159
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

فصل يازدهم : فرو ايستادن جنگ

۱۱ / ۱

نيرنگِ شب

۲۵۶۷.وقعة صِفّينـ به نقل از عمّار بن ربيعه ـ: على عليه السلام به خطبه ايستاد و پس از سپاس و ستايش خداى گفت : «اى مردم! كار براى شما و دشمنتان بدين جا رسيد كه ديديد و ايشان را جز نَفَسِ واپسين نمانده است . كارها هر گاه روى آوَرَند ، مى توان پايانشان را از آغازشان سنجيد . آن قوم با انگيزه اى جز ديندارى ، برابرِ شما ايستادند تا اين كه در كار [درهم كوبيدن ]ايشان ، تا بدين جا رسيديم كه رسيديم . صبحگاهِ فردا من به آنان يورش مى برم تا نزد خداى عز و جل [بر ستمكارى]شان دادخواهى كنم» .
اين خبر به معاويه رسيد . پس عمرو بن عاص را فرا خواند و گفت : اى عمرو! جز اين نيست كه تنها همين يك شب باقى مانده تا على بر ما بتازد و كار را يكسره كند . تو چه مى انديشى؟
گفت : مردان تو ياراىِ برابرى با مردان وى را ندارند و تو ، خود [ نيز ]همانند او نيستى . او براى چيزى با تو مى جنگد و تو براى چيزى ديگر با او مى جنگى . تو خواهانِ بَقايى و او خواستار فنا [ در راه خدا] است . عراقيان بيمناك اند كه تو بر ايشان چيره شوى ؛ امّا شاميان هراسى ندارند كه على بر آنان چيره گردد .
و امّا [ رأى من آن است كه] ايشان را پيشنهادى دِه كه اگر آن را بپذيرند ، به اختلاف افتند ؛ و اگر نپذيرند نيز چنين شود . آنان را به كتاب خدا فرا خوان تا ميان تو و ايشان داور باشد . بدين سان ، تو به خواست خويش از آنان دست مى يابى . من همواره اين مطلب را [ در نظر داشتم ؛ ليكن] به تأخير مى افكندم تا زمان نيازت به آن فرا رسد .
معاويه اين رأى را نيك شناخت و گفت : راست گفتى .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
158

M۳۰۴_T۱_File_۳۴۳۰۳۱۹

الفصل الحادي عشر : توقّف الحرب

۱۱ / ۱

مَكرُ اللَّيلِ

۲۵۶۷.وقعة صفّين عن عمّار بن ربيعة :إنّ عَلِيّا قامَ خَطيبا ، فَحَمِدَ اللّهَ وأثنى عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ : أيُّهَا النّاسُ ! قَدَ بَلَغَ بِكُمُ الأَمرُ وبِعَدُوِّكُم ما قَد رَأَيتُم ، ولَم يَبقَ مِنهُم إلّا آخِرُ نفَسٍ ، وإنَّ الاُمورَ إذا أقبَلَتِ اعتُبِرَ آخِرُها بِأَوَّلِها ، وقَد صَبَرَ لَكُمُ القَومُ عَلى غَيرِ دينٍ حَتّى بَلَغنا مِنهُم ما بَلَغنا ، وأنَا غادٍ عَلَيهِم بِالغَداةِ اُحاكِمُهُم إلَى اللّهِ عَزَّ وجَلَّ .
فَبَلَغَ ذلِكَ مُعاوِيَةَ ، فَدَعاَعمرَو بنَ العاصِ ، فَقالَ : يا عَمرُو ! إنَّما هِيَ اللَّيلَةُ حَتّى يَغدُوَ عَلِيٌّ عَلَينا بِالفَيصَلِ ، فَما تَرى ؟
قالَ : إنَّ رِجالَكَ لا يَقومونَ لِرِجالِهِ ، ولَستَ مِثلَهُ ، هُوَ يُقاتِلُكَ عَلى أمرٍ ، وأنتَ تُقاتِلُهُ عَلى غَيرِهِ . أنتَ تُريدُ البَقاءَ وهُوَ يُريدُ الفَناءَ ، وأهلُ العِراقِ يُخافونَ مِنكَ إن ظَفِرتَ بِهِم ، وأهلُ الشّامِ لا يَخافونَ عَلِيّا إن ظَفِرَ بِهِم .
ولكِن ألقِ إلَيهِم أمرا إن قَبِلوهُ اختَلَفوا ، وإن رَدّوهُ اختَلَفوا ؛ اُدعُهُم إلى كِتابِ اللّهِ حَكَما فيما بَينَكَ وبَينَهُم ؛ فَإِنَّكَ بالِغٌ بِهِ حاجَتَكَ فِي القَومِ ؛ فَإِنّي لَم أزَل اُؤَخِّرُ هذَا الأَمرَ لِوَقتِ حاجَتِكَ إلَيهِ .
فَعَرَفَ ذلِكَ مُعاوِيَةُ ، فَقالَ : صَدَقتَ . ۱

1.وقعة صفّين : ص ۴۷۶ ؛ الإمامة والسياسة : ج ۱ ص ۱۴۳ ، الأخبار الطوال : ص ۱۸۸ كلاهما نحوه .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 32653
صفحه از 604
پرینت  ارسال به