189
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

۹ / ۴

آرامش على در جنگ

۲۲۲۴.الجملـ به نقل از محمّد بن حنفيه ـ: چون وارد بصره شديم و در آن جا لشكرگاه زديم و صفوف خود را آماده ساختيم ، پدرم على عليه السلام پرچم جنگ را به من داد و فرمود: «پيش از اقدام دشمن كارى عليه آنان انجام نده». ۱ سپس خوابيد.
تيرهاى دشمن بر ما باريدن گرفت. او را از خواب ، بيدار كردم . بيدار شد ، در حالى كه چشم هايش را مى ماليد و جمليان فرياد مى زدند: اى خونخواهان عثمان!
[ على عليه السلام ] در حالى كه جز يك پيراهن بر تن نداشت ، بيرون رفت و فرمود: «با پرچم به پيش رو !».
پيش رفتم و گفتم: اى پدر! در چنين روزى ، تنها با يك پيراهن ؟!
فرمود: «هركس را مرگش [ به وقت خود ]خواهد گرفت. به خدا سوگند ، در كنار پيامبر صلى الله عليه و آله بدون زره ، بيشتر جنگيدم تا با زره».

۲۲۲۵.مروج الذهب:جمليان بر سمت راست و چپ سپاه على عليه السلام حمله مى كردند و آن را از هم گسستند. در اين هنگام ، يكى از فرزندان عقيل به نزد على عليه السلام آمد و او بر كوهه زين اسب خود ، به خوابى سبك فرو رفته بود. به على عليه السلام گفت: عمو جان ! راست و چپ سپاهت به چنان وضعيتى رسيده است كه مى بينى و تو در حال چُرت زدنى؟
فرمود: «پسرِ برادر! خاموش باش. عمويت را روزى است كه از آن، درنمى گذرد. به خدا سوگند ، عمويت باكى ندارد كه به پيشواز مرگ برود يا مرگ ، [خودْ ]او را دريابد» .

۲۲۲۶.دعائم الإسلام:براى ما از على عليه السلام روايت شده است كه در جنگ جمل ، پرچم را به محمّد بن حنفيه سپرد و او را پيشاپيش خود فرستاد و حسن عليه السلام را در سمت راست سپاه و حسين عليه السلام را در سمت چپ گمارد و خود ، پشت سر پرچمدار ، سوار بر استر پيامبر خدا ايستاد.
محمّد بن حنفيه مى گويد: دشمنان به ما نزديك شدند و به سوى ما تيراندازى كردند و مردى را كشتند. به سوى اميرمؤمنانْ رو كردم . او را در خوابى سنگين يافتم . گفتم: اى اميرمؤمنان! در چنين وضعيتى مى خوابى؟! ما را تيرباران كردند و مردى از ما را كشتند و مردم به هلاكت افتادند .
فرمود: «مى بينم كه مانند دختران باكره ، ناله مى كنى. اين پرچم ، پرچم پيامبر خداست».
آن را گرفت و تكانى داد كه باد آن به صورت ما خورد . بر آنها شوريد ، آستين هايش را بالا زد و سخت بر آنان حمله بُرد و با شمشير ، چنان بر آنان نواخت كه آستين قبايش [ از خون آنها ]رنگين گشت و شمشيرش كج شد.

1.اشاره به اين كه آغازگر جنگ مباش . (م)


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
188

۹ / ۴

السَّكينَةُ العَلَوِيَّةُ فِي الحَربِ

۲۲۲۴.الجمل عن محمّد بن الحنفيّة :لَمّا نَزَلنَا البَصرَةَ وعَسكَرنا بِها وصَفَفنا صُفوفَنا ، دَفَعَ أبي عَلِيٌّ عليه السلام إلَيَّ اللِّواءَ ، وقالَ : لا تُحدِثَنَّ شَيئا حَتّى يُحدَثَ فيكُم . ثُمَّ نامَ ، فَنالَنا نَبلُ القَومِ ، فَأَفزَعتُهُ ، فَفَزِعَ وهُوَ يَمسَحُ عَينَيهِ مِنَ النَّومِ ، وأصحابُ الجَمَلِ يَصيحونَ : يا ثاراتِ عُثمانَ !
فَبَرَزَ عليه السلام ولَيسَ عَلَيهِ إلّا قَميصٌ واحِدٌ ، ثُمَّ قالَ : تَقَدَّم بِاللَّواءِ ! فَتَقَدَّمتُ وقُلتُ : يا أبَتِ أفي مِثلِ هذَا اليَومِ بِقَميصٍ واحِدٍ ؟ !
فَقالَ عليه السلام : أحرَزَ أمرا أجَلُهُ ، ۱ وَاللّهِ قَاتَلتُ مَعَ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله وأنَا حاسِرٌ ۲ أكثَرَ مِمّا قاتَلتُ وأنَا دارِعٌ . ۳

۲۲۲۵.مروج الذهب :قَد كانَ أصحابُ الجَمَلِ حَمَلوا عَلى مَيمَنَةِ عَلِيٍّ ومَيسَرَتِهِ ، فَكَشَفوها ، فَأَتاهُ بَعضُ وُلدِ عَقيلٍ وعَلِيٌّ يَخفِقُ نُعاسا عَلى قُربوسِ سَرجِهِ ، فَقالَ لَهُ : يا عَمُّ ، قَد بَلَغَت مَيمَنَتُكَ ومَيسَرَتُكَ حَيثُ تَرى ، وأنتَ تَخفِقُ نُعاسا ؟ ! قالَ : اُسكُت يَابنَ أخي ، فَإِنَّ لِعَمِّكَ يَوما لا يَعدُوهُ ، وَاللّهِ ما يُبالي عَمُّكَ وَقَعَ عَلَى المَوتِ أو وَقَعَ المَوتُ عَلَيهِ ! ۴

۲۲۲۶.دعائم الإسلام :رُوّينا عَن عَلِيٍّ عليه السلام أنَّهُ أعطَى الرّايَةَ يَومَ الجَمَلِ لِمُحَمَّدِ ابنِ الحَنَفِيَّةِ ، فَقَدَّمَهُ بَينَ يَدَيهِ ، وجَعَلَ الحَسَنَ فِي المَيمَنَةِ ، وجَعَلَ الحُسَينَ فِي المَيسَرَةِ ، ووَقَفَ خَلفَ الرّايَةِ عَلى بَغلَةِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله .
قالَ ابنُ الحَنَفِيَّةِ : فَدَنا مِنَّا القَومُ ، ورَشَقونا بِالنَّبلِ وقَتَلوا رَجُلاً ، فَالتَفَتُّ إلى أميرِ المُؤمِنينَ فَرَأَيتُهُ نائِما قَدِ استَثقَلَ نَوما ، فَقُلتُ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، عَلى مِثلِ هذِهِ الحالِ تَنامُ ؟! قَد نَضَحونا بِالنَّبلِ وقَتَلوا مِنّا رَجُلاً وقَد هَلَكَ النّاسُ ! ! فَقالَ : لا أراكَ إلّا تَحِنُّ حَنينَ العَذراءِ ، الرّايَةُ رايَةُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَأَخَذَها وهَزَّها ، وكانَتِ الرّيحُ في وُجوهِنا ، فَانقَلَبَت عَلَيهِم ، فَحسَرَ عَن ذِراعَيهِ وشَدَّ عَلَيهِم ، فَضَرَبَ بِسَيفِهِ حَتّى صُبِغَ كُمُّ قَبائِهِ وَانحَنى سَيفُهُ . ۵

1.أحرَزتُ الشيءَ اُحرِزهُ : إذا حفظته وضممته إليك وصُنته على الأخذ (لسان العرب : ج ۵ ص ۳۳۳ «حرز») .

2.الحاسر : خلاف الدارع ، وهو من لا مغفر له ولا درع ولا بيضة على رأسه (تاج العروس : ج ۶ ص ۲۷۴ «حسر») .

3.الجمل : ص ۳۵۵ .

4.مروج الذهب : ج ۲ ص ۳۷۵ .

5.دعائم الإسلام : ج ۱ ص ۳۹۳ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 34580
صفحه از 611
پرینت  ارسال به