257
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

۲۲۸۶.تاريخ بغدادـ به نقل از عُروه ـ: هيچ گاه عايشه حضور در جنگ جمل را به ياد نمى آورْد ، مگر آن كه مى گريست تا آن جا كه روسرى اش خيس مى شد و مى گفت: اى كاش از ياد رفته بودم و فراموش شده بودم ۱ !

۲۲۸۷.المناقب ، خوارزمىـ به نقل از ابو عتيق ـ: عايشه گفت: هر زمان پسر عمر [ از اين جا ]گذر مى كند ، او را به من نشان دهيد. وقتى گذر كرد ، به عايشه گفته شد : اين ، فرزند عمر است.
عايشه گفت: اى ابو عبد الرحمان! چه چيزى جلوىِ تو را گرفت كه مرا از رفتن [ به جنگ با على] باز بدارى؟
ابو عبد الرحمان گفت: ديدم مردى بر [ فكر و كار ]تو مسلّط شده است كه مى پنداشتم با او مخالفت نمى كنى (مقصودش عبد اللّه بن زبير بود).
عايشه گفت: بدان كه اگر تو مرا باز مى داشتى ، دست به شورش نمى زدم.

۱۰ / ۹

غنيمت هاى جنگ

۲۲۸۸.شرح نهج البلاغة:روايت كنندگان ، اتّفاق نظر دارند كه على عليه السلام آنچه اسلحه و چارپا، بَرده و اثاثيه و كالا در لشكرگاه جمل يافت ، همه را برداشت و ميان يارانش تقسيم كرد.
آنان به وى گفتند: بصريان [ شكست خورده در جنگ] را ميان ما تقسيم كن و آنان را بَرده قرار ده .
فرمود: «نه» .
گفتند: چگونه خون آنان براى ما حلال است و اسير گرفتن آنان بر ما حرام؟
فرمود: «چگونه انسان هاى ناتوان در سرزمين هجرت و اسلام براى شما حلال باشند؟! آنچه جمليان در لشكرگاه خويش بر ضدّ شما به كار گرفتند ، غنيمت است و براى شماست؛ و امّا هرچه را خانه ها پنهان ساخته اند و درها بر رويش بسته شده ، از آنِ صاحبانش است و براى شما در آن ، بهره اى نيست».
و چون بر او بسيار اصرار ورزيدند ، فرمود: «عايشه را قرعه زنيد ، تا به نام هركس در آمد ، به وى دهم!» . گفتند: اى اميرمؤمنان! از خداوند ، طلب آمرزش مى كنيم. پس دست برداشتند.

1.اشاره دارد به آيه ۲۳ سوره مريم : «درد زايمان ، او را به سوى تنه درخت خرما كشانيد گفت: اى كاش پيش از اين مُرده بودم و يكسر فراموش شده بودم» .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
256

۲۲۸۶.تاريخ بغداد عن عروة :ما ذَكَرَت عائِشَةُ مَسيرَها في وَقعَةِ الجَمَلِ قَطُّ ، إلّا بَكَت حَتّى تَبُلَّ خِمارَها وتَقولُ : يا لَيتَني كُنتُ نَسيا مَنسِيّا . ۱

۲۲۸۷.المناقب للخوارزمي عن أبي عتيق :قالَت عائِشَةُ : إذا مَرَّ ابنُ عُمَرَ فَأَرونيهِ ، فَلَمّا مَرَّ قيلَ لَها : هذَا ابنُ عُمَرَ ، قالَت : يا أبا عَبدِ الرَّحمنِ ، ما يَمنَعُكَ أن تَنهاني عَن مَسيري ؟ قالَ : قَد رَأَيتُ رَجُلاً قَد غَلَبَ عَلَيكِ [يَعني ابنَ الزُّبَيرِ] ، وظَنَنتُ ألّا تُخالِفيهِ . قالَت : أما إنَّكَ لَو نَهَيتَني ما خَرَجتُ . ۲

۱۰ / ۹

غَنائِمُ الحَربِ

۲۲۸۸.شرح نهج البلاغة :اِتَّفَقَتِ الرُّواةُ كُلُّها عَلى أنَّهُ [عَلِيّا عليه السلام ] قَبَضَ ما وَجَدَ في عَسكَرِ الجَمَلِ مِن سِلاحٍ ودابَّةٍ ومَملوكٍ ومَتاعٍ وعُروضٍ ، فَقَسَّمَهُ بَينَ أصحابِهِ ، وأنَّهُم قالوا لَهُ : اِقسِم بَينَنا أهلَ البَصرَةِ فَاجعَلهُم رَقيقا ، فَقالَ : لا .
فَقالوا : فَكَيفَ تُحِلُّ لَنا دِماءَهُم ، وتُحَرِّمُ عَلَينا سَبيَهُم ؟!
فَقالَ : كَيفَ يَحِلُّ لَكُم ذُرِّيَّةٌ ضَعيفَةٌ في دارِ هِجرَةٍ وإسلامٍ ؟! أمّا ما أجلَبَ بِهِ القَومُ في مُعَسكَرِهِم عَلَيكُم فَهُوَ لَكُم مَغنَمٌ ، وأمّا ما وارَتِ الدّورُ واُغلِقَت عَلَيهِ الأَبوابُ فَهُوَ لِأَهلِهِ ، ولا نَصيبَ لَكُم في شَيءٍ مِنهُ .
فَلَمّا أكثَروا عَلَيهِ قالَ : فَأَقرِعوا علَى عائِشَةَ ؛ لِأَدفَعَها إلى مَن تُصيبُهُ القُرعَةُ !
فَقالوا : نَستَغفِرُ اللّهَ يا أميرَ المُؤمِنينَ ! ثُمَّ انصَرَفوا . ۳

1.تاريخ بغداد : ج ۹ ص ۱۸۵ الرقم ۴۷۶۶ ، الاعتقاد والهداية : ص ۲۴۶ ، المناقب للخوارزمي : ص ۱۸۲ ح ۲۲۰ .

2.المناقب للخوارزمي : ص ۱۸۲ ح ۲۱۸ ، سلسلة الأحاديث الصحيحة : ج ۱ ص ۷۷۶ عن ابن أبي عتيق .

3.شرح نهج البلاغة : ج ۱ ص ۲۵۰ وراجع الإمامة والسياسة : ج ۱ ص ۹۷ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 34562
صفحه از 611
پرینت  ارسال به