۲۳۵۸.تاريخ اليعقوبى:وقتى مرگ عمرو فرا رسيد ، به فرزندش گفت: پدرت دوست داشت در جنگ ذات السلاسل از دنيا مى رفت . من در كارهايى داخل شدم كه نمى دانم دليل و [حجّتِ] من در آنها نزد خداوند چيست؟
آن گاه به ثروتش نگاه كرد و فراوانى آن را ديد و گفت: كاش اينها پِشكِل بود! كاش سى سالْ پيش از اين ، مُرده بودم! دنياى معاويه را آباد كردم و دين خود را تباه ساختم . دنيايم را ترجيح دادم و آخرتم را رها كردم. رشد و كمالم بر من پوشيده مانْد تا مرگم فرا رسيد . گويا معاويه را مى بينم كه بر ثروتم چنگ انداخته و پس از من با شما بد رفتارى مى كند .
عمرو ، در شب عيد فطر سال ۴۳ قمرى از دنيا رفت و معاويه، فرزند او عبد اللّه بن عمرو را به جاى او منصوب كرد.
۲ / ۳
عبيد اللّه بن عمر
عبيد اللّه بن عمر بن خطّاب در زمان پيامبر خدا به دنيا آمد. پس از اين كه عمر به دست ابو لؤلؤ كشته شد، عبيد اللّه به هرمزان ـ كه عليل بود ـ و دختر ابو لؤلؤ ـ كه صغير بود ـ و جُفينه ـ كه اهل ذمّه بود ـ ، حمله كرد و آنان را كشت.
صحابيان پيامبر صلى الله عليه و آله و از جمله امام على عليه السلام ، عبيد اللّه را به مرگْ محكوم كردند؛ ليكن عثمانْ او را عفو كرد و دستور داد كه از دست امام عليه السلام بگريزد و قطعه زمينى از كويفة بن عمر ۱ در نزديكى كوفه در اختيار او نهاد و عبيد اللّه ، پيوسته در آن جا بود. پس از به خلافت رسيدن امام على عليه السلام ، عبيد اللّه بن عمر ، از ترس قصاص ، به معاويه پيوست و فرمانده سواران او شد.
او در جنگ صفّين ، فعّاليت فراوانى به نفع معاويه كرد ؛ ليكن در هنگامه جنگ ، كشته شد. درباره كُشنده او اختلاف نظر وجود دارد . گفته شده است كه امام على عليه السلام او را به هلاكت رساند و گفته شده مالك اشتر ، و نيز گفته شده عمّار بن ياسر او را كشت .