577
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

۲۴۵۰.شرح نهج البلاغة :سپاه معاويه آب را از على عليه السلام بازداشته ، بر شريعه فرات مسلّط شدند و سرانِ شام به معاويه گفتند : آنان را از تشنگى بكُش ، همان سان كه ايشان ، عثمان را تشنه لب كشتند .
آن گاه ، على عليه السلام و يارانش از ايشان خواستند كه آب را بر آنان بگشايند . گفتند : نه . به خدا سوگند ، قطره اى آب [ نخواهيمت داد ]تا تشنه لب بميرى ، همان گونه كه [ عثمان ]ابن عفّان مُرد .
چون [ على عليه السلام ] بديد كه مرگِ حتمى در پيش است ، سپاهش را پيش كشيد و به سپاهيان معاويه ، با حملاتى سنگين يورش برد و پس از كشتارى وحشتناك كه در آن ، سرها و دست ها[ ى بسيار] فرو افتاد ، ايشان را از پايگاه هاشان دور كرد و آب را از آنان ستاند ، به گونه اى كه سپاه معاويه در بيابان قرار گرفت و از آب ، دور افتاد .

۷ / ۵

بدى را با خوبى پاداش دادن

۲۴۵۱.الكامل فى التّاريخـ در بيان جنگ بر سر آب ـ: [ سپاه على عليه السلام ] با سپاه شام جنگيدند تا ميان آب و آنان فاصله انداختند و آب در چنگ ياران على عليه السلام افتاد . پس گفتند : به خدا سوگند ، شاميان را از آن نمى نوشانيم!
على عليه السلام به يارانش پيك فرستاد : «به قدر حاجت از آب برگيريد و اجازه دهيد كه ايشان [ هم ]برگيرند ، كه همانا خداوند ، پيروزىِ شما را از رهگذرِ سركشى و ستمِ آنان مقرّر فرمود [ پس شما ، خود ، ستم مكنيد]» .

۲۴۵۲.مُروج الذّهب :از آن پس كه سپاه على عليه السلام لشكر معاويه را از آب دور كرد ، معاويه به عمرو بن عاص گفت : اى ابو عبد اللّه ! درباره اين مرد چه گمان دارى؟ آيا از آن رو كه ما آب را بر وى بستيم ، او نيز آب را بر ما مى بندد؟ و اين ، در حالى بود كه شاميان به ناحيه اى از بيابان عقب رانده شده بودند كه از آب دور بود .
عمرو به وى گفت : نه . اين مرد براى كارى جز اين آمده است و تنها هنگامى خشنود مى شود كه يا در اطاعتش درآيى و يا رشته گردنت بريده شود .
پس معاويه پيكى نزد على عليه السلام فرستاد و اجازه خواست كه به شريعه آب فرات وارد شود تا سپاهش از آن طريق ، سيراب شوند و دسته [ سقّايان ]سپاهش به اردوگاه وى داخل گردند . على عليه السلام هر چه را معاويه تقاضا و طلب كرد ، اجازت داد .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
576

۲۴۵۰.شرح نهج البلاغة :لَمّا مَلَكَ عَسكَرُ مُعاوِيَةَ عَلَيهِ [عَلَى الإِمامِ عَلِيٍّ عليه السلام ]الماءَ ، وأحاطوا بِشَريعَةِ الفُراتِ ، وقالَت رُؤَساءُ الشّامِ لَهُ : اقتُلهُم بِالعَطَشِ كَما قَتَلوا عُثمانَ عَطَشا ، سَأَلَهُم عَلِيٌّ عليه السلام وأصحابُهُ أن يُشرِعوا لَهُم شُربَ الماءِ ، فَقالوا : لا وَاللّهِ ، ولا قَطرَةً حَتّى تَموتَ ظَمَأً كَما ماتَ ابنُ عَفّانَ .
فَلَمّا رَأى عليه السلام أنَّهُ المَوتُ لا مَحالَةَ تَقَدَّمَ بِأَصحابِهِ ، وحَمَلَ عَلى عَساكِرِ مُعاوِيَةَ حَمَلاتٍ كَثيفَةٍ ، حَتّى أزالَهُم عَن مَراكِزِهِم بَعدَ قَتلٍ ذَريعٍ ؛ سَقَطَت مِنهُ الرُّؤوسُ وَالأَيدي ، ومَلَكوا عَلَيهِمُ الماءَ ، وصارَ أصحابُ مُعاوِيَةَ فِي الفَلاةِ ، لا ماءَ لَهُم . ۱

۷ / ۵

مُكافَأَةُ الإِساءَةِ بِالإِحسانِ

۲۴۵۱.الكامل في التاريخـ في ذِكرِ القِتالِ عَلَى الماءِ ـ: قاتَلوهُم حَتّى خَلَّوا بَينَهم وبينَ الماءِ ، وصارَ في أيدي أصحابِ عَلِيٍّ ، فَقالوا : وَاللّهِ ، لا نُسقيهِ أهلَ الشّامِ !
فَأَرسَلَ عَلِيٌّ إلى أصحابِهِ : أن خُذوا مِنَ الماءِ حاجتَكُم ، وخَلّوا عَنهُم ، فَإِنَّ اللّهَ نَصَرَكُم بِبَغيِهِم وظُلمِهِم . ۲

۲۴۵۲.مروج الذهبـ بَعدَ أن كَشَفَ جُندُ الإِمامِ عَلِيٍّ عليه السلام جُندَ مُعاوِيَةَ عَنِ الماءِ ـ: قالَ مُعاوِيَةُ لِعَمرِو بنِ العاصِ : يا أبا عَبدِ اللّهِ ، ما ظَنُّكَ بِالرَّجُلِ ،أ تَراهُ يَمنَعُنَا الماءَ لِمَنعِنا إيّاهُ ؟ وقَد كانَ انحازَ بِأَهلِ الشّامِ إلى ناحِيَةٍ فِي البَرِّ نائِيَةٍ عَن الماءِ .
فَقالَ لَهُ عَمرٌو : لا ، إنَّ الرَّجُلَ جاءَ لِغَيرِ هذا ، وإنَّهُ لا يَرضى حَتّى تَدخُلَ في طاعَتِهِ ، أو يَقطَعَ حَبلَ عاتِقِكَ .
فَأَرسَلَ إلَيهِ مُعاوِيَةُ يَستَأذِنُهُ في وُرودِهِ مَشرَعَتَهُ ، وَاستِقاءِ النّاسِ مِن طَريقِهِ ، ودُخولِ رُسُلِهِ في عَسكَرِهِ . فَأَباحَهُ عَلِيٌّ كُلَّ ما سَأَلَ وطَلَبَ مِنهُ . ۳

1.شرح نهج البلاغة : ج ۱ ص ۲۳ ، ينابيع المودّة : ج ۱ ص ۴۵۰ ؛ بحار الأنوار : ج ۴۱ ص ۱۴۵ .

2.الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۳۶۵ ، تاريخ الطبري : ج ۴ ص ۵۷۲ ؛ وقعة صفّين : ص۱۶۲ كلاهما نحوه وراجع الفتوح : ج ۷ و ۸ .

3.مروج الذهب : ج ۲ ص ۳۸۶ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35012
صفحه از 611
پرینت  ارسال به