فصل هفتم : از ذو قار تا بصره
۷ / ۱
بيعت گرفتن از حاضران
۲۱۸۰.الإرشادـ به نقل از ابن عبّاس ـ: چون [ امام على عليه السلام ]به سرزمين ذو قار ۱ رسيد،از كسانى كه به همراهش حضور داشتند، بيعت گرفت . سپس سخن گفت و بسيار حمد و ستايش الهى كرد و بر پيامبر خدا درود فرستاد.سپس فرمود:
«حوادثى گذشت كه ما از روى تسليم بودن به فرمان خداوند متعال ، در آزمايش هايى كه ما را بدان آزمود و از روى اميدوارى به پاداش ، بر آنها صبر كرديم ـ در حالى كه در چشمانمان خار بود ـ ، و شكيبايى بر اين حوادث ، بهتر از پراكندگى مسلمانان و ريخته شدن خون هايشان بود.
ما خاندان پيامبرى هستيم كه سزاوارترينِ مرد بود به رسالت و سرچشمه كرامتى كه خداوند ، بدين امّتْ ارزانى داشت . اين طلحه و زبير ، نه از خاندان پيامبرند و نه از نسل پيامبر صلى الله عليه و آله . چون ديدند كه پس از سال هاى سال ، خداوندْ حقوقمان را به ما بازگردانْد، يك سال و [ بلكه ]يك ماه كاملْ تحمّل نكردند و به شيوه پيشينيانِ خود رو كردند تا حقّ مرا پايمال كنند و مسلمانان را از اطراف من پراكنده سازند».
آن گاه ، امام عليه السلام آن دو را نفرين نمود.