7
دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

فصل چهارم : آمادگى امام براى رويارويى با ناكثين

۴ / ۱

مشورت امام با يارانش درباره ناكثين

معاويه سال ها شام را با دستى باز و حكومتى قيصرگونه ، زير سلطه خود داشت و هيچ يك از خلفاى پيش از او، وى را از رفتارش باز نداشتند. او امير مؤمنان را خوب مى شناخت و به طور يقين و قطع مى دانست كه على عليه السلام با وى سازش نمى كند. از اين رو ، از بيعت با او سر باز زد و پيراهن عثمان را بالا برد و فرياد خونخواهى سرداد و از نادانى شاميان ، سود جُست و براى جنگ با امام عليه السلام آماده گشت. ۱
امام على عليه السلام براى ريشه كن كردن اين طغيانگر (باغى) ، آماده گشت ؛ فرماندهان سپاه را تعيين نمود و براى كارگزاران خود در مصر ، كوفه و بصره ، نامه نوشت و از آنان خواست تا با فرستادن نيروهاى لازم ، وى را پشتيبانى كنند.
امام عليه السلام در اوانى كه نيرو براى رويارويى با معاويه فراهم مى ساخت، خبر زمينه سازى طلحه و زبير و عايشه در مكّه و تحريك آنان براى ايجاد يك آشوب و حركتشان به سوى بصره، به وى رسيد . چنين صَلاح ديد كه فرو نشاندن اين فتنه ، اولويت دارد. از اين رو ، سرشناسان ياران خود را فرا خواند و از نظر آنان ، آگاهى يافت. شيوه اين گفتگو و رأى ياران امام و موضع قاطع او براى ريشه كنى سركشان ، ما را بر حقايقى واقف مى سازد.
در اين گفتگو ، عبد اللّه بن عبّاس، محمّد بن ابى بكر، عمّار بن ياسر و سهل بن حُنَيف ، شركت داشتند. عبد اللّه بن عبّاس پيشنهاد كرد كه على عليه السلام اُمّ سلمه را نيز همراه خود سازد.
امام عليه السلام اين نظر را رد كرد و فرمود: «من صلاح نمى بينم امّ سلمه را از منزلْ بيرون آورم ، آن گونه كه طلحه و زبير ، عايشه را بيرون آوردند».
چرا چنين كرد؟ زيرا او تنها به حق مى انديشيد، نه پيروزى به هر طريقى كه باشد.

1.ر . ك : ص ۴۱۳ (ح ۲۳۷۷ آمادگى امام براى نبرد با معاويه پيش از جنگ جمل) .


دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
6

الفصل الرابع : تأهّب الإمام لمواجهة الناكثين

۴ / ۱

اِستِشارَةُ الإِمامِ أصحابَهُ فيهِم

كان معاوية قد أخضع الشام لسلطته عدّة سنين ، بيدٍ مبسوطة وهيمنة قيصريّة ، ولم يردعه أحد من الخلفاء الماضين عن أعماله قطّ . وكان يعرف أميرَ المؤمنين عليه السلام حقّ معرفته ، ويعلم علم اليقين أنّه لا يتساهل معه أبدا . فامتنع عن بيعته ، ورفع قميص عثمان ، ونادى بالثأر له مستغلّاً جهل الشاميّين ، وتأهّب للحرب ۱ . فتجهّز الإمام عليه السلام لقمع هذا الباغي ، وعيّن الاُمراء على الجيش ،وكتب إلى عمّاله في مصر ، والكوفة ، والبصرة يستظهرهم بإرسال القوّات اللازمة .
وبينا كان يعدّ العدّة لذلك بلغه تواطؤ طلحة والزبير وعائشة في مكّة ، وإثارتهم للفتنة ، وتحرّكهم صوب البصرة ، ۲ فرأى عليه السلام أنّ إخماد هذه الفتنة أولى ، لذلك دعا وجهاء أصحابه واستطلع آراءهم .
ويستوقفنا حقّا اُسلوب هذا الحوار ، وآراء أصحابه ، وموقفه الحاسم عليه السلام من قمع البغاة ، وقد اشترك في الحوار المذكور : عبد اللّه بن عبّاس ، ومحمّد بن أبي بكر ، وعمّار بن ياسر ، وسهل بن حُنيف ، واقترح عبد اللّه بن عبّاس عليه أن يأخذ معه اُمّ سلمة أيضا ، فرفض صلوات اللّه عليه ذلك ، وقال : «فَإِنّي لا أرى إخراجَها مِن بَيتِها كَما رَأَى الرَّجُلانِ إخراجَ عائِشَةَ» . ۳ ولِمَ ذاك ؟ ذاك لأنّه عليه السلام لم يفكّر إلّا بالحقّ ، لا بالنصر كيفما كان .

1.راجع : ص ۴۱۲ (ح ۲۳۷۷ استعداد الإمام لحرب معاوية قبل حرب الجمل) .

2.تاريخ الطبري : ج ۴ ص ۴۵۵ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۳۱۲ و ۳۲۳ .

3.الجمل : ص ۲۳۹ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين علیه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همکاری: سیّد محمّدکاظم طباطبایی و سیّد محمود طباطبایی‏نژاد، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، محمّد علی سلطانی، مهدی مهریزی، سیّد ابوالقاسم حسینی(ژرفا)، و جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 34510
صفحه از 611
پرینت  ارسال به