391
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

۱ . ابقاى معاويه به بيعتش نمى انجاميد

ابن ابى الحديد ، ضمن نقل انتقادهايى بر سياست امام على عليه السلام در زمينه عزل معاويه گزارش كرده است كه يكى از انتقادها اين سخن است : اگر امام عليه السلام هنگامى كه در مدينه با وى بيعت شد ، معاويه را بر شامْ ابقا مى كرد تا حكومتش مستقر گردد و پايه هايش استوار شود و معاويه و شاميان با او بيعت كنند ، و سپس او را كنار مى نهاد ، از جنگى كه ميان آنها در گرفت ، پيشگيرى كرده بود .
پاسخْ اين است كه امير مؤمنان ، شرايط آن روز را مى دانست كه معاويه به هيچ رو بيعت نمى كند ، گرچه او را بر حكومت شامْ ابقا نمايد ؛ بلكه ابقاى وى بر حكومت شام ، معاويه را نيرومندتر مى ساخت و امتناع وى را از بيعت ، قوى تر مى كرد ؛ چرا كه پرسش كننده يا بايد بگويد : «سزاوار بود كه على عليه السلام معاويه را به بيعت فرا خواند و هم زمان ، او را بر شام بگمارد و هر دو كار با هم قرين گردد» و يا بايد بگويد: «امام عليه السلام مى بايد نخست از معاويه مطالبه بيعت مى كرد [ و ابقاى او را به تأخير مى انداخت]» و يا بگويد : «بايد نخست او را ابقا مى كرد و درخواست بيعت را به فرصتى ديگر مى انداخت».
در صورت نخست ، اين احتمال بود كه معاويه ، حكم على عليه السلام بر ابقاى وى در حكومت را براى شاميان بخوانَد و موقعيت خود را نزد آنان ، محكم سازد و در ذهن آنان جاى دهد كه : «اگر او شايسته حكومت نبود ، على عليه السلام بر او اعتماد نمى كرد» و آن گاه ، بيعت كردن را به تأخير اندازد و از آن ، سر باز زند .
و صورت دوم ، همان كارى است كه امير مؤمنان انجام داد .
و امّا صورت سوم ، مانند صورت اوّل است؛ بلكه معاويه را در مخالفت و سركشى اى كه قصد آن را داشت، قوى تر مى كرد.
چگونه كسى كه آشنا به تاريخ است ، گمان مى كند كه اگر على عليه السلام معاويه را بر


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
390

دفاع از سياست كنار گذاردن معاويه

بر اساس مبانى سياست هاى امام عليه السلام در اداره نظام اسلامى ـ كه شرح آن گذشت ـ ، ۱ به سادگى مى توان به اين گونه پرسش ها پاسخ داد؛ امّا در خصوص اين سياست ، نكات مهمّى وجود دارد كه در اين جا بايد بدان اشاره شود.
ابن ابى الحديد ، به تفصيل از اين سياست دفاع كرده است و ما مطالب مهم آن را ذكر مى كنيم :
ابن ابى الحديد ، در ابتدا با استناد به مدارك و منابع تاريخى استدلال مى كند كه معاويه ، در هيچ شرايطى با على عليه السلام بيعت نمى كرد . سپس به مبانى دينى امام عليه السلام در نصب و عزل ها اشاره مى كند و در خاتمه ، طى نقل تحليلى متين از دانشمندى به نام ابن سنان ، روشن مى سازد كه اصولاً ابقاى معاويه در شرايطى كه پس از عثمان ، مردم با امام عليه السلام بيعت كردند ، ممكن نبود و موجب مى شد ايشان در آغاز حكومت ، با فضايى مواجه شود كه عثمان در انتهاى حكومت بدان رسيد. ۲

1.ر . ك : ج ۳ ص ۴۵۰ (دفاع كلّى از سياست مدارى امام على) .

2.شرح نهج البلاغة : ج ۱۰ ص ۲۳۳ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 34563
صفحه از 611
پرینت  ارسال به