13
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

۲۱۲۹.امام على عليه السلامـ آن گاه كه به وى پيشنهاد شد كه طلحه و زبير را تعقيب نكند و درصدد جنگ با آنان نباشد ـ: به خدا سوگند، چون كفتار نخواهم بود كه با ضرباهنگ مداوم و آرام ، به خواب رود تا جوينده اش به وى رسد و شكارچى اش او را فريب دهد؛ بلكه من همواره به كمك حق جويان با حق گريزان مى جنگم و به كمك شنونده مطيع با نافرمانِ شكّاك، ستيز مى كنم تا اجلم فرا رسد. به خدا سوگند، از آن زمان كه خداوند پيامبرش را قبض روح كرد تا امروز، هميشه از حقّ خود بر كنار بوده ام [ و ديگران ]بر من مقدّم بوده اند .

۴ / ۲

سخنرانى امام به هنگام دريافت گزارش ناكثين

۲۱۳۰.امام على عليه السلامـ از سخنرانى او به هنگامى كه گزارش بيعت شكنى به وى رسيد ـ: بدانيد كه شيطان، گروهش را برانگيخته است و لشكر خويش را از هر سو فرا خوانده تا ستم در زادگاهش برقرار باشد و باطل در جايگاهش پايدار مانَد. به خدا سوگند، از من زشتى نديدند و ميان من و خودشان منصفانه رفتار نكردند.
آنان، حقّى را مى جويند كه خودْ آن را به كنار نهادند، و خونخواهى كسى را مى كنند كه خودْ خونش را ريختند. اگر در اين كار، با آنان شريك بوده ام، آنان را هم سهمى است، و اگر بدون من دست به اين كار زده اند، پيامدش نيز بر عهده خودشان است.
به راستى كه بزرگ ترين دليل آنان بر ضررِ خودشان است. آنان از مادرى شير مى خورند كه شيرش خشكيده است، و بدعتى را زنده مى كنند كه ميرانده شده است.
اى دعوت كننده زيانكار! كه مى خواند؟ چرا پاسخ دهم؟ به راستى كه من به حجّت الهى بر آنان و به علم او درباره ايشان خشنودم. اگر سر باز زنند، تيزىِ شمشير را به آنان نشان خواهم داد كه آن براى درمان باطل و يارى حق، كافى است.
و شگفت ، اين است كه فرستاده اند تا من به ميدان كارزار آيم و در جنگ، پايدارى نمايم. مادرشان بر آنان بگِريد! تاكنون در جنگ ، تهديد نشده ام و از شمشير نهراسيده ام. به راستى كه من نسبت به پروردگارم يقين دارم و ترديدى در دينم ندارم.


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
12

۲۱۲۹.الإمام عليّ عليه السلامـ لَمّا اُشيرَ عَلَيهِ بِأَلّا يَتَّبِعَ طَلحَةَ وَالزُّبَيرَ ولا يَرصُدَ لَهُمَا القِتالَ ـ: وَاللّهِ لا أكونُ كَالضَّبُعِ ؛ تَنامُ عَلى طولِ اللَّدمِ ۱ حَتّى يَصِلَ إلَيها طالِبُها ، ويَختِلَها راصِدُها ، ولكِنّي أضرِبُ بِالمُقبِلِ إلَى الحَقِّ المُدبِرَ عَنهُ ، وبِالسّامِعِ المُطيعِ العاصِيَ المُريبَ أبدا حَتّى يَأتيَ عَلَيَّ يَومي . فَوَاللّهِ ما زِلتُ مَدفوعا عَن حَقّي مُستَأثَرا عَلَيَّ مُنذُ قَبَضَ اللّهُ نَبِيَّهُ صلى الله عليه و آله حَتّى يَومِ النّاسِ هذا . ۲

۴ / ۲

خُطبَةُ الإِمامِ لَمّا بَلَغَهُ خَبَرُ النّاكِثينَ

۲۱۳۰.الإمام عليّ عليه السلامـ مِن خُطبَةٍ لَهُ حينَ بَلَغَهُ خَبَرُ النّاكِثينَ بِبَيعَتِهِ ـ: ألا وإِنَّ الشَّيطانَ قَد ذَمَّرَ حِزبَهُ ، ۳ وَاستَجلَبَ جَلَبَهُ ؛ لِيَعودَ الجَورُ إلى أوطانِهِ ، ويَرجِعَ الباطِلُ إلى نِصابِهِ ، وَاللّهِ ما أنكَروا عَلَيَّ مُنكَرا ، ولا جَعَلوا بَيني وبَينَهُم نَصِفا .
وإِنَّهُم لَيَطلُبونَ حَقّا هُم تَرَكوهُ ، ودَما هُم سَفَكوهُ ؛ فَلَئِن كُنتُ شَريكَهُم فيهِ ؛ فَإِنَّ لَهُم لَنَصيبَهُم مِنهُ ، ولَئِن كانوا وَلوهُ دوني ، فَمَا التَّبِعَةُ إلّا عِندَهُم ، وإنَّ أعظَمَ حُجَّتِهِم لَعَلى أنفُسِهِم ، يَرتَضِعونَ اُمّا قَد فَطَمَت ، ويُحيونَ بِدعَةً قَد اُميتَت .
يا خَيبَةَ الدّاعي ! مَن دَعا ! وإلامَ اُجيبَ ! وإنّي لَراضٍ بِحُجَّةِ اللّهِ عَلَيهِم ، وعِلمِهِ فيهِم . فَإِن أبَوا أعطَيتُهُم حَدَّ السَّيفِ، وكَفى بِهِ شافِيا مِنَ الباطِلِ ، وناصِرا لِلحَقِّ .
ومِنَ العَجَبِ بَعثُهُم إلَيَّ أن أبرُزَ لِلطِّعانِ ! وأن أصبِرَ لِلجِلادِ ! هَبِلَتهُمُ الهَبولُ ! لَقَد كُنتُ وما اُهَدَّدُ بِالحَربِ ، ولا اُرَهَّبُ بِالضَّربِ ! وإنّي لَعَلى يَقينٍ مِن رَبّي ، وغَيرِ شُبهَةٍ مِن ديني . ۴

1.أي ضَرْب جُحرها بحجر ، إذا أرادوا صَيْد الضَّبُع ضربوا جُحْرها بحَجر ، أو بأيديهم ، فتحسبُه شيئا تصيده ، فتخرج لتأخذه ، فتُصطاد (النهاية : ج ۴ ص ۲۴۶ «لدم») .

2.نهج البلاغة : الخطبة ۶ ، بحار الأنوار : ج ۳۲ ص ۱۳۵ ح ۱۱۰ .

3.أي : حضّهم وشجّعهم (النهاية : ج ۲ ص ۱۶۷ «ذمر») .

4.نهج البلاغة : الخطبة ۲۲ ، عيون الحكم والمواعظ : ص ۱۱۰ ح ۲۴۰۱ وفيه إلى «لعلى أنفسهم» ، بحار الأنوار : ج ۳۲ ص ۵۳ ح ۳۹ وراجع جواهر المطالب : ج ۱ ص ۳۲۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35001
صفحه از 611
پرینت  ارسال به