۲۵۶۶.امام صادق عليه السلام :روز غرّش ، آن گاه كه بر دوستان على عليه السلام كار سخت شد ، وى «دعاى غُصّه» را خواند ؛ همان دعايى كه هر كه به گاه اندوه و غم آن را بخواند ، خداوند از آن نجاتش مى دهد . و آن دعا اين است :
«بار خدايا! آنچه را مايه خشم توست ، براى من دوست داشتنى نساز و آنچه را دوست مى دارى ، برايم دشمن داشتنى مكن . بار خدايا! به تو پناه مى برم از اين كه به مايه خشم تو خشنود شوم يا بر مايه خشنودىِ تو خشم آورم يا به قضاى تو تن نسپارم يا گفتار تو را وا گذارم يا خيرخواهِ دشمنانت باشم و يا از فرمان تو درباره ايشان ، سر باز زنم .
بار خدايا! هر كارى يا گفتارى كه مرا به خشنودى ات نزديك سازد و از خشمت دور گردانَد ، مرا بر آن پايدار و به آن وادار ساز ، اى مهربان ترين مهربانان!
بار خدايا! زبانى ذكرگو ، دلى سپاسگزار ، يقينى راستين ، ايمانى ناب ، و پيكرى فروتن از تو مى خواهم . دوستى خودت را روزى ام گردان و بيم از خويش را در دلم جاى دِه!
بار خدايا! اگر به من مهر بورزى ، كه گمانم به تو نيكوست [و جز اين نمى كنى ]و اگر عذابم كنى ، آن را به ستم و بيداد و گناه و زياده روىِ خود در كارم ، نسبت مى دهم . پس اگر پوزش بخواهم ، مرا عذرى نيست و كار شايسته اى نكرده ام تا به پاداش آن چشم داشته باشم .
بار خدايا! آن گاه كه اَجَل ها در رسند و روزها[ ى عمر ]پايان يابند و از ديدار تو چاره اى نباشد ، برايم مكانى در بهشت مقرّر فرما ، آن هم در گرامى ترين جايگاهش ، كه پيشينيان و پسينيان به آن ، بر من غبطه خورند و از پسِ آن حسرتى ، و فراتر از هم نشينش هم نشينى نباشد .
بار خدايا! پيش از آن كه در آتش ، به ذلّت تن سپارم ، جامه خشوع مؤمنانه را به سرافرازى بر تنم بپوشان . پروردگارم! نيكوترين سپاس را برايت به جاى مى آورم؛ زيرا نزد من آزمون تو بهترين آزمون است .
بار خدايا! مرا از يارى و پشتيبانى و توفيق و بخششت بچشان ؛ [ و نيز ]اشتياق ديدارت و پيروزى در يارى ات را به من بچشان تا شيرينى اش را در دلم بيابم ؛ و بر درست ترين كارهايم عزمم را استوار گردان . همانا تو جايگاه من و يارانم را مى بينى و هيچ چيز از حال من بر تو پوشيده نيست .
بار خدايا! از تو خواهانِ آن پيروزى ام كه به پيامبر خويش عطا فرمودى و با آن ، ميان حقّ و باطل فرق نهادى ، چندان كه دين خويش را با آن استوار ساختى و حجّتت را چيره گرداندى ، اى آن كه در هر جاى با منى!» .