۲۵۸۰.وقعة صِفّينـ به نقل از ابراهيم بن اشتر ، در بيان ماجراى پس از برافراشته شدن قرآن ها ـ: اشتر گفت : اى امير مؤمنان! صفوف عراق را بر صف هاى شاميان بتازان تا ايشان بر خاك افتند .
پس حَكَميّت خواهان بانگ برآوردند : همانا على امير مؤمنان ، داورى را پذيرفته و به حكم قرآن ، خشنود است و او را جز اين نرسد .
اشتر گفت : اگر امير مؤمنان ، حكم قرآن را پذيرفته و بدان خشنود است ، من نيز به آنچه وى بدان رضايت دهد ، راضى ام .
آن گاه ، افراد پيش آمده ، گفتند : امير مؤمنان رضايت داد ؛ امير مؤمنان پذيرفت . و اين در حالى بود كه وى سكوت گزيده بود ، كلمه اى سخن نگفته ، سر به زير افكنده بود .