۴ / ۱۴
پاسخِ بس بى شرمانه معاويه
۲۳۹۷.وقعة صِفّين :معاويه به امام عليه السلام نوشت :
از معاوية بن ابى سفيان به على بن ابى طالب .
امّا بعد ؛ پس حسدورزى را فرو بگذار ، كه ديرگاهى است از آن سودى نبرده اى ؛ و پيشينه مسلمانى خود را با تكبّر آزمندانه ات تباه نكن ، كه [ ارزشِ ]كارها به فرجامِ آنهاست ؛ و سابقه ات را [ با تصرّف] در حقّ كسى كه تو را در حقّ او استحقاقى نيست ، محو مساز ، كه اگر چنين كنى ، تنها به خويشتن زيان مى رسانى و عمل خود را تباه مى كنى و حجّت خويش را باطل مى سازى .
به جانم سوگند كه همه پيشينه تو چنان است كه محو شده باشد ، بس كه در خونريزى جسارت ورزيده اى و با حق مداران مخالفت كرده اى . پس سوره فلق را بخوان و از شرّ نفس به خداوند پناه جو ، كه تويى همان حسدورزى كه حسد مى ورزد .
۴ / ۱۵
ديگر نامه هاى امام به معاويه
۲۳۹۸.امام على عليه السلامـ برگرفته نامه او به معاويه ـ: در آنچه نزد توست ، خداى را پروا كن و در حقّ او بر خويش بينديش و به شناختِ آنچه براى نشناختنش بهانه اى ندارى، باز گرد كه براى پيروى ، نشانه هايى آشكار و راه هايى روشن و جاده اى راست و پايانى دلخواه است كه هوشمندان، در آن وارد مى شوند و بخت برگشتگان ، از آن سرباز مى زنند . هر كس از آن بيرون افتد ، از حق خارج مى شود و به خطا در بيابان سرگشتگى پاى مى نهد و خداوند ، نعمتش را از او مى ستانَد و عذابش را بر او روا مى دارد .
پس خويشتن را مراقب باش! خويشتن را مراقب باش كه خداوند ، راهت را برايت روشن فرموده است . آن گاه كه كارت پايان پذيرد ، [ مى بينى كه ]همانا به سوى نهايتِ زيان و جايگاه كفر رانده اى . همانا نَفْسَت تو را به بدى وا داشت و در گم راهى افكَنْد و به هلاكتگاه ها در انداخت و راه ها را بر تو دشوار كرد .