121
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

۲۱۸۴.الإرشادـ به نقل از سَلَمة بن كَهيل ـ: چون كوفيان با اميرمؤمنان در منطقه ذو قار به هم رسيدند ، به وى خوشامد گفته ، گفتند: سپاسْ خدا را كه ما را به همراهى تو اختصاص داد و با يارى دادن به تو ، ما را گرامى داشت.
آن گاه اميرمؤمنان، براى سخنرانى در ميانشان به پا خاست و سپاس و ثناى خداوند كرد و فرمود:
«اى كوفيان! به راستى كه شما از گرامى ترينِ مسلمانان و ميانه روترينِ آنان در خُلق و خوى ، و متعادل ترين آنها در سنّت ، و سهيم ترينِ آنها در اسلام و بهترينِ اعراب از جهت تبار و ريشه ايد. شما علاقه مندترين اعراب به پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندان او هستيد.
همانا من با اطمينانى كه پس از خداوند به شما دارم ـ به خاطر جانفشانى هايى كه كرديد ـ ، به سويتان آمده ام ، در اين هنگام كه طلحه و زبير ، پيمان شكستند و از اطاعت من سر باز زدند، و آن هنگام كه براى آشوب به عايشه روى آوردند و او را از خانه اش بيرون كشيدند و به بصره واردش ساختند و اراذل و اوباش بصره را فريفتند ؛ هر چند به من خبر رسيد كه مردمان بافضيلت آنها و برجستگانشان ، از كارهايى كه طلحه و زبير كردند ، دورى جستند و خود را كنار كشيدند» .
آن گاه سكوت كرد.
كوفيان گفتند: ما ياوران و ياران تو بر ضدّ دشمنت هستيم. اگر ما را به سوى لشكرى چند برابر آنان نيز فرا خوانى، خير آن را از سوى خداوند مى دانيم و به حساب او مى گذاريم و بدان ، اميد داريم.

۷ / ۳

آمدن عثمان بن حنيف

۲۱۸۵.تاريخ الطبرىـ به نقل از محمّد و طلحه ـ: چون على عليه السلام در سرزمين ثَعلبيه ۱ منزل كرد، مردى كه عثمان بن حنيف و محافظان او را ديده بود،نزد على عليه السلام آمد. [على عليه السلام ]ايستاد و خبرها را با سپاهيان درميان گذاشت و فرمود :
«بار خدايا ! ما را از كشتن مسلمانان كه طلحه و زبير را بدان گرفتار كردى ، سالم بدار و ما را از شرّ همه آنان، نجات بخش!».
وقتى على عليه السلام به سرزمين اَساوِد ۲ رسيد ، از سرنوشت حُكَيم بن جَبَله و قاتلان عثمان [ بن عفّان] خبر يافت و فرمود : «اللّه اكبر! اينك كه طلحه و زبير انتقام خود را گرفته اند ، چه چيز مرا از دست آنان نجات مى بخشد ؟ يا آنها را [ از من ]نجات مى دهد؟» .
سپس اين آيه را تلاوت كرد : « «هيچ مصيبتى نه در زمين و نه در نفْس هاى شما نرسد، مگر آن كه پيش از آن كه آن را پديد آوريم، در كتابى است» » . و اين بيت را خواند :



حُكَيم [ بن جبله] ، چونان فردى مصمّم ، دعوت كرد
و اين دعوت ، او را به مرحله جان باختن كشانْد .

و چون به منطقه ذو قار رسيدند ، عثمان بن حنيف ، در حالى نزد او آمد كه مو بر صورت نداشت. وقتى على عليه السلام او را ديد ، رو به يارانش كرده و فرمود: «اين مرد ، پير از پيش ما رفت و جوانْ نزد ما بازگشت!».

1.از منزلگاه هاى راه مكّه به كوفه است كه روستايى آباد بود و سپس خراب شد (معجم البلدان : ج ۲ ص ۷۸) .

2.آبگاهى در سمت چپ راه مكّه به كوفه (معجم البلدان : ج ۱ ص ۱۷۱) .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
120

۲۱۸۴.الإرشاد عن سلمة بن كهيل :لَمَّا التَقى أهلُ الكوفَةِ وأميرُ المؤمِنينَ عليه السلام بِذي قارٍ رَحَّبوا بِهِ وقالوا : الحَمدُ للّهِِ الَّذي خَصَّنا بِجِوارِكَ وأكرَمَنا بِنُصرَتِكَ . فَقامَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام فيهِم خَطيبا فَحَمِدَ اللّهَ وأثنى عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ :
يا أهلَ الكوفَةِ ! إنَّكُم مِن أكرَمِ المُسلِمينَ وأقصَدِهِم تَقويما ، وأعدَلِهِم سُنَّةً ، وأفضَلِهِم سَهما فِي الإِسلامِ ، وأجوَدِهِم فِي العَرَبِ مُرَكَّبا ۱ ونِصابا ، ۲ أنتُم أشَدُّ العَرَبِ وُدّا لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ولِأَهلِ بَيتِهِ ، وإنَّما جِئتُكُم ثِقَةً ـ بَعدَ اللّهِ ـ بِكُم لِلَّذي بَذَلتُم مِن أنفُسِكُم عِندَ نَقضِ طَلحَةَ والزُّبَيرِ وخَلعِهِما طاعَتي ، وإقبالِهِما بِعائِشَةَ لِلفِتنَةِ ، وإخراجِهِما إيّاها مِن بَيتِها حَتّى أقدَماهَا البَصرَةَ ، فَاستَغوَوا طَغامَها وغَوغاءَها ، مَعَ أنَّهّ قَد بَلَغَني أنَّ أهل الفَضلِ مِنهُم وخِيارَهُم فِي الدّينِ قَدِ اعتَزَلوا وكَرِهوا ما صَنَعَ طَلحَةُ وَالزُّبَيرُ .
ثُمَّ سَكَتَ ، فَقالَ أهلُ الكوفَةِ : نَحنُ أنصارُكَ وأعوانُكَ عَلى عَدُوِّكَ ، ولَو دَعَوتَنا إلى أضعافِهِم مِنَ النّاسِ احتَسَبنا في ذلِكَ الخَيرَ ورَجَوناهُ . ۳

۷ / ۳

قُدومُ عُثمانَ بنِ حُنَيفٍ

۲۱۸۵.تاريخ الطبري عن محمّد وطلحة :لَمّا نَزَلَ عَلِيٌّ الثَّعلَبِيَّةَ ۴ أتاهُ الَّذي لَقِيَ عُثمانُ بنُ حُنَيفٍ وحَرَسُهُ ، فَقامَ وأخبَرَ القَومَ الخَبَرَ وقالَ : اللّهُمَّ عافِني مِمّا ابتَلَيتَ بِهِ طَلحَةَ وَالزُّبَيرَ مِن قَتلِ المُسلَمينَ وسَلِّمنا مِنهُم أجمَعينَ .
ولَمَّا انتَهى إلَى الاسادِ ۵ أتاهُ ما لَقِيَ حُكَيمُ بنُ جَبَلَةَ وقَتَلَةُ عُثمانَ بنِ عَفّانٍ ، فَقالَ : اللّهُ أكبَرُ، ما ينجيني مِن طَلحَةَ وَالزُّبَيرِ إذ أصابا ثَأرَهُما أو يُنجيهِما ! وقَرَأَ : «مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِى الْأَرْضِ وَ لَا فِى أَنفُسِكُمْ إِلَا فِى كِتَـبٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَآ» ، ۶ وقالَ :



دَعا حُكَيمٌ دَعوَةَ الزِّماعِ
حَلَّ بِها مَنزِلَةَ النِّزاعِ

ولَمَّا انتَهَوا إلى ذي قارٍ انتهى إلَيهِ فيها عُثمانُ بنُ حُنَيفٍ ولَيسَ في وَجهِهِ شَعَرٌ ، فَلَمّا رَآهُ عَلِيٌّ نَظَرَ إلى أصحابِهِ فَقالَ : اِنطَلَقَ هذا مِن عِندِنا وهُوَ شَيخٌ فَرَجَعَ إلَينا وهُوَ شابٌّ ! ۷

1.المُرَكَّب : الأصل والمنبت ؛ تقول : فلانٌ كريم المُرَكّب ؛ أي كريم أصل منصبه في قومه (لسان العرب : ج ۱ ص ۴۳۲ «ركب») .

2.نصاب كلُّ شيء أصله (لسان العرب : ج ۱ ص ۷۶۱ «نصب») .

3.الإرشاد : ج ۱ ص ۲۴۹ ، الجمل : ص ۲۶۶ نحوه .

4.الثَّعْلَبيَّة : من منازل طريق مكّة من الكوفة بعد الشقوق وقبل الخزيمية (معجم البلدان : ج ۲ ص ۷۸) .

5.كذا في المصدر ، ولعلّ الصحيح «الأَساوِد» : وهو اسم ماء على يسار الطريق للقاصد إلى مكّة من الكوفة (معجم البلدان : ج ۱ ص ۱۷۱) .

6.الحديد : ۲۲ .

7.تاريخ الطبري : ج ۴ ص ۴۸۱ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۳۲۶ نحوه وراجع شرح نهج البلاغة : ج ۹ ص ۳۲۱ وتذكرة الخواصّ : ص ۶۸ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 34789
صفحه از 611
پرینت  ارسال به