187
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

۲۲۲۳.امام على عليه السلامـ از سخنرانى اش در جنگ جمل ـ: اى مردم! به راستى كه من به سوى اين گروه آمدم و آنان را فرا خواندم و براى آنان ، استدلال كردم. آنان مرا دعوت كردند كه در نبرد، شكيبايى ورزم و براى زخم نيزه ها آماده شوم. مادرشان در عزا نشيند! من هيچ گاه با جنگ ، تهديد نشده ام و از ضربت شمشير ، ترسانده نشده ام. آنان كه قبيله قارَه ۱ را به جنگ با تير و كمان فرا خواندند ، با ايشان انصاف ورزيدند . براى ديگرى رعد و برق به راه اندازند كه من ابو الحسنم ؛ همان كسى كه بُرش آنان را كُند ساخت و جماعتشان را از هم پراكند ، و با چنين دلى دشمنم را ملاقات مى كنم كه به وعده هاى يارى و تقويت و پيروزى پروردگار خويش ، دل بسته ام و به پروردگارم يقين دارم و در كار خود ، هيچ شبهه اى ندارم.
اى مردم! به راستى كه مرگ ، از [ كسى كه در ميدان جنگْ] برجاىْ ايستاده ، درنمى گذرد و فراركننده ، او را ناتوان نمى سازد. از مرگ ، چاره اى نيست. آن كه نميرد ، كشته مى شود و برترين مرگ، كشته شدن [ در راه خدا] است. سوگند به آن كه جانم در دست اوست ، هزار ضربه شمشير برايم آسان تر است از مردن در بستر!
شگفتا از طلحه! مردم را به كشتن پسر عفّان تحريك كرد و وقتى او كشته شد، دستش را [ براى بيعت] از سرِ رضايت به من داد. سپس بيعت مرا شكست. بار خدايا! او را بگير و مهلتش مده.
آگاه باشيد كه زبير ، بيعت مرا شكست و پيوند خويشاوندى ام را بُريد و دشمنانم را پشتيبانى نمود. [ بار خدايا! ]امروز ، آن گونه كه خود مى خواهى ، مرا از [ شرّ ]او كفايت كن.

1.قارَه ، قبيله اى از بنى هون بن خزيمه اند. از اين جهت قاره ناميده شده اند كه همواره گرد هم اند. اينان ، به تيراندازى مشهور بوده اند، چنان كه در مَثَل آمده است : انصاف ورزيدند كسانى كه با قاره به تيراندازى پرداختند . (ر . ك : النهاية : ج ۴ ص ۱۲۰) .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
186

۲۲۲۳.الإمام عليّ عليه السلامـ مِن خُطبَتِهِ يَومَ الجَمَلِ ـ: أيُّهَا النّاسُ ! إنّي أتَيتُ هؤُلاءِ القَومَ ، ودَعَوتُهُم ، وَاحتَجَجتُ عَلَيهِم ، فَدَعَوني إلى أن أصبِرَ لِلجِلادِ ، وأبرُزَ لِلطِّعانِ ، فَلِاُمِّهِمُ الهَبَلُ ! وقَد كُنتُ وما اُهَدَّدُ بِالحَربِ ، ولا اُرَهَّبُ بِالضَّربِ ، أنصَفَ القارَةَ مَن راماها ، ۱ فَلِغَيري فَليُبرِقوا وليُرعِدوا ؛ فَأَنَا أبُو الحَسَنِ الَّذي فَلَلتُ ۲ حَدَّهُم ، وفَرَّقتُ جَماعَتَهُم ، وبِذلِكَ القَلبِ ألقى عَدُوّي ، وأنَا عَلىَ ما وعَدَنَي رَبّي مِنَ النَّصرِ وَالتَّأييدِ وَالظَّفَرِ ، وإنّي لَعَلى يَقينٍ مِن رَبّي ، وغَيرِ شُبهَةٍ مِن أمري .
أيُّهَا النّاسُ ! إنَّ المَوتَ لا يَفوتُهُ المُقيمُ ، ولا يُعجِزُهُ الهارِبُ ، لَيسَ عَنِ المَوتِ مَحيصٌ ، ومَن لَم يَمُت يُقتَلُ ، وإنَّ أفضَلَ المَوتِ القَتلُ . وَالَّذي نَفسي بِيَدِهِ ، لَأَلفُ ضَربَةٍ بِالسَّيفِ أهوَنُ عَلَيَّ مِن ميتَةٍ عَلى فِراشٍ .
واعَجَبا لِطَلحَةَ ! ألَّبَ ۳ النّاسَ عَلَى ابنِ عَفّانَ ، حَتّى إذا قُتِلَ أعطاني صَفَقَتَهُ بِيَمينِهِ طائِعا ، ثُمَّ نَكَثَ بَيعَتي ، اللّهُمَّ خُذهُ ولا تُمهِلهُ . وإنَّ الزُّبَيرَ نَكَثَ بَيعَتي ، وقَطَعَ رَحِمي ، وظاهَرَ عَلَيَّ عَدُوّي ، فَاكفِنيهِ اليَومَ بِما شِئتَ . ۴

1.القارَة : قبيلة من بني الهون ابن خزيمة ، سُمّوا قارَة لاجتماعهم والتفافهم ، ويوصفون بالرمي ، وفي المثل : أنصفَ القارَة مَن راماها (النهاية : ج ۴ ص ۱۲۰ «قور») .

2.فلَّه فانفَلّ ، أي كسره فانكسر (لسان العرب : ج ۱۱ ص ۵۳۱ «فلل») .

3.من التأليب : التحريض (لسان العرب : ج ۱ ص ۲۱۶ «ألب») .

4.الكافي : ج ۵ ص ۵۳ ح ۴ عن ابن محبوب رفعه ، الأمالي للطوسي : ص ۱۶۹ ح ۲۸۴ عن إسماعيل بن رجاء الزبيدي نحوه وراجع نهج البلاغة : الخطبة ۱۷۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 34648
صفحه از 611
پرینت  ارسال به