى مردم! جان ها و جُمجمه هاى خويش را به ما عاريه دهيد . احساس شكست و خوارى به خود راه مدهيد كه امروز ، هنگامه خطر كردن و ابراز حقيقت و پايدارى است . شما بر حقّيد و حجّت در كَفِتان است . جز اين نيست كه شما با كسى مى جنگيد كه پيمان شكست و خونى را ريخت كه ريختن آن حرام بود و در [ نزد خداوند ]آسمان ، عذرپذيرى ندارد .
سپس عمرو بن عاص بر پلّه دوم منبر فرا رفت و سپاس و ستايش خداى را به جاى آورد و گفت :
اى مردم! زِرِه پوشيدگان را پيش اندازيد و بى زِرِهان را وا پس گذاريد و ساعتى جمجمه هايتان را عاريه دهيد كه حق به جايى خطير رسيده و اين ، نبردى ميان ظالم و مظلوم است .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
24

۸ / ۸

اليَومُ الخامِسُ مِنَ القِتالِ

۲۴۷۹.وقعة صفّين عن الزهريـ في ذِكرِ أحداثِ اليَومِ الخامِسِ مِنَ الحَربِ ـ: خَرَجَ في ذلِكَ اليَومِ شِمرُ بنُ أبرَهَةَ بنِ الصَّبّاحِ الحِميَرِيُّ ، فَلَحِقَ بِعَلِيٍّ عليه السلام في ناسٍ مِن قُرّاءِ أهلِ الشّامِ ، فَفَتَّ ذلِكَ في عَضُدِ مُعاوِيَةَ وعَمرِو بنِ العاصِ .
وقالَ عَمرٌو : يا مُعاوِيَةُ ! إنَّكَ تُريدُ أن تُقاتِلَ بِأَهلِ الشّامِ رَجُلاً لَهُ مِن مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله قَرابَةٌ قَريبَةٌ ، ورَحِمٌ ماسَّةٌ ، وقَدَمٌ فِي الإِسلامِ لا يَعتَدُّ أحَدٌ بِمِثلِهِ ، ونَجدَةٌ ۱ فِي الحَربِ لَم تَكُن لِأَحدٍ مِن أصحابِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، وإنَّهُ قَد سارَ إلَيكَ بِأَصحابِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله المَعدودينَ ، وفُرسانِهِم وقُرّائِهِم وأشرافِهِم وقُدَمائِهِم فِي الإِسلامِ ، ولَهُم فِي النُّفوسِ مَهابَةٌ .
فَبادِر بِأَهلِ الشّامِ مَخاشِنَ الوَعرِ ، ومَضايِقَ الغَيضِ ، وَاحمِلهُم عَلَى الجُهدِ ، وَأْتِهِم مِن بابِ الطَّمَعِ قَبلَ أن تُرَفِّهَهُم فَيُحدِثَ عِندَهُم طولُ المُقامِ مَلَلاً ، فَيَظهَرَ فيهِم كَآبَةُ الخِذلانِ . ومَهما نَسيتَ فَلا تَنسَ أنَّكَ عَلى باطِلٍ .
فَلَمّا قالَ عَمرٌو لِمُعاوِيَةَ ذلِكَ زَوَّقَ مُعاوِيَةُ خُطبَةً ، وأمَرَ بِالمِنبَرِ فَاُخرِجَ ، ثُمَّ أمَرَ أجنادَ أهلِ الشّامِ فَحَضَروا خُطبَتَهُ ، فَحَمِدَ اللّهَ وأثنى عَلَيهِ ثُمَّ قالَ :
أيُّهَا النّاسُ ! أعيرونا أنفُسَكُم وجَماجِمَكُم ، لا تَفشَلوا ولا تَخاذَلوا ، فإِنَّ اليَومَ يَومُ خِطارٍ ، ويومُ حَقيقَةٍ وحِفاظٍ ، فَإِنَّكُم عَلى حَقٍّ وبِأَيديكُم حُجَّةٌ ، وإنَّما تُقاتِلونَ مَن نَكَثَ البَيعَةَ ، وسَفَكَ الدَّمَ الحَرامَ ، فَلَيسَ لَهُ فِي السَّماءِ عاذِرٌ .
ثُمَّ صَعِدَ عَمرُو بنُ العاصِ مِرقاتَينِ مِنَ المِنبَرِ ، فَحَمِدَ اللّهَ وأثنى عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ :
أيُّهَا النّاسُ ! قَدِّمُوا المُستَلئِمَةَ ، وأخِّرُوا الحاسِرَ ، وأعيروا جَماجِمَكُم ساعَةً ؛ فَقَد بَلَغَ الحَقُّ مَقطَعَهُ ، وإنَّما هُوَ ظالِمٌ ومَظلومٌ . ۲

1.النَّجدة : الشِّدّة والشَّجاعة ، ورجلٌ نَجِدٌ ونَجُدٌ : أي شديد البأس (النهاية : ج ۵ ص ۱۸ «نجد») .

2.وقعة صفّين : ص ۲۲۲ ، بحار الأنوار : ج ۳۲ ص ۴۶۳ ح ۴۰۲ ؛ شرح نهج البلاغة : ج ۵ ص ۱۸۰ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32715
صفحه از 604
پرینت  ارسال به