۲۱۲۹.امام على عليه السلامـ آن گاه كه به وى پيشنهاد شد كه طلحه و زبير را تعقيب نكند و درصدد جنگ با آنان نباشد ـ: به خدا سوگند، چون كفتار نخواهم بود كه با ضرباهنگ مداوم و آرام ، به خواب رود تا جوينده اش به وى رسد و شكارچى اش او را فريب دهد؛ بلكه من همواره به كمك حق جويان با حق گريزان مى جنگم و به كمك شنونده مطيع با نافرمانِ شكّاك، ستيز مى كنم تا اجلم فرا رسد. به خدا سوگند، از آن زمان كه خداوند پيامبرش را قبض روح كرد تا امروز، هميشه از حقّ خود بر كنار بوده ام [ و ديگران ]بر من مقدّم بوده اند .
۴ / ۲
سخنرانى امام به هنگام دريافت گزارش ناكثين
۲۱۳۰.امام على عليه السلامـ از سخنرانى او به هنگامى كه گزارش بيعت شكنى به وى رسيد ـ: بدانيد كه شيطان، گروهش را برانگيخته است و لشكر خويش را از هر سو فرا خوانده تا ستم در زادگاهش برقرار باشد و باطل در جايگاهش پايدار مانَد. به خدا سوگند، از من زشتى نديدند و ميان من و خودشان منصفانه رفتار نكردند.
آنان، حقّى را مى جويند كه خودْ آن را به كنار نهادند، و خونخواهى كسى را مى كنند كه خودْ خونش را ريختند. اگر در اين كار، با آنان شريك بوده ام، آنان را هم سهمى است، و اگر بدون من دست به اين كار زده اند، پيامدش نيز بر عهده خودشان است.
به راستى كه بزرگ ترين دليل آنان بر ضررِ خودشان است. آنان از مادرى شير مى خورند كه شيرش خشكيده است، و بدعتى را زنده مى كنند كه ميرانده شده است.
اى دعوت كننده زيانكار! كه مى خواند؟ چرا پاسخ دهم؟ به راستى كه من به حجّت الهى بر آنان و به علم او درباره ايشان خشنودم. اگر سر باز زنند، تيزىِ شمشير را به آنان نشان خواهم داد كه آن براى درمان باطل و يارى حق، كافى است.
و شگفت ، اين است كه فرستاده اند تا من به ميدان كارزار آيم و در جنگ، پايدارى نمايم. مادرشان بر آنان بگِريد! تاكنون در جنگ ، تهديد نشده ام و از شمشير نهراسيده ام. به راستى كه من نسبت به پروردگارم يقين دارم و ترديدى در دينم ندارم.