۴ / ۳
بيرون آمدن امام على از مدينه
۲۱۳۴.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از ابو الأسود دُئلى ـ: امام على عليه السلام فرمود : «در حالى كه پا در ركاب شتر نهاده، قصد عراق داشتم، عبد اللّه بن سلّام به نزد من آمد و گفت: به عراق نرو؛ زيرا اگر به عراق درآيى ، تيزى شمشيرها تو را آسيب مى رساند.
به او گفتم : به خدا سوگند ، به ياد مى آورم كه پيش از تو اين مطلب را پيامبر خدا به من فرمود» .
[ ابو الأسود مى گويد:] با خود گفتم: خدايا! تا امروز نديده بودم كه مردى جنگاور، چنين با مردمْ سخن گويد.
۲۱۳۵.تاريخ الطبرى:على عليه السلام در مدينه بود كه گزارش رسيد كه [ اهل جمل ]براى رفتن به سوى بصره اجتماع كرده اند و [ همچنين] خبر تصميم جمعى طلحه ، زبير و عايشه و پيروانشان و نيز سخنان عايشه به وى رسيد.
على عليه السلام [ از مدينه] بيرون آمد و آنان را با همان آرايش نظامى اى كه براى رفتن به شامْ فراهم ساخته بود، تعقيب مى كرد. هفتصد نفر از كوفيان و بصريانِ چالاك و سبك بار به همراه او بيرون رفتند و اميد داشت به آنان برسد و از رفتن آنان به بصره جلوگيرى كند.
در راه، عبد اللّه بن سلّام ، او را ديد و زمام شترش را گرفت و گفت: اى اميرمؤمنان! از مدينه بيرون مرو. به خدا سوگند، اگر از آن بيرون روى، هرگز بدان باز نمى گردى و قدرت و عظمت مسلمانان نيز هرگز به مدينه باز نمى گردد.
همراهان ، او را بد گفتند. على عليه السلام فرمود: «رهايش سازيد. او نيكْ مردى از ياران محمّد پيامبر است».
سپس حركت كرد تا به منطقه رَبَذه رسيد و خبر عبور آنان را دريافت . چون به آنها نرسيد ، چند روزى براى مشاوره و گفتگو در رَبَذه ماند.