207
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

۲۲۴۳.تاريخ الطبرىـ به نقل از داوود بن ابى هند ، از پيرمردى از تيره بنى ضِبّه ـ: عمرو بن يثربى در جنگ جمل ، چنين رجز مى خواند:



كسانى كه مرا نمى شناسند، بدانند كه من پسر يثربى ام
همان قاتل عَلباء و هند جملى ،

و قاتل پسر صوحان ، كه [ هرسه] از پيروان على بودند.
و گفت: چه كسى با من مبارزه مى كند؟
مردى بيرون رفت . عمرو ، او را كُشت . پس مردى ديگر بيرون رفت . او را هم كشت و چنين رجز مى خواند :



مى كُشم آنان را و على را مى بينم
و اگر بخواهم بر دهان او هم نيزه مى زنم!

سپس عمّار بن ياسر بيرون رفت و او ناتوان ترينِ افرادى بود كه براى نبرد با عمرو ، بيرون رفته بودند.
وقتى عمّار براى مبارزه برخاست ، مردم ، استرجاع مى كردند («إنّا للّه و إنّا إليه راجعون» مى گفتند) و من به خاطر ناتوانى عمّار مى گفتم: به خدا ، او هم به يارانش خواهد پيوست.
عمّار ، مردى لاغر اندام و داراى ساق هاى باريك بود. شمشيرى داشت كه غلافش براى او بلند بود و تا زير بغلش مى آمد. ابن يثربى او را با شمشير زد ؛ امّا شمشير در سپر فرو رفت . عمّار ، ضربه اى به او زد و او را به زمين افكند كه نتوانست برخيزد . ياران على عليه السلام نيز سنگ هايى به سويش پرتاب كردند تا آن كه ناتوان شد . [ يارانش ]او را از معركه بيرون بُردند تا آن كه مُرد.


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
206

۲۲۴۳.تاريخ الطبري عن داوود بن أبي هند عن شيخ من بني ضبّة :اِرتَجَزَ يَومِئِذٍ ابنُ يَثرِبِيٍّ :



أنا لِمَن أنكَرَنِي ابنُ يَثرِبيّ
قَاتِلُ عَلباءَ وهِندِ الجَمَليّ

وَابنٍ لِصوحانَ عَلى دينِ عَليّ
وقالَ : مَن يُبارِزُ ؟ فَبَرَزَ لَهُ رَجُلٌ ، فَقَتَلَهُ ، ثُمَّ بَرَزَ لَهُ آخَرُ فَقَتَلَهُ . وَارتَجَزَ وقالَ :



أقتُلُهُم وقَد أرى عَلِيّا
ولَو أشا أوجَرتُه عَمرِيّا

فَبَرَزَ لَهُ عَمّارُ بُن ياسِرٍ ، وإنَّهُ لَأَضعَفُ مَن بارَزَهُ ، وإنَّ النّاسَ لَيَستَرجِعونَ حينَ قامَ عَمّارٌ ، وأنَا أقولُ لِعَمّارٍ ـ مِن ضَعفِهِ ـ : هذا وَاللّهِ لاحِقٌ بِأَصحابِهِ ! وكانَ قَضيفا ، ۱ حَمشَ ۲ السّاقَينِ ، وعَلَيهِ سَيفٌ حَمائِلُهُ تَشِفُّ عَنهُ قَريبٌ مِن إبطِهِ ، فَضَرَبَهُ ۳ ابنُ يَثرِبيٍّ بِسَيفِهِ ، فَنَشَبَ في حَجَفَتِهِ ، وضَرَبَهُ عَمّارُ وأوهَطَهُ ، ۴ ورمَى أصحابُ عَلِيٍّ ابنَ يَثرِبِيٍّ بِالحِجارَةِ حَتّى أثخَنوهُ وَارتَثّوهُ . ۵۶

1.القَضِيف : الدقيق العظم القليل اللحم (لسان العرب : ج ۹ ص ۲۸۴ «قضف») .

2.حَمْشُ الساقين : دقيقهما (لسان العرب : ج ۶ ص ۲۸۸ «حمش») .

3.في المصدر : «فيضربه» ، وهو تصحيف .

4.أوهَطَهُ : أثخَنَهُ ضربا، أو صَرَعَهُ صرعَةً لايَقوم منها (تاج العروس: ج ۱۰ ص ۴۵۲ «وهط») .

5.ارتُثّ فلان : إذا ضُرب في الحرب فاُثخن وحُمل وبه رمق ثمّ مات (لسان العرب : ج ۲ ص ۱۵۱ «رثث») .

6.تاريخ الطبري : ج ۴ ص ۵۳۰ و ۵۱۷ عن عطيّة بن بلال ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۳۴۰ ، البداية والنهاية : ج ۷ ص ۲۴۳ ، الفتوح : ج ۲ ص ۴۷۷ وليس فيهما الرجز وكلّها نحوه ؛ المناقب لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۱۵۶ وفيه الرجز فقط وراجع الجمل : ص ۳۴۵ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 34918
صفحه از 611
پرینت  ارسال به