215
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

۲۲۵۰.تاريخ الطبرىـ به نقل از شَعبى ـ: جانب راست سپاه اميرمؤمنان بر جانب چپ بصريان ، يورش بردند و به جنگ پرداختند و لشكريان به عايشه پناه بُردند . بيشتر آنان از قبيله ضِبّه و اَزْد بودند. جنگ آنان از هنگام بالا آمدن روز تا نزديك عصر بود و گفته شده تا غروب خورشيد. سپس شكست خوردند.

ر . ك : ص ۱۰۵ (بيدار شدن ابو بكره هنگام امر و نهى كردن عايشه) .

۹ / ۱۳

داستان مرد گوش بُريده

۲۲۵۱.مروج الذهب:مدائنى گزارش كرده است كه در بصره ، مردى گوش بُريده را ديد . از او داستانش را سؤال كرد و او چنين يادآور شد كه در جنگ جمل ، بيرون رفته بود و به كشته ها مى نگريست . چشمش به مردى افتاد كه سرش را پايين و بالا مى كرد و مى گفت:



مادرمان ، ما را به آبشخور مرگ در انداخت
و بازنگشت ، مگر آن كه ما سيراب بوديم.

ما از فرزندان تَيم ، به خاطر بدبختى و بدشانسى خود اطاعت كرديم
و تَيم ، جز گروهى برده و كنيز نبودند.

گفتم: سبحان اللّه ! اين سخنان را به هنگام مرگ بر زبان مى آورى؟ بگو: لا اله إلا اللّه !
مرد گفت: اى پسر زن گُنده فرْج (يا مرد ختنه ناكرده)! مرا به فغان كردن به هنگام مرگ مى خوانى؟!
با شگفتى از او گذشتم كه مرا صدا زد و گفت: نزد من بيا و شهادت را به من تلقين كن.
نزد او رفتم . وقتى به وى نزديك شدم، مرا نزديك تر طلبيد و گوشم را گاز گرفت و آن را كَنْد. من هم شروع كردم به لعنت كردن او و نفرين فرستادن بر وى.
مرد گفت: هرگاه نزد مادرت رفتى و پرسيد كه چه كسى با تو چنين كارى كرده است، بگو: عُمَير بن اَهلب ضِبّى، فريب خورده زنى كه مى خواست اميرمؤمنان شود!


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
214

۲۲۵۰.تاريخ الطبري عن الشعبي :حَمَلَت مَيمَنَةُ أميرِ المُؤمِنينَ عَلى مَيسَرَةِ أهلِ البَصرَةِ فَاقتَتَلوا، ولاذَ النّاسُ بِعائِشَةَ ، أكثَرُهُم ضُبَّةُ وَالأَزدُ . وكانَ قِتالُهُم مِن ارتِفاعِ النَّهارِ إلى قَريبٍ مِنَ العَصرِ ، ويُقالُ : إلى أن زالَتِ الشَّمسُ ، ثُمَّ انهَزَموا . ۱

راجع : ص ۱۰۴ (استبصار أبي بكرة لمّا رأى عائشة تأمر وتنهى) .

۹ / ۱۳

قِصَّةُ رَجُلٍ مُصطَلَمِ الاُذُنِ

۲۲۵۱.مروج الذهب :ذَكَرَ المَدائِنِيُّ أنَّهُ رَأى بِالبَصرَةِ رَجُلاً مُصطَلَمَ ۲ الاُذُنِ ، فَسَأَ لَهُ عَن قِصَّتِهِ ، فَذَكَرَ أنَّهُ خَرَجَ يَومَ الجَمَلِ يَنظُرُ إلَى القَتلى ، فَنَظَرَ إلى رَجُلٍ مِنهُم يَخفِضُ رَأسَهُ ويَرفَعُهُ وهُوَ يَقولُ :



لَقَد أورَدَتنا حَومَةَ المَوتِ اُمُّنا
فَلَم تَنصَرِف إلّا ونَحنُ رِواءُ

أطَعنا بَني تَيمٍ لِشَقوَةِ جَدِّنا
وما تَيمٌ إلّا أعبُدٌ وإماءُ

فُقُلتُ : سُبحانَ اللّهِ ! أ تَقولُ هذا عِندَ المَوتِ ! قُل : لا إلهَ إلَا اللّهُ ! ! فَقالَ : يَابنَ اللَّخناءِ ، إيّايَ تَأمُرُ بِالجَزَعِ عِندَ المَوتِ ! ! فَوَلَّيتُ عَنهُ مُتَعَجِّبا مِنهُ ، فَصاحَ بي: اُدنُ مِنّي ولَقِّنِّي الشَّهادَةَ ، فَصِرتُ إلَيه ، فَلَمّا قَرُبتُ مِنهُ استَدناني ، ثُمَّ التَقَمَ اُذُني فَذَهَبَ بِها ، فَجَعَلتُ ألعُنُهُ وأدعو عَلَيهِ . فَقالَ : إذا صِرتَ إلى اُمِّكَ فَقالَت : مَن فَعَلَ هذا بِكَ ؟ فَقُل : عُمَيرُ بنُ الأَهلَبِ الضَّبِّيُّ ، مَخدوعُ المَرأَةِ الَّتي أرادَت أن تَكونَ أميرَ المُؤمِنينَ . ۳

1.تاريخ الطبري : ج ۴ ص ۵۱۲ .

2.الاصْطِلام : الاستئصال ، وهو افتعال من الصَّلم : وهو القطع المستأصل (مجمع البحرين : ج ۲ ص ۱۰۴۶ «صلم») .

3.مروج الذهب : ج ۲ ص ۳۷۹ ، تاريخ الطبري : ج ۴ ص ۵۲۳ ، أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۶۰ نحوه وكلاهما عن أبي رجاء وراجع الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۳۴۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 34784
صفحه از 611
پرینت  ارسال به