۱۰ / ۱۵
نامه امام به كوفيان
۲۳۰۰.امام على عليه السلامـ در نامه اش به كوفيان ـ: «به نام خداوند بخشنده مهربان . از على اميرمؤمنان به مردم كوفه . سلام عليكم! همانا خداوندى را سپاس مى گويم كه جز او خدايى نيست . امّا بعد ؛ به راستى كه خداوند ، حاكم عادل است . «[خداوند ]سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمى دهد ، مگر آن كه آنان ، آنچه را در خودشان است ، تغيير دهند و چون خدا براى قومى [ به خاطر اعمالشان ]اراده بدى كند ، هيچ چيز مانع آن نيست و غير از او حمايتگرى براى آنان نخواهد بود» .
همانا شما را از خودمان خبر مى دهم و نيز از كسانى كه به سوى آنان رفتيم ، يعنى جمعيّت بصريان و كسانى از قريش و ساير قبيله ها كه به همراه طلحه و زبير به بصره آمدند ، پس از آن كه آن دو عهد خود را شكستند.
هنگامى كه اخبار آنان و رفتارى كه با كارگزارم عثمان بن حُنَيف داشتند ، به من رسيد ، از مدينه حركت كردم تا وارد ذو قار شدم . آن گاه ، فرزندم حسن و عمّار و قيس را به سوى شما فرستادم تا شما را براى [ گرفتن] حقّ خدا و حقّ پيامبرش و حقّ ما، بسيج كنند . برادران شما به سرعتْ مرا پاسخ گفتند و بر من وارد شدند . با آنان و با پيشى گيرندگانشان به سوى طاعت خدا ، حركت كردم تا در پشت بصره اُتراق نمودم.
با فراخواندنِ آنان ، راه عذرشان را بستم و دليلْ اقامه كردم و از لغزش هاى مرتدّان قريش و ديگران درگذشتم و از آنان خواستم به خاطر بيعت شكنى و شكستن عهد خداوند با من، توبه كنند ؛ ولى آنان سر باز زدند و جز به پيكار با من و همراهان من و فرو رفتن در گم راهى ، رضايت ندادند. پس به جهاد با آنان برخاستم.
پس ، از آنان جمعى كشته شدند و جمعى به شهرشان گريختند . آن گاه ، آنان چيزى را از من درخواست كردند كه من ، آنان را به همان فرا مى خواندم ؛ يعنى كنار نهادن جنگ. من هم پذيرفتم و شمشير از [ تعقيب] آنان برگرفتم و در نيام كردم و راه گذشت را در ميان آنان در پيش گرفتم ، و حق و سنّت را در ميانشان به اجرا گذاردم و عبد اللّه بن عباس را به [ حكومت] بصره گماردم و اينك ـ اگر خدا بخواهد ـ به سوى كوفه روانم.
زَحْر بن قيس جُعفى را به سوى شما فرستادم تا از او درباره ما و جمليان سؤال كنيد و او آگاهتان سازد كه چگونه حقّ ما را نپذيرفتند و خداوند [با شكست آنها در جنگ] ، آنان را ـ كه اكراه داشتند ـ به پذيرش حقّ ما بازگردانْد . والسلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته!».
اين نامه را عبيد اللّه بن ابى رافع در جمادى اوّل از سال سى و ششم هجرى نوشت.