485
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

شك نيست كه پيش گرفتنِ سياستِ سكوت فرا روى امواج شكننده تبليغاتى معاويه ، به زيان امام عليه السلام مى انجاميد ؛ زيرا سكوت وى به منزله تأييد همه تهمت هاى معاويه بود .
ساده انگارى است اگر بپنداريم چنانچه امام عليه السلام باب مكاتبه با معاويه را نمى گشود ، معاويه جنگ تبليغاتى ضدّ امام عليه السلام را نمى آغازيد يا از ادامه آن روى مى گرداند . به عكس و بى ترديد ، اگر امام عليه السلام سكوت مى گزيد ، دامنه اين جنگ گسترده تر و شعله هايش برافروخته تر مى شد .
نامه ها و پاسخ هاى امام عليه السلام نه تنها معاويه را در تبليغ حيله گرانه اش بر ضدّ امام عليه السلام ناكام كرد ، بلكه به سندى تاريخى در اثبات حقّانيّت امام عليه السلام تبديل شد . از اين رهگذر ، وى انديشه ها را تابناك ساخت و مردم را بصيرت و هوشيارى بخشيد ، به نيكوترين شيوه از خويش دفاع كرد ، ۱ حجّت را بر معاويه و هواداران فريب خورده اش تمام كرد و براى تاريخ و آيندگان ، سندى حاوى گزارش رخدادها ميان خود و معاويه بر جاى نهاد .
او با اين كار ، جانب احتياط را نگاه داشت ؛ زيرا اجازه نداد معاويه هر گونه مى خواهد ، اهداف خويش از جنگ تبليغاتى را پى گيرد .

1.ر . ك : ج ۸ ص ۲۵۵ (بحثى درباره خودستايى امام) .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
484

عمر و ابو بكر نيز قائل بودند . ۱

۳ . طعن زدن به فراگيرىِ بيعت امّت با امام

از مقدّمه اين فصل ، آشكار شد كه يكى از نقاط قوّت برجسته در آغاز حكومت امام عليه السلام ، گستردگىِ دامنه بيعت عموم مردم با وى بود ؛ چرا كه هيچ يك از خلفاى پيشين را چنين بيعت فراگيرى دست نداده بود . معاويه بر آن بود كه از رهگذر نبرد تبليغاتى ، به اين نقطه قوّت و دستاورد ، آسيب رسانَد و چنين وانمود كند كه پيمان نسپردن شاميان با امام عليه السلام ، نشان دهنده مشروع نبودن خلافت اوست .

۴ . خدشه وارد ساختن به قداست امام ، نزد عواطف عمومى

معاويه كاملاً آگاه بود كه على عليه السلام از پشتوانه اى پُربَها و پيشينه اى روشن در ديندارى بهره مند است و از اين رو ، نمى تواند با او رويارويى كند ، مگر آن كه قداستش را نزد افكار عمومى در هم كوبد و حريمش را در پيشگاه عواطف مردم بشكند ؛ آن هم از طريق كارى تبليغاتى و انبوه با كارگزارىِ عناصر گم راه كننده و فريبكار! نامه نگارى هاى وى با امام عليه السلام نيز تنها گامى در همين مسير بود كه بعدا با دشنام دهى به امام عليه السلام بر منابر ، در هم پيوست .

حكمت پاسخ هاى امام به معاويه

اينك مى پرسيم : اگر امام عليه السلام در اين نبرد تبليغاتى عقب مى نشست ، چه مى شد؟ اگر ـ همان گونه كه ابن ابى الحديد پنداشته ـ وى باب نامه نگارى با معاويه را نمى گشود ، چه رخ مى داد؟ اگر در همين سطح ، گفتار و نقشه هاى معاويه را ناديده مى گرفت و بى پاسخ مى نهاد ، چه پيش مى آمد؟ آيا مثلاً معاويه سكوت مى گزيد و از نبرد تبليغاتى ويرانگر بر ضدّ امام عليه السلام دست مى كشيد؟

1.. شرح نهج البلاغة : ج ۱۵ ص ۱۸۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 34778
صفحه از 611
پرینت  ارسال به