قَطَعَ ظَهرِي رَجُلانِ مِنَ الدُّنيا : رَجُلٌ عَليمُ اللِّسانِ فاسِقٌ ، ورَجُلٌ جاهِلُ القَلبِ ناسِكٌ ، هذا يَصُدُّ بِلِسانِهِ عَن فِسقِهِ ، وهذا بِنُسُكِهِ عَن جَهلِهِ ؛ فَاتَّقُوا الفاسِقَ مِنَ العُلَماءِ وَالجاهِلَ مِنَ المُتَعَبِّدينَ ، اُولئِكَ فِتنَةُ كُلِّ مَفتونٍ . ۱ دو فرد از دنيا پشتم را شكسته اند: مرد زبان آور فاسق و مرد نادانْ دلِ زاهدنما . يكى با زبانش فسق خود را مى پوشاند و آن ديگرى با زهد نمايى اش نادانى خود را . از عالمان فاسق و نادانان متعبّد ، بپرهيزيد؛ چرا كه اين دو ، فتنه هر فتنه زده اند.
با اين جملات ، امام عليه السلام به واقع ، مشكل حكومتش را باز مى گويد . آن بزرگوار نشان مى دهد كه حكومتش از دو سو و از سوى دو طايفه به شدّت ضربه خورده و ستون فقرات آن آسيب ديده است :
يك . عالمان مُتهتّك (ناپايبند به شريعت) ، چهره هاى برجسته اى كه جريان ناكثين و قاسطين و زمينه هاى فساد را به وجود آوردند و دانسته به ستمگرى و عهدشكنى پرداختند ؛
دو . جاهلان مُتنسّك (پايبند به احكام شريعت) ، عابدانى كه در نهروان با چهره اى زُهدنما از سر جهل و به نام ديندارى در برابر امام عليه السلام ايستادند .
بدين سان ، جاهلِ مُتنسّك نه تنها عباداتش بى ارزش است و تهجّدهايش وزنى ندارد و از آنها سودى نمى برد ؛ بلكه خطرى است جدّى براى اسلام و حكومت اسلامى .
به ديگر سخن ، همان گونه كه عالم متهتّك ، آفت نظام اسلامى است ، جاهل متنسّك نيز براى امّت و نظام اسلامى خطرناك است ، و شگفت آن كه مولا عليه السلام سرانجام با دست همين طايفه از پا درآمد و واقعيّت تاريخ نشان داد كه خطر جاهلان عابد ، بسى بيشتر و درهم شكننده تر است .
بدين سان ، روشن شد كه تلخ ترين و زيانبارترين ثمره شجره خبيثه تعمّق ـ كه